خلق حماسه دوم خرداد در شرایط سخت


یادداشت |

 

■  شکور زیرک

با رد صلاحیت نامزدهای اصلاح طلب، شرایط فعلی اصلاح طلبان بسیار پیچیده تر شده است و در فرصت کوتاهی که تا انتخابات ریاست جمهوری در پیش دارند بایستی راهکار مشخصی تبیین نمایند. ممکن است طیف هایی از اصلاح طلبان، با توجه به رد صلاحیت نامزدهای اصلاح طلب ترجیح دهند که با صندوق رای قهر کنند و نسبت به وقایع پیرامون بی تفاوت باشند. 

این نگاه آثار شومی بجا خواهد گذاشت. چرا که با عدم مشارکت در انتخابات و قهر با صندوق رای، جریان رقیب به آسودگی پیروز انتخابات می شود ( با مشارکت حداقلی مردم )

از طرفی با پیروزی جناح اصول گرا، رشته های کم جان اصلاحات دوباره گسسته می شود و اگر در بدنه اصلاحات نفس و جانی باقی بماند، پس از گذشت هشت سال شاید بتواند به قدرت بازگردد و رشته های نحیف جریان اصلاحات را احیا نماید. قهر با صندوق رای صدمه بزرگی است نه فقط به جریان اصلاح طلب بلکه به همه ایرانیان.

در این میان و با رد صلاحیت نامزدهای اصلاح جو، ممکن است برخی از اصلاح طلبان تصور کنند که مسئولیت از آنها سلب شده و با یکسان شدن قدرت(دولت سیزدهم و مجلس یازدهم) دعواهای سیاسی و جناحی کمتر می شود و جریان اصول گرا با به دست گرفتن دولت سیزدهم و در اختیار داشتن مجلس یازدهم، دیگر نمی تواند برای حل مشکلات داخلی از جمله معیشت مردم و بی ثباتی قیمت کالاها در بازار و همچنین مسائل خارجی، جریان اصلاح طلب را مقصر قلمداد کند. هرچند که این تفکر، در ظاهر به مقبولیت اصلاح طلبان کمک می کند؛ چرا که جریان اصول گرا با یکسان سازی قدرت هم نمی تواند همه مسائل و موضوعات را به درستی حل نماید. ولی اگر در شرایط فعلی یعنی پس از رد صلاحیت اصلاح طلبان، تفکر مسئولیت نداشتن و یکسان سازی قدرت، رشد کند، آسیب بزرگی به همه ما وارد خواهد شد.

شاید برخی از طیف های اصلاح طلب، گزینه قهر را رد کنند و در انتخابات شرکت کنند، بدون اینکه هدفی را مدنظر قرار دهند و یا  بدون اینکه از همتی و یا مهر علیزاده حمایت کنند.این تفکر به لحاظ شکلی با گزینه اول فرق دارد ولی نتایج این روش با نتایج گزینه اول یکسان خواهد بود و از حمایت نکردن و هدفمند رای ندادن، جریان اصول گرا نهایت بهره برداری می کند و پیروز می شود.طرح گزینه سوم اصلاح طلبان در شرایطی که نامزدهای اصلاح جو رد شده اند، شاید کمی دور از ذهن و رویایی باشد ولی نتایج آن به مراتب از گزینه یک و دو بهتر است. جریان اصلاحات همه تلاش خود را بایستی انجام دهد و با دست های خالی و همچنین زیر هجمه های ویرانی طلبان خارجی از یک سو و تخریب و فشارهای انحصار طلبان داخلی از سوی دیگر، حماسه دوم خرداد را در انتخابات 1400 خلق کند.

خلق حماسه دوم خرداد، در شرایطی که دولت روحانی به عنوان دولت مورد حمایت اصلاح طلبان چندان کارنامه قابل قبولی ندارد، کار سختی است.

خلق حماسه دوم خرداد، در شرایطی که معلم بزرگ اصلاحات، سید محمد خاتمی، با آن شخصیت کاریزما تیک در صحنه انتخابات حضور ندارد، دور از ذهن است.  خلق حماسه دوم خرداد کار دور از انتظاری است، وقتی همتی و مهر علیزاده شخصیت های چندان مطرحی نیستند و توان مقابله با جبهه مجهز و رسانه ای جناح رقیب را ندارند. در کنار همه دشواری ها و موانعی که برای خلق حماسه دوم خرداد وجود دارد، طیف های اصلاح طلب بایستی در نظر داشته باشند که بدخواهان و ویرانی طلبان خارجی به خواسته خود که همان حذف جریان اصلاح طلب از پهنه سیاسی ایران می باشد، نزدیک می شوند و از سوی دیگر انحصار طلبان داخلی هم به یکسان سازی قدرت نزدیک تر شده اند. حال کدام اصلاح طلب میهن دوست تمایل دارد که ویرانی طلبان خارجی و انحصار طلبان به خواسته خود دست پیدا کنند؟ به نظر می رسد با کنکاش وضعیت فعلی، بدنه جریان اصلاح طلب مقداری حساس تر می شود و نسبت به شرایط آینده مسئولانه تر می نگرد و خلق حماسه دوم خرداد را در ذهن تداعی خواهد نمود.

 

■  روزنامه نگار 

کارشناس ارشد علوم سیاسی