گفتند فسانه ای  و در خواب شدند


فرهنگی |

بمناسبت 30 شهریورماه،

 روز گفتگوی تمدنها

 

 

■  عظیم  قرنجیک

 

پس از اضمحلال کمونیسم و سقوط اتحاد جماهیر شوروی و در نتیجه پایان جنگ سرد، جهان در انتظار ندا و صدایی برای استقرار نظم نوین جهانی بود. خاتمی با هوشمندی تمام منادی «گفتگوی تمدنها» شد. و در زمانه خود ، جوانه های امید خاصی را در جان و دل ها شکوفا کرده بود. البته جامعه جهانی نیز از آن استقبال کرد و سازمان ملل آن را شعار سال(۲۰۰۱) خود قرار داد. هر چند ارج و قرب این پیشنهاد، و نقش ایران در ارائه آن به خوبی در داخل کشور درک نشد و به آن سان که درخور و شایسته اش بود ، پرداخته نشد .در پی فروپاشی شوروی که پایان جنگ سرد را رقم زده بود ، یکی از نظرات جنجال آفرین در محافل علمی و غیرعلمی ، نظریه " برخورد تمدنها "ی ساموئل هانتینگتون بود .به اعتقاد وی، در پايان جنگ سرد دوران رقابت هاي ايدئولوژيك خاتمه مي يابد و دوران جديدي به نام عصر «برخورد تمدنها» آغاز مي شود. طبق اين نظريه، مشعل رهبري جهان از نظر سياسي در قرن آينده در دست آمريكا و اروپا خواهد بود. البته ، این نظریه با انتقادات گسترده ای روبرو گردید، و نظرات مختلفی به دنبال داشت ، یکی از نظراتی که در سطح گسترده ای با استقبال دولتها و ملتهای جهان مواجه شد ، نظریه " گفتگوی تمدنها "ی آقای خاتمی بود، البته گفتگوي تمدنها توسط متفكران ديگری از جمله  روژه گارودی نيز، نزدیک به دو دهه پیشتر از آن مطرح شده بود. که به نوعی فراخواني براي ايجاد زمينه تفاهم ملت ها، و داراي ويژگي نقد سلطة غرب بر جهان امروز بود .

آقاي خاتمي در مقابل نظريه برخورد تمدنها، ابتدا گفتگوي ملت ها و سپس گفتگوي تمدنها را مطرح كرد و در زمان دولت اصلاحات ،در سطح جهان موقعيت بارزي براي جمهوري اسلامي ايران رقم زده بود. وی در مصاحبه اي تمدن را پاسخي دانسته كه انسان نسبت به هستي و جهان و انسان دارد و آن را تلاشي براي برآوردن نيازهاي انسان معرفي كرده بودند.

وي همچنین در مصاحبه معروف خود با تلويزيون CNN  "عقلانيت مفاهمه اي" را به جاي " عقلانيت ابزاري " پيشنهاد کرده بود.به هر حال، پيشنهاد ايران در خصوص گفتگوي تمدنها، ابتدا از طرف پارلمان اروپا، و سپس از طرف مجمع عمومي سازمان ملل متحد پذيرفته شد. مجمع عمومي در تاريخ 1377/8/13 به اتفاق آراء پيشنهاد رئيس جمهوري اسلامي ايران را در مورد نامگذاري سال 2001 ميلادي از سوي سازمان ملل به عنوان " سال گفتگوي تمدنها " تصويب كرد.نظریه گفتگوي تمدنها ، در واقع  آغاز يك راه باشد كه اگر به جد گرفته می شد ، با درس آموزي از گذشته، می توانست موجبات بهبود زندگي بشر را فراهم نماید.آقاي خاتمی معتقد بود: " گفتگوي تمدنها مي خواهد پايان زندگي سرشار از تبعيض، دورويي، جنگ و ويراني را اعلام كند و راه تازه اي در زندگي بشر آغاز كند، راهي كه بايد با همت و تلاش نسل نو پا، به صلح و آشتي بيانجامد. زندگي مطلوب، زندگي خالي از دروغ، تزوير، زور و تبعيض است و اين خواسته فطرت آدمي است. گفتگوي تمدنها در واقع آغاز راه شكوفايي فطرت انساني است، انسان ذاتاً عدالت خواه و زيبا پسند است."

به عقيده وي؛ " با طرح گفت و گوي تمدنها، تنش زدايي و دعوت جهان به صلح و مبتني بر عدالت نه تنها در درون خودمان نوعي مردم سالاري را تجربه مي كنيم، بلكه منادي صلح، تساوي، عدالت، حذف تقليد و زور در روابط بين الملل هستيم."

ایشان نظر بر این داشت که ؛ " طرح گفتگوي تمدنها، دعوت به يك نظام جديد در دنياي امروز است. نظامي كه بر اساس تساوي ملت ها و بر پايه عدالت باشد. ما دمكراسي و مردم سالاري را صرفاً در درون خودمان نمي خواهيم، بلكه تلاش مي كنيم كه از مجراي گفت و گوي تمدنها در نظم نوين جهاني نظام مردم سالاري بين المللي حاكم شود. بر همين اساس است كه ما سياست تنش زدايي را به عنوان محور سياست خارجي مطرح مي كنيم."

راهبرد آقاي خاتمي در دراز مدت، تكيه بر گفتگوي تمدنها، و راهبرد كوتاه مدت او، تأكيد بر پويا شدن سياست خارجي و خروج از حالت انفعالی بود. وی در سطح داخلی بحث قانون گرايی و جامعه مدنی را مطرح كرد، و در سطح خارجی، افقهای جديدی در روابط با ساير كشورهای جهان ايجاد نمود .

با توجه به ملاحظات بالا ، معلوم مي شود طرح ايده گفتگوی تمدن ها ثمرات زيادی هم برای كشور و هم برای جهان دربرداشته است. به عنوان نمونه مي توان به برخی از ثمرات آن اشاره نمود:

1- كاهش تهديدات عليه ايران.

 2-  نشان داد كه ايران داراي نگرش صلح جويانه است.

3-  زمينه را برای اعتماد سازی در سياست خارجی ايران فراهم كرد.

 4-  غرب نتوانست الگوی مقابله با اسلام گرايی را دستمایه ای برای تهاجم نظامی به ايران نمايد.

شاید ایرادی که بر نظریه گفتگوی تمدنهای آقای خاتمی وارد بوده ، این باشد كه این طرح و ایده، در آن زمان هنوز به شكل يك نظريه منسجم در نيامده بود، و شايد هم مقصود آقای خاتمی از ارائه گفتگوی تمدنها تنها يك پيشنهاد و راهكار بوده باشد .

با این وجود ، طرح اين نظريه از سوی رئيس جمهور دوران اصلاحات،  در راستای تقويت امنيت جهانی، تنش زدايی در سياست خارجی ايران و مجموعاً جهت فرهنگی كردن سياست داخلی و خارجی انجام شده بود . اکنون که این نظریه به محاق رفته ، شاید این بیان حکیم عمر خیام مصداق پیدا کرده باشد :

  آنانکه محیط فضل و آداب شدند / در کشف دقیقه، شمع اصحاب شدند ،   ..... / گفتند فسانه ای و در خواب شدند .

 

■  فعال فرهنگی