سخنی با مخالفان دیروزو موافقان  امروزبرجام 


یادداشت |

 

■ شکور زیرک

واقعه از این قرار است که جریان و طیف هایی در ایران شب و روز از اثرات مثبت اجرای برجام و لغو تحریم ها می گویند و اصول گرایان به عنوان قطب مخالف و مقابل اصلاح طلبان، مخالف سر سخت برجام هستند و تحریم های دولت آمریکا و جامعه بین الملل را کاغذ پاره می پندارند.

مجادلات موافقان و مخالفان برجام به حدی گستره و دامنه دار شده است که آدمی متعجب می شود، چرا در یک سرزمین و خاک مشترک که بطور طبیعی افراد آن سر زمین بایستی منافع مشترک داشته باشند، اختلافات فکری و اهداف غیر مشترک وجود دارد؟

 تعلیق شدن مذاکرات وین تا آغاز به کار دولت سیز دهم ، بهانه ای است تا دوباره، موافقان برجام از اثرات مثبت آن بگویند و مخالفان برجام از معایب آن.

در چنین فضایی که اختلافات موافقان و مخالفان احیای برجام بسیار گسترده است، بهتر دیدم در نقد دید گاه مخالفان دیروز برجام چند سوال مطرح کنم.

از ابتدای کارشکنی در اجرای برجام تا کنون چند درصد روی قیمت مسکن اضافه شده است ؟ چه درصد روی قیمت اجاره مسکن اضافه شده است ؟ چه تعداد از دختران و پسران جوان بعلت افزایش قیمت مسکن و لوازم خانگی و هزینه های متفرقه دیگر، از ازدواج منصرف شده اند؟

چه تعدادی از افراد بیمار، از پرداخت هزینه های درمان ناتوان شدند؟ چه تعدادی به افسردگی و یاس مبتلا شده اند؟ چه جرائمی بر اثر فشارهای معیشتی افزایش یافته ؟

 برای افراد بیکار چه مشاغلی بایستی ایجاد می شد که مسدود بودن دروازه های اقتصادی ایران به جهت تحریم های آمریکا و برخی دولت های تابع آمریکا،  محقق نشد و افراد بیکار همچنان در آرزوی کار و اشتغال مانده اند؟

آمار طلاق در دوران تحریم چه افزایشی یافته است ؟ تحریم ها چه اثری بر فرزند آوری داشته ؟

اگر مجادلات سیاسی بین طیف های مخالف و موافق در نقطه ای به اتمام می رسید و انرژی آنها جهت اصلاح امور کشور و مبارزه با بیماری کرونا متمرکز می شد، آیا باز هم مثل این روزها، مقامات بهداشتی از موج جدید کرونا سخن می گفتند یا از مهار کرونا؟

اکنون مسئله این است، اگر مخالفان برجام همه مشکلات اشاره شده را به جهت وابستگی دولت روحانی به برجام می دانند، با پایان دولت روحانی و آغاز به کار دولت سیزدهم و یکدست شدن قوای سه گانه، تدبیری کنند و مشکلات و رنج های مردم را کم و بر طرف نمایند. چه کسی راضی به حل مشکلات نیست؟ وچه کسی آسودگی و آرامش مردم را نمی پسندد؟  اما نکته مهم و چالش بر انگیزی که اصول گرایان هرگز به آن اشاره نمی کنند این است که  اگر بعد از مدتی سعی و تلاش و پاره کردن برجام و تقابل با آمریکا و طرف های توافق برجام، اوضاع و احوال مردم بهبود پیدا نکرد و مشقت و رنج مردم افزایش پیدا کرد، چه توجیهی خواهند داشت ؟ و در برابر مردم رنجور چه سخنی خواهند گفت؟ 

 اگر پس از آزمایش راهبرد تقابل و مخالفت با  برجام، به این نتیجه برسند که راهبرد تقابل با جامعه بین الملل غلط است و بایستی راهبرد تعامل با دنیا را در پیش گرفت و قواعد بین المللی را پذیرفت، چه فشار معیشتی و روانی به مردم تحمیل کرده اند؟ و چگونه می توانند جبران کنند؟

آیا عدالت این است که مردم زیر فشارهای سخت و دشوار، بیمار و مایوس شوند، تا از نوع و میزان مشقت وارد شده به مردم، درستی و غلطی تصمیم دولت مردان سنجیده شود؟ یا عدالت و تدبیر این است که دولت مردان جهت اتخاذ هر گونه تصمیم، صرفا به فکر تامین منافع ملی و رفاه و آرامش مردم باشند ؟

نحوه مواجهه غیر منطقی جریان اصول گرا با برجام، صرفا یک مورد نیست و این طیف به خوبی می داند که قیمت مسکن، کالا و خدمات در دوران تحریم چقدر افزایش یافته است. آنها به خوبی واقفند که در دوران تحریم بسیاری از خانواده ها از تامین هزینه درمان ناتوان شدند.

بر همین اساس به نظر می رسد که با پیروزی آقای رئیسی، جریان اصول گرا مواضع خود نسبت به برجام را تغییر  می دهد و باب مذاکره با آمریکا و طرف های برجامی را می گشاید.

چه خوشایند جریان اصول گرا باشد و چه نباشد واقعیت این است که با برقراری ارتباط با چند کشور جنگ زده و بی ثبات در همسایگی ایران، چرخهای اقتصادی کشور بطور مرتب و پایدار به گردش در نمی آید و برقراری روابط مبتنی بر منطق و واقع گرایی با دولت های باثبات و قدرتمند ضروری است.

تعامل و برقراری روابط با آمریکا، روسیه و هر دولت دیگر به معنی اعتماد به آنها نیست، چرا که در روابط بین کشورها و سازمان های چند ملیتی مفاهیمی مثل اعتماد جایگاهی ندارد و تامین منافع کشور با ابزار دیپلماسی، نکته محوری روابط است.

بطور خلاصه دور از ذهن به نظر می رسد که دولت سیز دهم به سنت دولت احمدی نژاد عمل کند و هزینه های گسترده و تحریم های بین المللی  را به کشور تحمیل نماید.

گذشت زمان و چالش هایی که کشور در طول دوران تحریم با آن مواجه شده، اثبات کرد که تحریم ها کاغذ پاره نیستند و بر همین اساس دولت سیز دهم گزینه ای بهتر و بر تر از احیای برجام پیش رو ندارد.

با احیای برجام در دولت سیز دهم و سرو سامان یافتن اوضاع کشور، جریان اصول گرا مغرور تر از گذشته خواهد شد و به همین نسبت اصلاح طلبان سرخورده می شوند و قطعا انتقادهای متعددی مطرح می شود مبنی بر اینکه  اگر در طول  دولت روحانی از سوی مخالفان داخلی برجام کارشکنی صورت نمی گرفت، همان موقع برجام اجرا و اوضاع بهبود پیدا می کرد.  اما شرایط پیرامون و اوضاع و احوال به گونه ای است که محلی برای طرح شدن چنین انتقادهایی وجود ندارد. در شرایط کنونی، احیای برجام و لغو تحریم ها که اوضاع مردم را بهبود می بخشد، مهم تر از هر امری است. نقد مواضع مخالفان دیروز برجام ، بماند برای فرصت دیگر.

■ روزنامه نگار،کارشناس ارشد علوم سیاسی