پنیک یا  وحشت زدگی 


اجتماعی |

 

■  کوثر قندهاری

 

اختلال پنیک همان اختلال وحشتزدگی هست که دارای علائمی مثل حملات مکرر وحشت یا اضطراب می باشد که این حملات با بعضی علامتهای فیزیکی از جمله؛ تپش قلب، تنفس سریع، سرگیجه،تعریق زیاد، تهوع و لرزش همراه است، علاوه بر آن ممکن است فرد به شدت رعب و دی پرسونالیزیشن احساس کند." دی پرسونالیزیشن به حالتی می گویند که در آن فرد احساس می‌کند خودش نیست؛ اعمال خود را از نگاه فرد دیگری تماشا می کند و هیچ کنترلی روی شرایط محیط ندارد."

اکثر مردم حداقل یکبار در طول زندگی دچار حملات پنیک می شوند اما این اختلال زمانی تشخیص داده می شود که به طور دائم و غیر منتظره روی دهد و تا یک ماه بعد احتمال روی دادن مجدد آنها وجود داشته باشد.حملات پنیک به دو دسته منتظره و غیر منتظره تقسیم شده اند. حملات منتظره از یک استرس یا موقعیت بیرونی به وجود می آید اما حملات غیر منتظره علت آشکار ندارد و معمولا علت آنها درونی است. تحقیقات نشان داده است که موادی مثل سدیم لاکتات، کافئین و دی اکسید کربن در افراد مبتلا به اختلال پانیک باعث ایجاد حملات وحشتزدگی بسیار شدیدتر از افراد سالم می شود پس ممکن است فرد مبتلا قهوه ای بنوشد و به دنبال آن دچار حمله پنیک شود ولی متوجه علت اصلی آن نشود و حمله اش را به استرس یا تنشی که برای او اتفاق افتاده نسبت دهد.

حملات پنیک به دلایل مختلفی مثل هایپرونتیلیشن" یکی از ویژگی های کلی حملات وحشتزدگی که آغازی است برای شروع یک سری واکنش ها و نوعی تنفس زیاد از حد و بیشتر از نیاز بدن است که عمیق تر و وسیع تر از تنفس عادی است." عامل ژنتیک، اختلال در شبکه نورآدرنالین، واکنش های هیجانی،حساسیت اضطراب و ... به وجود آید. درمان اختلال پنیک به روشهای مختلفی صورت می گیرد و به دلیل علامت های فیزیکی و رنج آور این اختلال، اولین درمان دارو درمانی است اما در کنار دارو درمانی، درمان‌های شناختی- رفتاری و مواجهه درمانی استاندارد شده نیز برای درمان این اختلال مفید هستند.روشهای فوق را به اختصار می‌گوییم تا در صورت بروز حمله پنیک بتوانید از شدت آن بکاهید. درمان مبتنی بر مواجهه یا قرارگیری بدین صورت است که از فرد مبتلا به حمله پنیک خواسته می شود تا در محیط تحت کنترل و امن آزمایشگاه شرایطی به وجود آورد تا دچار حمله وحشتزدگی شود. برای مثال اگر فرد همیشه بیش از حمله به طور موقت سرگیجه می گیرد، از او خواسته می شود در حالی که روی صندلی قابل چرخش نشسته آنقدر بچرخد که گیج شود. سپس به هنگام بروز اولین علامت های فیزیکی وحشتزدگی از فرد خواسته شود تا از تکنیک های ذهنی( شناختی) و جسمی( فیزیکی) که برای کنترل حمله طراحی شده اند( مثل تکنیک های به کارگیری ریلکسیشن) استفاده کند. انجام دادن این کارها در محیط کنترل شده مثل آزمایشگاه یا منزل باعث می شود که فرد مبتلا حمله وحشتزدگی را تحت شرایط امن کنترل کند و چگونگی کنترل بر محرکهای پیش بینی کننده حمله وحشتزدگی را یاد بگیرد.

یکی دیگر از روشهای پیشگیری و درمان، رفتارهای ایمنی است. رفتارهای ایمنی شامل کارهایی است که فرد برای ایمن نگهداشتن خود انجام می دهد همانند زمانی که فرد درها را خوب قفل می کند که دزدی به خانه نیاید. افراد مبتلا به اختلال وحشتزدگی نیز رفتارهای ایمنی در پیش می گیرند و از موقعیت‌هایی که احتمالا باعث ترسشان می شوند، دوری کنند. اینگونه برنامه های درمانی باعث می شوند علامتها مدت طولانی کاهش یابند و کیفیت زندگی این افراد بالا رود.

آموزش آرمیدگی یکی دیگر از روشهای درمانی است که در آن واکنش های جسمانی ناشی از حملات وحشتزدگی را تحت کنترل در می آورند. به فرد آموزش داده می شود تا در صورت وقوع حمله پنیک چگونه کل بدن خود را شل کند و چگونه آهسته و عمیق نفس بکشد. این نوع تنفس باعث می شود از شدت و سرعت پاسخ استرسی کاسته و به شدت و سرعت پاسخ ریلکسیشن اضافه شود. علاوه بر این تمرکز حواس روی تنفس باعث می شود حواس فرد به چیز دیگری غیر از احساسات ناراحت کننده که در آن لحظه دارد،پرت شود. 

روشهای دیگری برای درمان حملات پنیک وجود دارد اما روشهای فوق روشهای مفید و کاربردیست که در صورت آموزش به راحتی می توان در منزل یا محیط امن دیگری انجام داد. 

لازم به یادآوری است تمامی این روشها با وجود در دسترس بودن و راحتی، نیازمند آموختن تکنیک های مورد نیاز و مشورت با مشاور و درمانگر هستند.

 

■  کارشناس ارشد روانشناسی بالینی