دمی با مولانا


شعر و ادب |

 

 

ندبه محمدی

 

حق پدید است از میان دیگران 

 همچو ماه اندر میان اختران

وقتی به آسمان نگاه می کنیم ماه را روشن تر از هرچه در آسمان است می یابیم و در این پدیدار بودن شکی نیست. وجود منزه  حضرت حق نیز همان طور روشن و آشکار است. کسی نمی تواند منکر وجودش شود. همانطور که نمی شود منکر وجود ماه و روشنایی زیادش شد. اما از جستن تا انکار کردن فاصله بسیار است. گاه انسان می جوید تا بیابد. چرا که حضرت حق ظهور بی نهایت دارد و این شدت ظهور او را پوشیده می گرداند. یعنی درک وجود حق را با دیدن جهان برای انسان مشکل می کند. مثل آن ماهی که می پرسید آب چیست چون همیشه در دریا بود و هیچ وقت خشکی را ندیده بود که معنی آب را بفهمد. جهان همیشه در نظرانسان همین طور بوده. بچه ها به دنیا آمده اند. درخت ها میوه داده اند. گل ها رویده اند و او آنقدر اینها را دیده که هیچ وقت با خود نگفته چگونه کودکی از نطفه زاده می شود؟ چگونه درختی از هیچ میوه می دهد و از یک خاک چندین رنگ و طعم می سازد؟ چگونه از خاک تیره گل های رنگارنگ می روید؟ و... چون او هیچ وقت جایی نبوده که خدا نبوده باشد. اگر او می توانست لحظه ای چنین جایی را تجربه کند، آن وقت تمام جهان برایش ظهور خداوند بود. اما انسان های زیرک و پاک ضمیر با تفکر و تعقل در پدیده های جهان پی وجود و حضور خالق یکتا می برند که گفته اند:

برگ درختان سبز در نظر هوشیار

  هر ورقش دفتری ست معرفت کردگار