الو مشاوره
زنی حدودا نود ساله را میشناختم که از هیچچیز ناراحت نمیشد و هیچگاه عصبی نبود! پیوسته آرام، پرنشاط و همیشه در آرامشی خدایی بود. با همه کس و همهچیز و حتی خودش در آرامش بود. از او پرسیدم چگونه میتواند تحت همه شرایط آسودهخاطر و آرام باشد؟ زن پاسخ داد: «من هر شب کودکی میشوم و قبلاز خواب به گوشهای ساکت و خاموش میروم. در سکوت به خدا فکر میکنم. همه نگرانیها، تشویشها و مسائل روز را یکبهیک بر دامان خدا میگذارم. اگر از کاری که کردهام یا حرفی که زدهام احساس گناه کنم، اگر کسی را رنجانده باشم، آنها را در سکوت به خدا میگویم و از او طلب بخشایش میکنم. اگر نگران چیزی باشم، آن را به خدا میسپارم و رهایش میکنم. اگر احساس تنهایی کنم یا تصور کنم که کسی مرا دوست ندارد، همه را به خدا میگویم و آنگاه خدا مرا در آغوش پرمهرش میگیرد. همیشه وقتیکه بهاینترتیب همهچیز را رها میکنم و به خدا میسپارم، آرامش عظیمی مییابم و همه فشارها، تشویشها و مصیبتها ناپدید میشوند.» بسیاری از ما میکوشیم که سنگینی بار مشکلاتمان را بهتنهایی تحمل کنیم و یا چارهای برای آنها بیابیم. همین امروز بارها را زمین بگذارید و آنها را به خدا بسپارید. در سکوت مشکلات خود را به خدا بگویید. دعا کنید تا چارهای پیدا کنید. صمیمانه دعا کنید و ایمان داشته باشید که خداوند شما را تنها نمیگذارد. هر روز که از خواب بیدار میشوید، دعا کنید:«ای خدای خوب و مهربانم، ای پناه همه بیپناهان، سکان زندگیام را به دستهای ایمن تو میسپارم.» بدینترتیب خواهید دید که مشکلات نمیتوانند بر شما غلبه کنند. هر گاه احساس میکنید که تشویشها در وجودتان افزایشیافته، لبخند بزنید. آنگاه گرمای حضور خدا را بیشتر حس خواهید کرد.