کتابفروشی های گرگان


فرهنگی |

 

■ محمد انصار

 

هفته کتاب بهانه‌ای شد تا به کتابفروشی های شهر گرگان نگاهی بیندازم. قدیمی ترین آنها به کوشش آقایان قمری و کمالی در خیابان پهلوی (خمینی) راه اندازی شدند. مرحوم رمضان سمنانی با نام کتابفروشی مرکزی روبه روی هتل کاروان (خیام) کار خود را آغاز کرد. مشترکاً آقایان صحرایی و دیانی در میدان شهرداری و رحمت ولی نژاد در کنار کوچه زرین گل، کتابفروشی داشتند. غلامرضا ابن قاسم در سال 1367 کتابفروشی بابک را در محله شیرکش به پا کرد. همچنین کتابفروشی دیگری با نام اندیشه در چهار راه میدان داشتیم. کتابفروشی اوستا با مدیریت آقای علی واعظی در نزدیکی چهار راه تابلو گرگانپارس بود. کتابفروش صفا با مدیریت مرحوم خلیل غفاری رو به‌روی فرمانداری بود. او قبلاً در کتابخانه مجلس شورای اسلامی کار می‌کرد. خودش کتابشناس بود. کتابخانه‌ی پرباری هم داشت که بخشی از آن را به کتابخانه های مسجد جامع و میرداماد اهدا کرد. همه این کتابفروشی ها بسته شدند.اکنون کتابفروشی جنگل، با مدیریت محمد ملکی قدیمی ترین کتابفروشی شهر است. آن در سال 1352 با نام کاوه در خیابان گرگانجدید کار خود را آغاز کرد. سپس در سال 1357 نامش را جنگل گذاشت و به پاساژ شیرنگی آمد.امروزه کتابفروشی ها سه دسته هستند. دسته اول به فروش کتاب های دانشگاهی، کنکوری و کمک درسی مشغول هستند. آن‌ها همگی همانند کتابفروشی‌های پاساژ مهتاب مشهد در یکجا واقع شده اند. مشتریان آنها، زیاد است و درآمد خوبی هم دارند. بنیانگذار آن، صفر جلالی بود. او در سال 1358 در خیابان خمینی (کنار مطب دندانپزشکی دکتر دیلمی) کارش را آغاز کرد. سپس در سال 1363، به کوچه آفتاب بیستم آمد. اکنون چند شعبه در شهر دارد. بستگان او کتابفروشی های دانشجو (همت یوسفی)، فرهنگ و دانشسرا را به راه انداختند.دسته دوم سرزمین کتاب، شهر کتاب و کتابفروشی سرو هستند که با فروش لوازم التحریر، ظروف، مجسمه، تابلو، وسایل تزئینی و... کاسبی می‌کنند. این وسایل ها، را در دید مردم گذاشته‌اند و کتاب ها را به حاشیه (طبقات بالا و پایین) برده‌اند چون که فروش آن ها، کم است. برخی از مردم، برای خرید این وسایل، به آن جا می‌آیند و سری هم به کتاب ها می‌زنند. سرانجام با خرید یک کتاب (هر چند کوچک) از آن جا بیرون می‌روند. دلیل اصلی به حاشیه رفتن کار کتابفروشی، پایین آمدن میزان مطالعه مردم و رفتن به سوی فضای مجازی است. حقیقتی است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت!

خانه کتاب هم اگرچه تا حدودی جزء این دسته از کتابفروشی هاست اما کمی با آنها، تفاوت دارد. بر درب ورودی‌اش، این شعار زیبا و جذاب را آورده است: (این جا کتاب زنده است.) آنجا برنامه‌های جانبی مانند شعرخوانی، جلسات معرفی و نقد کتاب را برگزار می‌کند. مجلات و فصلنامه‌های گوناگونی را به فروش می‌رساند. مدیر آن (پوریا میدانی) از کارش لذت می‌برد و با افتخار سالگرد بازگشایی آنجا را جشن می‌گیرد، این کار را باید دیگران هم انجام بدهند.دسته سوم کتابفروشی های جنگل، فرهنگ، دانشوران و آژینه هستند. به جهت علاقه کتابفروشان و یا کوچک بودن محیط‌شان، غیر از کتاب چیزی نمی‌فروشند. البته در فرهنگی بودن صاحب کتابفروشی آژینه، شکی نیست. مدیر آن سید حسین میرکاظمی از داستان نویسان و رمان نویسان خوب معاصر ایران است. آنجا، دفتر انتشارات و پاتوق اهالی فرهنگ و هنر بود. متأسفانه در سال 1392 تعطیل شد. کتابفروشی دانشوران با مدیریت عیسی وحدانی در بلوار جانبازان، علاوه بر فروش، کتاب هم امانت می‌دهد.کتابفروشی های شاهد، آستان قدس و پاتوق کتاب با پشتیبانی نهادهای دولتی اداره می‌شوند.بزرگترین ضعف کتابفروشی های گرگان، این است که کمتر در آنجا کتاب های مرجع و آثار نویسندگان استان گلستان دیده می‌شود.برخی از مردمی که توانایی خرید کتاب‌های نو را ندارند، به سوی خرید کتاب‌های دست دوم در جمعه بازار کتاب و جاهای دیگر می‌روند. سالهاست که روی پله‌های شعبه مرکزی بانک مسکن، دستفروشی کتاب را می‌دیدیم. امروزه این کار فقط در چهار نقطه شهر دیده می‌شود. اما چند مغازه برای فروش دسته دوم کتاب داریم. یک نمونه آن، در پاساژ ملت (با مدیریت آقای مازندرانی) قرار دارد.جمعه بازار کتاب که در پارک شهر قرار دارد، چیز دیگری است که هر هفته بیشتر کتابدوستان به آنجا می‌روند. زیرا در آنجا، برخی کتاب‌های قدیمی و منابع پژوهشی کمیاب به چشم می‌خورد که به کار اهل قلم می‌آید. اما در کتاب‌فروشی‌ها، فقط کتاب‌های جدید است.نمایشگاه های کوچک و خیابانی و نمایشگاه سراسری بزرگ استانی، اگر چه به درآمد کتابفروشی‌ها آسیب می‌زنند، اما کمک بزرگی به اهل فرهنگ می‌کنند. در نمایشگاههای کوچک، کتاب های عمومی به فروش می‌رسد یکی از آن ها در گذشته، در پارک شهر بود، که پس از چند سال، تعطیل شد.  در نمایشگاه سراسری، کتاب های خوبی یافت می‌شد که متأسفانه چند سالی هست که به دلیل کرونا برگزار نمی‌شود.

سخن آخر اینکه کتابفروشی، کار پردرآمدی نیست. علاقه می‌خواهد. شاید به این دلیل بوده که در طول یک قرن، چندان افزایش تعداد کتابفروشی ها را نداشتیم.

■ پژوهشگر