اختتامیه ی نخستین جشنواره مجازی ملی ترانه سرایی در کردکوی




صفحه ادب و هنر : پگاه سید اسراری دبیر جشنواره مجازی ترانه در گفتگو با گلشن مهر گزارشی از جشنواره مجازی ترانه سرایی را ارایه کرد ، وی گفت :خانه ی ترانه کردکوی با همکاری اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان کردکوی طی فراخوان مورخ بیستوهفتم اردیبهشت ماه، از طریق فضای مجازی اقدام به برگزاری جشنواره ای رقابتی با موضوع «آزادسازی خرمشهر» نمود. حضور در این رقابت از سوی هنرمندان ترانهسرا مورد استقبال قرار گرفت و یکصد عنوان ترانه در بخش ویژهی خرمشهر و همچین موضوع آزاد به دبیرخانهی خانهی ترانه کردکوی ارسال گردید. سید اسراری سپس  گزارش هیئت داوران درباره  نتایج آراء نخستین جشنواره کشوری خانه ترانهی کردکوی را اعلام کرد:وی گفت ، تعداد ۳۵ اثر را که از بُعد فنی لازم برخوردار بوده به بخش داوری ارجاع شد که از این تعداد، ۱۴ اثر با توجه به امتیازات اخذ شده به مرحله ی نهایی راه یافتند و در پایان ۳ ترانه به عنوان اثر برگزیده انتخاب گردید. هیئت داوران نخستین دوره، (علی کمارجی و معصومه قریشی و دبیر جشنواره، پگاه سیداسراری )برگزیدگان حائز رتبه را بدین شرح معرفی نمود:نسرین سحرک (استان گلستان) : بخش استانی ویژهی خرمشهر /رُز محقق (آبادان) : بخش کشوری ویژهی خرمشهر

محمد امینی (بهشهر) : بخش کشوری با موضوع آزاد

تقدیر شدگان :

رضا اَستا ( تهران)/فرخنده تمیمی ( بوشهر)/هنگامه خانبیکی (گلستان )/فریبا رئیسی ( بوشهر)/زهرا شادباش ( کاشان )/شقایق شکوهی ( شاهین شهر)/محمدرضا قائمی ( تهران)/فائزه گلبابایی ( تهران)/علیرضا محمدزاده ( لاهیجان )/سارا مزارعی ( تهران )/صدف مصلح ( آبادان)

 

 

 

۱ نبودنت خفه ام می کند

مثل آنوقت ها،  که من سیگار می کشیدم

و تو سرفه میکردی

۲ زندگی ، آنقدر هم شاعرانه نبود

شعرش کردیم تا وزنش سبک شود

۳ کسی هولت نداد

خودت از چشمم افتادی

  ۴ بیچاره صدایم ، دق می کند

تا به نخواندنت عادت کند ...

 

 

 انسیه روشنی

 

 

 

 

طعم کدام بوسه و لب را چشیده اند

آن سیبها که روی بلندی رسیده اند

ما را همین بس است که از پای هر درخت

با ترکه ای به طعن و کنایه نچیده اند

ان شاخه های ارعن بالا بلند را

گاهی برای دست رسیدن بریده اند

دلخوش مشو به لذت در اوج پر زدن

صیادها کمان به تفاخر کشیده اند

غافل مشو از عاقبت بردگان که گاه

از قعر چاه ها به عزیزی رسیده اند

هرگز ندید آنچه به دل داشتم کسی

خوشبختی آن نبود که با چشم دیده اند .

 

■  سیده محدثه حسینی

 

 

 

باید دروغین باشم و پر مدعا باشی

پیغمبرانه از تو می خواهم خدا باشی

لبریزم از جام و شراب نیست در جامم

جام جمم باید پی برنامه ها باشی

طوری بپوشان که ببینم بیشتر  باید

بر پنجره ها پرده های سینما باشی

دیگر عصا هم اژدهایی رو نخواهد کرد

باید برای معجزه زیر عبا باشی

هر لحظه جو آلوده تر می شد میان دود

احساس می کردم که باید در فضا باشی

نصف زمین را نصف کردی بیشتر حالا

باید کمربندی برای استوا باشی

سقفی برای آرزوهایت نمی بینم

ای تپه تو شایسته ای هیمالیا باشی

ای کارگر بیرون کن از در کارفرما را

یک روستا اصرار دارد کدخدا باشی

تاریخ را برعکس کن باید به دنبال

دکتر مصدق های ضدکودتا باشی

ابداع کن از خود فنونی تازه در میدان

باید برای این فرنگی ها بنا  باشی

تنهای تنها می شوی در بین شاعرها

باید حسین منزوی در کربلا باشی!

 

محمد مطلوب طلب