■ محمد جواد یزدانی. پایه ششم 

اژدهاموجودات بزرگی هستند که می توانند پرواز کنند و از دهنشان آتش بیرون می آید. البته اژدها انواع دیگری هم دارد. برای مثال اژدهایی وجود داشت که از دهانش یخ بیرون می آمد که معمولا در جاهای سردسیر مثل قطب شمال زندگی می کرد. اژدهایی که کل بدنش تیغ داشت. اژدهایی که در زیر زمین زندگی می کرد، اژدهای شاخدم، خشم شب، اژدهای موسیقی و  انواع دیگر از اژدها . راستی شاید شما اسم بقیه اژدهاها را شنیده باشید ولی نوع اژدهای موسیقی برایتان عجیب باشد پس همه ی حواستان به من باشد تا درباره ی اژدهای موسیقی برایتان بگویم. داستان از این قرار بود که اژدهای بزرگی بود که اژدهاهای دیگر به او احترام می گذاشتند؛ ولی از او می ترسیدند. یک روز این اژدهای ترسناک که حتی اژدهاها هم اسم او را نمی دانستند به سمت یک ده رفت تا مردم آنجا را بخورد و در بین مردم استاد موسیقی بود. مردم که اژدها را دیدند از آن ترسیدند. چون از دهان آن اژدها آتش بیرون می آمد و در بدن و دم آن شاخ های تیزی داشت. اژدها استاد موسیقی را دید خواست او را بخورد اما استاد موسیقی به اژدها گفت که من می توانم کاری کنم که از آن کار خوشحال شوی. اژدها هم به او اجازه داد تا کارش را انجام دهد. استاد موسیقی برای اژدها موسیقی نواخت و اژدها استاد موسیقی را به خانه اش در بالای کوه برد تا استاد موسیقی برایش موسیقی بنوازد.  هر روز تا یک ماه این داستان ادامه پیدا کرد تا اژدها موسیقی یاد گرفت. شب اژدها بعد از نواختن موسیقی که آن نوای موسیقی را با دهانش انجام می داد نواخت و خوابید. روز بعد که بیدار شد دید روی بالش نت های موسیقی است و بعد از آن استاد موسیقی را به ده برگرداند و مردم از دیدن استاد موسیقی تعجب کردند و استاد موسیقی ماجرا را برایشان تعریف کرد و از آن پس مردم و اژدهاها به ان اژدها که روی بالش نت های موسیقی کشیده شده بود و پاک نمی شد اژدهای موسیقی می گفتند.