شجاعت خردمندی است ■ با مسوولیت سر دبیر .یادداشت اول




 

افلاطون می گوید: شجاعت و بی باکی در نظر من یکی نیست. شجاعت و خردمندی را در عده ای معدود از آدمیان می توان یافت در حالی که بی باکی بیشتر مردان و زنان و کودکان و جانوران از بی احتیاطی و بی خردی است.

آنچه بیشتر مردمان شجاعت می خوانند در نظر من بی خردی و بی باکی است. شجاع به عقیده ی من کسی است که چنانکه گفتم اندیشیده و دانسته کار کند....

انسان‌های خردمند، در برابر مشکلات صبور و شکیبا هستند و در موقعیت‌های بغرنج  همچنان خوش بینانه به موضوعات نگاه می کنند. آن‌ها می‌دانند که حتی برای مسائل پیچیده که  لاینحل به نظر می رسند  هم راه‌حل‌ وجود دارد. افراد خردمند می‌توانند قضاوت بهتری درباره‌ی درستی یا نادرستی تصمیمات داشته باشند. انسان‌هایی که دانسته و آگاهانه رفتار می‌کنند همواره  به مدیریت درست نیروها و امکانات و تجهیزات موجود می‌اندیشند. مواجهه  ی خردمندانه با مسائل و مشکلات  زندگی شاخصی از رفتار بهنجار فردی و اجتماعی در دنیای پر آشوب امروز است. می توان گفت خرد بهره گیری از دانش ضمنی را می طلبد ، نمی توان آن را آموزش داد . دانش  ضمنی از طریق تجربه ی شخصی ، و نه با آموزش ، کسب می شود . بنابراین اگر چه خرد را نمی توان آموزش داد ، اما  می توانیم  با کار آموزی نزد افراد با تجربه و آگاه ، افرادی خردمند شویم. فردوسی سراینده ی شاهنامه و شاعر بزرگ ایران زمین، از پیشگامان خرد و خردورزی در فرهنگ این سرزمین کهن است. فردوسی می گوید که نخست آفرینش توسط یزدان پاک ، خرد بوده است ؛ نخست آفرینش خرد را شناس نگهبان جان است و آن را سه پاس  او معتقد است که خرد بازتاب دانشی است که در زمان، مکان و موقعیتی مناسب به نحوی  به کار گرفته شود تا در خدمت ارزش‌های والای انسانی باشد.

خرد بهتر از هر چه ایزد بداد

 ستایش خرد را به از راه داد

خرد رهنمای و خرد دلگشای

 خرد دست گیرد به هر دو سرای

ازو شادمانی وزویت غمیست 

 وزویت فزونی وزویت کمیست

ازویی به هر دو سرای ارجمند   

 گسسته خرد پای دارد به بند