قهوه ای که سرد شد


کودک و نوجوان |

 

■   اسما نصیری پور ۱۶ساله. پایه دهم

پشت میز دفترم نشسته بودم و همچنان غرق در کار که سعی کردم جرئه ای از قهوه ی روی میزم را بنوشم اما دریغ از یک مزه ی خوب، مثل همیشه دیر به سراغش آمده بودم و سرد شده بود و مزه اش هم از قبل تلخ و تلخ تر؛ به طوری که با یک کاسه عسل هم شیرین نمی شد. سعی کردم مزه اش را فراموش کنم اما انگار زیر زبانم چسبیده و قصد سفر ندارد. درست مثل یک سری از خاطراتی که قصد رفتن ندارند. گاهی اوقات ما انسان ها با دیر رسیدن به خیلی چیزها و بی توجهی به آن وقتی بعد از یک مدت یادی از آن می کنیم متوجه سردی و تلخی اش نسبت به خودمان می شویم. واکنش هر یک از ما حداقل نود درصدمان این است که دم از مرام و معرفت می زنیم و شاکی از اینکه فلانی  چرا اینطور برخورد کرد در صورتی که هنوز متوجه نشدیم مشکل از ما شروع شده بود. چرا وقتی فقط تشنه می شوید و تنها گزینه ی باقی مانده قهوه است، به سراغش می روید؟ درست عین دوستی که وقتی که فقط کارمان لنگش است و نیازش داریم به اسم عزیزم ذخیره می کنیم و نامش در لیست تماس ها مرتبه ی بالاتری را نصیب خودش می کند. 

چرا وقتی سر درد دارید و حالتان ناخوش است سراغ قهوه می روید؟ چرا در شادی وقتی دارید آهنگ می خوانید، خوشحال از قبولی در رشته و دانشگاه مورد علاقه تان هستید، قهوه درست نمی کنید؟ درست مثل دوستانی که آن ها را فقط برای درد و دل، گریه زاری در آب نمک خواباندیم. دلیلش چیست؟ چرا در شادی هایتان سهیمشان نمی کنید و اجازه نمی دهید در تمام مراحل زندگی تان باشند. درست است هر کسی جای خود اما نا حقی در این بین جایی نخواهد داشت. چرا قهوه را با قهوه ساز درست می کنید، اما حاضر نیستید فقط کمی سختی بکشید و با دست های خود مطابق میل بهترین قهوه را درست کنید. درست مثل انتخاب افراد مهم زندگی؛ سعی کنید سختی بکشید تا بتوانید بهترین را داشته باشید. نه اینکه هر فردی را انتخاب کنید و با غرور کاذب به خود ببالید که دوستداران زیادی دارید. افراد زیاد اما بی فایده هیچ ارزشی نخواهند داشت بلکه افراد کم تر اما مهم زندگی از ارزش بیشتری برخوردار خواهند بود. اگر کسی را فراموش کردید و بعد مدت خیلی زیاد دوباره به سراغش رفتید، انتظار همان استقبال و توجه را نداشته باشید. چون درست مثل قهوه سرد و تلخ تر خواهد شد. تحمل مزه اش هم سخت تر می شود. به دنبال بهترین ها باشیم و به همه توجه کنیم، زندگی را بر دور غرور کاذب نچرخانیم، خیلی اوقات به دور از انتظار دقیقا همان افرادی که فکر می کنید نیاز به توجه ندارند ضربه می خورند و آزرده خاطر می شوند. دنیای خود را با توجه به همه زیبا بسازیم. زیبایی ها در اتفاقات کوچکی جای دارند درست مانند قهوه در فنجانی کوچک اما شیرین تر.