آبای پدر ادبیات نوین قزاقی


شعر و ادب |

بهمن چولاک_آبای قونانبای اولو شاعر، فیلسوف، عارف و پدر ادبیات نوین در تاريخ 22 اوت 1845 در استان سميپالاتين(نام جدید این شهر سمی می باشد)متولد شد.

وی را به همراه ابرای آلتین سارین و شوخان ولی خان اولو  پدر ادبیات نوین قزاق می دانند.

پدرش قونانبای از قبیله قارقارالی، از روسای قبایل قزاق بود. آبای دوره تحصیل خود را در مکتب خانه های اسلامی _ از جمله مدرسه احمدرضا در شهر سمی_ سپری کرد و زبان عربی و دروس اسلامی را فرا گرفت. او در همین دوره با ادبیات فارسی و ترکی نیز آشنا شد و همزمان در مدرسه روس‌زبان نيز به تحصيل مشغول شد. پدرش آرزو داشت پسر را بر تخت رياست طايفه خود ببيند، اما آباي در سن 28 سالگي با حس سرخوردگي سياست را وداع گفت و به تحصيل علم آموزي روي ‌آورد.

آباي بعد از مدتي به يكي از فرهيخته‌ترين اشخاص كشور خود مبدل شد و زبان‌هاي روسي، عربي، فارسي، تركي و تاتاري را در حد کمال آموخت و برای تکمیل تحصیلات خود، مدتی در مدارس جدید روسی به دانش اندوزی پرداخت و در اثر معاشرت با فضلای روس،با ادبیات روسی و هنر و فلسفه آشنایی یافت

نوشتن شعر را در كودكي آغاز كرد اما زماني كه تقريباًچهل‌ساله بود براي اولين بار نامش را زير شعر «تابستان» درج كرد.آباي‌ - آن‌گونه‌ كه‌ از سروده‌ها و پرداخته‌هايش‌ آشكارا برمى‌آيد - سخت‌ از دوري‌ِ مردم‌ خود ازفرهنگ‌ اسلامى‌ و شرقى‌، و از شيوع‌ بى‌سوادي‌ در ميان‌ آنان‌ آزرده‌ بود و حركتهاي‌ اصلاح‌طلبانة فرهنگى‌ در ميان‌ مردم‌ روس‌ ، شوق‌ او را براي‌ پديد آوردن‌ تحول‌ فرهنگى‌ در ميان‌ مسلمانان‌ قزاق‌، مضاعف‌ مى‌ساخت‌؛ چنان‌كه‌ حركت‌ اصلاح‌طلبانة سال‌ 1880م‌ در سمى‌،بر انديشه‌ و شخصيت‌ ادبى‌ آباي‌ تأثيري‌ مهم‌ برجاي‌ نهاد.

در گذاري‌ بر انديشه‌هاي‌ بازتاب‌ يافته‌ در آثار آباي‌، از يك‌سو بايد از بهره‌گيري‌ گسترده‌ از مضامين‌ فرهنگ‌ اسلامى‌ و نيز مفاهيم‌ عرفانى‌، البته‌ با زبانى‌ ساده‌، سخن‌ گفت‌ و از دگرسو به‌ دردهاي‌ فرهنگى‌ - اجتماعى‌ مردم‌، به‌ ويژه‌ تفرقه‌هاي‌ ايجاد شده‌ از سوي‌ دشمنان‌ در ميان‌مردمان‌ قزاق‌ اشاره‌ كرد كه‌ بر بخشى‌ عمده‌ از آثار او سايه‌ افكنده‌ است‌. آباي‌ در عين‌ گرايش‌به‌ فرهنگ‌ سنتى‌ اسلامى‌ - قزاقى‌، از توجه‌ به‌ آثار ارزشمند ادبيات‌ روسى‌ نيز روي‌گردان‌ نبود و حتى‌ برخى‌ از آثار شعراي‌ روس‌ چون‌ اُنِگين‌، اثر پوشكين‌، و برخى‌ از حكايات‌ و اشعار كريلُف‌و لرمانتُف‌ را هنرمندانه‌ به‌ قزاقى‌ برگردانده‌ است‌، به‌ گونه‌اي‌ كه‌ اين‌ ترجمه‌ها خود در زمرة آثارارزشمند ادبى‌ جاي‌ گرفته‌اند.

.آباي‌ كه‌ به‌ عنوان‌ پدر ادبيات‌ نوين‌ قزاق‌ شناخته‌ مى‌شود، از نظر سبك‌ شعر، از ادبيات‌ مشترك‌ اسلامى‌ تأثيري‌ وافر گرفته‌ و در سروده‌هاي‌ او، قالبهاي‌ رباعى‌، غزل‌ و قصيده‌ ديده‌ مى‌شود كه‌ پيش‌ از او در شعر قزاقى‌ معمول‌ نبوده‌ است‌. ديوان‌ اشعار آباي‌ نخستين‌ بار در1909م‌ در سن‌ پترزبورگ‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ و پس‌ از آن‌ بارها تجديد چاپ‌ شده‌ است‌. آثار ادبى‌ آباي‌ از سوي‌ ملل‌ ديگر نيز مورد توجه‌ بوده‌ و ترجمه‌هايى‌ از آن‌ به‌ زبانهاي‌ گوناگون‌ شرقى‌ و غربى‌ پديد آمده‌ است‌.

آباي‌ در ساختار فرهنگى‌ قزاق‌، الهام‌بخش‌ اديبان‌ پس‌ از خود بوده‌ است‌؛ چنان‌كه‌ به‌ عنوان‌ نمونه‌، مختار عَوِضُف‌، نويسندة بنام‌ قزاق‌ در رمانى‌ به‌ عنوان‌ «راه‌ آباي‌»، به‌ زبانى‌ داستان‌گونه‌، جايگاه‌ او را در فرهنگ‌ قزاق‌ باز نموده‌ است‌.

در زمان حيات آباي فقط چند شعر از او منتشر شد و فقط در سال 1896 اقدام به گردآوري اشعارش كه در شكل‌ها و اقتباس‌هاي مختلف دهان به دهان مي‌گشت كرد.

اولين كتاب آباي در سال 1909 در سنت‌پترزبورگ به همت پسرش توراگل و علي‌خان بوكي‌خانفاز موسسین حزب ملی گرای آلاش اوردا) منتشر شد.

شعر آباي تركيبي است پيچيده از عناصري به‌ظاهر متناقض، در اشعار او هم طنز بسيار ظريف مردمي ديده مي‌شود، هم ايده‌هاي مذهبي صوفيان و هم ترانه‌هاي مردمي قزاقستان و ظرافت اشعار پوشكين.

 

افکار و اندیشه های آبای:

آبای در شکل گیری فرهنگ مدنیت و هویت اجتماعی قوم قزاق سهم خاصی داشته است چنان که او ، هویت بخش قوم قزاق است .آباي، در انديشه اش سربلندي ، سرافرازي و رفاه و آزادي اجتماعي مردمش را جستجو مي كند و اين تفكر ارزشمند باعث مي شود در نگاه آباي  رفتار ظالمانه سران قبايل و حاكمان ، ناشي از فاصله گرفتن از سنتهاي پسنديده گذشتگان و جهل و فقدان دانش اندوزي و علم آموزي است. به نظر او با تكيه بر ارزشهاي جامعه و بهره مندي از اصول اساسي ديني و تجربيات ارزشمند بشري و علم و دانش  مي توان به جامعه مطلوب رسيد. آباي براي آشنايي با  جهاني كه پيرامون اوست حركت جديدي را شروع مي كند. آشنايي آباي با زبان روسي و تلاش براي يادگيري آن و استفاده مستقيم از آثار برجسته ادبي روس نظير تولستوي وپوشكين براي او دريچه اي جديد به حيات اجتماعي مي گشايد و روح او با اطلاع كامل ازاینکه همه ملتها داراي فرهنگ و تمدن خاصي خويش هستند و تمدن بشري وام دار مشرق زمين مي باشد ، دوباره صيقل مي خورد و هر چه جلو تر مي رويم او را در تفكر اجتماعي عميق تر  و نظرش را به صواب نزديکتر  مي يابيم. 

 از نگاه آباي علم, دانش و قريحه شعر و شاعري و حكومت و ... همه و همه  محملي است براي خدمت بهجامعه و هنگامي جامعه رشد مي كند و به تعالي مي رسد كه همه چيز در خدمت جامعه باشد و بدين جهت است كه آباي در   دوره هاي  مختلف تكامل فكري و اجتماعي خويش  خود به يك متفكر و مصلح اجتماعي ارتقاء مي يابد و مأمن و منزلگاه افرادي مي شود كه به دنبال اصلاحات اجتماعي مي باشند. البته از نگاه آباي، تكيه برگذشته ارزشمند و پايدار و مثبت و استفاده از دانش امرزوي موجب ترقي و تعالي جامعه می شود .

سال‌هاي آخر زندگي آباي بسيار سخت گذشت. درگيري‌هاي دايمي با مقامات روسي وضع سلامتي‌اش را تحليل برد و مرگ پسرانش، عبدالرحمان- كه در آن زمان در پتربورگ تحصيل مي‌كرد ضربه نهايي را بر او وارد كرد.او بعد از چهل روز پس از مرگ پسرش در سن 59 سالگي درگذشت و در نزديك خانه قشلاقي‌اشدر دره ژيدباي به خاك سپرده شد.

 

برگرفته از کتاب آبای شاعر قوم قزاق