فاجعه محیط زیستی پیش آمده است




 

مهندس نوروز علی حسن عباسی  عضو بازنشسته هیات علمی دانشگاه در پاسخ به این سوال که  حضرتعالی بیش از 50 سال کار پژوهشی انجام داد ه اید و همه ی این سالها  را هم در این منطقه بود ه اید و در یک محیط پژوهشی کار کرده اید، بنابراین در هفتاد سالگی می توانید چشم انداز دقیق و روشنی از وضعیت محیط زیستی و زیست شناسی گلستان بدهید؟

پاسخ می دهد.او می گوید :  من با اکثر نهادهای مرتبط با محیط زیست و منابع طبیعی همکاری پژوهشی داشتم الان هم مشاور پژوهشی هستم در  خیلی از استانهای کشور با جهاد دانشگاهی یا جهاد کشاورزی  طرح های تحقیقاتی داشتم  یا فردی همکاری داشتم یا تیمی بخش اعظم کار پژوهشی من در محدوده دانشگاه بوده که تجارب زیادی پیدا کردم دید من نسبت به  محیط زیست  و منابع طبیعی گسترش پیدا کرد به خاطر همکاری با نهادهای مسوول داشتم و دایم در طبیعت وقتم را می گذراندم با اساتید دانشگاه به صورت تیمی کار می کردم و تحقیقات فردی هم داشتم  در مجموع طبیعت ما، محیط زیست ما و منابع طبیعی ما متاسفانه مثل خیلی از پدیده های دیگر دستخوش تحولات ناگوار شده،  یکسری از عوامل طبیعی بودند، مثل خشکسالیٍ، مملکتی که به لحاظ خشکسالی سابقه ی دیرینه و تاریخی دارد کمبود نزولات آسمانی،  حوادثی مثل زلزله ، رانش زمین،  طبیعی است که از گذشته های دور بوده است اما مسایلی هم ما اضافه کرده ایم  مثل  تخریب، جنگل زدایی، تجاوز به حریم جنگل ها ، تبدیل اراضی، واگذاری بی موقع، ساخت و سازهای بی رویه  بهانه هایی که وجود داشت برای انتقال خطوط نیروجاده برای گاز اینها خیلی  زیان وارد کرده است یعنی این اقدامات اگر هم ضروری بوده به دلیل اینکه کارشناسی نمی شده و دست افراد خبره نبوده ما در همه ی بخش ها از سدسازی ها تا جاده سازی ها در طبیعت یا  تاسیساتی بنا شده در جنگل که ضرورت نداشت می توانستند در جاهای دیگر بنا کنند که اینقدر مشکلات محیط زیستی  برای مردم پیش نیاوریم یا مساله دیگر ، مساله ی زباله ها هست ما هنوز در همه ی شهر هامشکل داریم.

بیشتر وقتها برای اینکه زباله ها دور از چشم مردم باشد اینها را می برند در جنگل ها ،در  مراتع و علفزارها  درسواحل دریا یا دفن می کنند یا دپو می کنند که این کار مشکلاتی ایجاد کرده و  سلامت جامعه و محیط زیست ما را  تهدید کند.

یا اکثر تالابها- صرف نظر از  خشکسالی- آلوده شده اندیعنی ما جایی در کشور نداریم که بر اثر نادانی و جهالت مردم آب و خاک و هوایش -این سه رکن زندگی موجودات زنده -آلوده نشده باشد. مثلا دریای خزر را عرض می کنم چون در کنار این دریا بزرگ شده ام، یک روزی بهترین جایگاه بود برای گردشگری از تمام کشورها توریست و گردشگر می آمد ، افتخارشان بود که بیایند اینجا تفریح کنند اما حالا ما که ساکن منطقه هستیم در آب نمی رویم ، چون می دانیم چه فاجعه ای پیش آمده و چه آلودگی هایی دارد اعم از سموم ، علف کش ها، پساب خانگی و  بیمارستانی، کشتارگاه ها به اضافه شیره زباله ها که در جنگل های بالادست کنار رودخانه ها رها می شود در طبیعت واقعا  فاجعه است، الان می بینید که جنگل ما که نمونه ی تیپیکی از جنگل های باستانی است و ما نمونه اش را لکه هایی درقفقاز داریم ما جنگل های طبیعی و اصیل و باستانی را در اکثر جاهای دنیا دیگر نداریم .آن جنگل ها نسل دوم و سوم هستند دست ساز هستند، روح ندارند، تنوع زیستی شان کم است، ولی در کشور ما نتوانستیم ارزش این نعمت خدادادی را بدانیم . متولیان ما هم نتوانستند رسالتشان را انجام دهند و مردم ما هم به هر دلیلی دانسته یا نادانسته  تیشه به ریشه خود زدند با تخریب طبیعت و این روند همچنان ادامه دارد و الان شما می بینید که جنگل در اخرین تصمیم ها  تعطیل اعلام شد، این خودش یک تصمیم غلط است  ما از طبیعت باید هوشمندانه استفاده کنیم .

مثلا اجازه ندهید گردشگرها در طبیعت بروند چون تخریب می کنند این پاک کردن صورت مساله است گردشگر باید باشد هوشمند با برنامه با مراقبت مسوولین دستگاههای فرهنگی ما مثلا صدا و سیما کار خودش را آن طور که باید تا به حال انجام نداده و برنامه هایش  در راستای آشنا کردن مردم با طبیعت و نقش مردم در طبیعت کمرنگ است، خیلی ها از سر بی اطلاعی است که دست به تخریب و خسارت به جنگل می زنند. به هر حال وضعیت خوبی نداریم، اگر حرکتی نکنیم و به فکر نباشیم فاجعه هایی بر فاجعه های قبلی اضافه خواهد شد و واقعا طبیعت ایران برای زندگی غیر قابل سکونت خواهد شد.الان بخش بزرگی از کشور دچار طوفان شن و ریزگردها و گرد و خاک شده ا ند و همین الان کرمان و بلوچستان و جنوب خراسان و قسمت هایی از استان یزد بدترین طوفان شن درگیرند یک روزی می گفتند بادهای 120 روزه الان بادهای 300 روزه شده، همیشه اخبار را می شنویم ، سیستان و بلوچستان و خوزستان درگیر طوفان هستند، چند سالی من آنجا کار کرده ام ،حقیقتا شرایط خیلی سخت است ،خوزستان که یک روز بهترین مکان گردشگری برای مردم ما بود،  اما هم اکنون چند سالی است مردمی که برایشان مقدور بوده از استان خوزستان خارج  می شوند و به استان های همجوار می روند  یا در شمال زمین خریدند و ساکن شدند و مردمی که امکاناتشان کم بوده هنوز در همان وضعیت زندگی می کنند.

به شما قول می دهم اگر اوضاع با همین روند ادامه پیدا کند 5 سال دیگر ما خوزستان دیگری خواهیم داشت یعنی گلستان ما می شود خوزستان، همان بحران و ریزگردها وخشک شدن تالابها ،رها کردن مزارع و نابودی جنگل و فشار و تخریب بیش از حد به عرصه های ملی اینها را ما در آینده خواهیم داشت، اینها رسالت همه ی ماست، هم اندیشی کنیم نباید با یک بارندگی 200 میلی متری اینجور بحران داشته باشیم.کشورهای پیشرفته 600 میلی متر بارندگی دارند، برای دو ساعت شما دو روز بعد اصلا آب نمی بینید، اینجا 200 میلی متر سال گذشته بارید، بحران سیل و سیلاب برای چندین استان کشور رقم زد از جمله گلستان سابقه نداشته یعنی من به سنم ندیده بودم که دشت گرگان دچار این مصیبت شود، غیر از آب رسوباتی که میلیونها سال با شرایط خاص ایجاد شده آمده در خانه های مردم یکی دو متر اینها خاکهای زایا و خوب زراعی بود که سیلاب با خودش آورد.   تا خانه های مردم در تمام روستاها در باغها مزارع -غیر از خود مشکل آب -رسوبات به صورت لایه ای همه چیز را تخریب کرده وحتی گونه های گیاهی را از بین برده است این از آن موسیقی های بدی است که صدایش را بعدها می شنوید.