آثار تربیتی و اخلاقی روزۀ ماه مبارک رمضان


یادداشت |

علی قلی تبار

لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ»؛[توبه، 128] به یقین، رسولى از خود شما بسویتان آمد که رنجهاى شما بر او سخت است و اصرار بر هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است!

 

این آیه از چهار صفتِ احساس برانگیز پیامبر اسلام یاد مى ‏کند:

1. بشر بودن پیامبر: این پیامبر از خود شماست.

2. هم دردی با مردم: آنچه شما را مى ‏آزارد بر او گران و دشوار است؛ زیرا که شما را از خود و خود را از شما مى ‏داند.

3. حریص نسبت به هدایت مردم: نسبت به هدایت مردم، حرص و اهتمام شدید دارد: «حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ».

4. رأفت و مهربانی: «رَؤُفٌ رَحِیمٌ» پیامبر اسلام به مؤمنان، سخت مهربان و رحیم است.

به درک نگارندۀ این متن و گویندۀ این سخن، روزه برای فهم عمیق قدر انسان و ارتقا و تعالی منزلت او از طریق تربیت جان و روح و مدیریت بر سلطۀ نفس و تمایلات ذوائق و پرورش جسمی که در انقیاد روح متعالی است می باشد بنابراین گفته اند: "صوم یعنی بلندی و ارتفاع"

می گویند صوم، شباهت نزدیکی به خود خدا دارد.

کمال توحید، نفی اضافات است با "لا" شروع می شود و تابش و تجلی حقیقت خدا در جان و نقش روزه برای ارتقای جان بشر و درک این وجود است.

لیس کمثله شئ و روزه هم با نفی و امساک و نبایدها، همراه است و تنها عبادتی که سلب، ذات اوست که رکن و قوام روزه است. و لیس کمثله شئ

و بدین لحاظ "الصوم لی" یعنی از سنخ خداست و شبیه او که می گوید مال من است. و انا اُجزی به ... هم تبیین همین سنخیت است.

روزه، بعد از گذشت حدود چهارده سال از رسالت پیامبر اكرم صلی الله علیه و سلم واجب گردید؛ به‌طوری كه پیامبر صلی الله علیه و سلم بعد از آن فقط نُه بار ماه رمضان را روزه گرفتند و بعد از آن به دیار باقی شتافتند.

می گویند: از آن‌جایی كه بازداشتن نفس از عادت‌های مألوف و شهوت‌ها از دشوارترین كارهاست؛ خداوند متعال وجوب روزه را به اواسط رسالت پیامبر صلی الله علیه و سلم و سال دوم هجری موكول كرد؛ زمانی كه توحید و نماز در درون مسلمانان ریشه دوانیده بود و مسلمانان به اوامر قرآن انس گرفته بودند. [ابن‌القیم الجوزیة؛ زادالمعاد، چاپ اول، بیروت، ص‌201]

پیامبر صلی الله علیه و سلم: «مَنْ صامَ رَمَضانَ ایماناً وَ إحْتِساباً غُفِرَ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ»، «هر كس رمضان را از روی ایمان و به امید دریافت اجر و پاداش روزه بگیرد؛ گناهان گذشتۀ او مورد آمرزش قرار می‌گیرند.» (امام نووی؛ ریاض‌الصالحین، ترجمه‌ی عبدالله خاموش هروی، ص‌712، متفق‌علیه از ابوهریرة،‌ آلبانی آن را صحیح دانسته است. ر.ک: صحیح الترغیب والترهیب 1/240)

امام صادق (ع): ما اکثرالجائع و اقل الصائم

عمق خطبۀ حضرت رسول (صل الله علیه و آله و سلم) در آخر ماه شعبان: "ایهاالناس، قد أقبل إليكم شهر اللَّه بالبركة و الرَّحمة و المغفرة ..."

«... اى مردم! جان‌هاى شما در گرو کارهاى شماست، پس با طلب آمرزش‌، آنها را آزاد سازید؛ و پشت‌هاى شما از بار گناهانتان سنگین است ... بدانید که خداوند به عزّت خود، سوگند خورده است که نمازگزاران و سجده کنندگان را عذاب نمى‌کند و در روزى که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان براى حساب مى ایستند، آنان را با آتش، هراسان نمى سازد.

اى مردم! در این ماه، درهاى بهشت، بازند. پس از پروردگارتان بخواهید که آنها را بر شما نبندد؛ و درهاى دوزخ، بسته‌اند. پس، از پروردگارتان بخواهید که آنها را بر شما نگشاید؛ و شیطان ها در بندند. پس، از پروردگارتان بخواهید که آنها را بر شما مسلّط نسازد».

 

از این متن، در می یابم که:

یکم ماه مبارک رمضان، اوج بارش رحمت الهی بر جان بشر است بی شرط و قید.

دوم تشویق انسان (و نه الزاما اهل ایمان) به تامل و تعمق و تفکر و داشتن آرزوهای متعالی و امید مستمر به غفران و پذیرش الهی

سوم تمرکز بر رهائی از انقیاد به ماسوی الله و بندگی بی ریا و رعب و هراس و تردید در معبد معبود هستی بخش و مهربان

چهارم ترغیب انسان به توجه با خود و اقوام و اقربا و همنوع در تمام شئون و شقوق زیستی

پنجم تشجیع او برای مبارزه با هر تندیس ظلم و ظلمت و اغفال و غفلت و جور و مجازات و عذاب

 

برقراری تعادل و توازن در وجود انسان

خداوند انسان را طوری آفریده است كه در میان دو عالم متفاوت قرار دارد؛ عالم روح كه نمایندۀ آن فرشتگانند و عالم ماده كه نماد و مظهر آن حیوانات هستند.

خداوند، ساختار وجودی انسان را تركیبی از ویژگی‌های این دو عالم قرار داده است. یعنی در او عقل و روح و اراده به ودیعت نهاده است از طرف دیگر به او جسم خاكی و شهوات و غرایز حیوانی داده است.

اگر انسان بتواند میان دو جنبۀ روحانی و جسمانی خود تعادل و سازگاری و هماهنگی ایجاد كند؛ زمینۀ رشد و كمال خود را فراهم می‌سازد.

مهم‌ترین پیام و هدف دین، معنابخشی به زندگی و هدایت و راهنمایی انسان به حیات طیبه است تا این توازن و هماهنگی را برای وی تحقق بخشد. روزه، از بهترین طرقی است كه انسان را در عین زمینی بودن به پرواز در آسمان معنویت وا می‌دارد. بدین ترتیب اعتدال و توازن لازم را در زندگی فردی و اجتماعی انسان به وجود می‌آورد. [محی‌الدین مستو، احكام، اسرار و فواید روزه، ترجمۀ عبدالعزیز سلیمی، ص‌28]

«هدف از روزه گرفتن این است كه انسان به یكی از صفات خداوندی یعنی صَمَدیت و بی‌نیازی متصف گردد و در خودداری از شهوات در حد امكان، به فرشتگان اقتدا كند ....» [امام محمد غزالی، إحیاء علوم‌الدین، ج‌1، ص‌353]

 

آثار ماه رمضان و روزه در توجه به مسئولیت انسانی:

چگونه انسان، «مسئول» اعمال خويش است؟

قرآن، انسان را در برابر اعمال خود مسئول مى داند:

آيه: «كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ»(سوره مدّثّر، آيه 38)؛ (هر كس در گرو اعمال خويش است) و نيز «وَ كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ»(سوره طور، آيه 21)؛ (هر كس در گرو اعمال خويش است) و «وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى»(سوره نجم، آيه 39)؛ (و اين كه براى انسان بهره اى جز سعى و كوشش او نيست).

اين آيات، انسان غير فعّال را، يك نوع برده و گروگان آزاد نشده معرّفى مى كنند كه شرط آزادى او، تلاش و فعّاليّت است: «هر انسانى در گرو كار و كوشش خويش است».

آيات مختلف جهاد و اهمّيّتى كه اين دستور در ميان دستورهاى اسلامى دارد و آيه: «إنَّ اللّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ»(سوره رعد، آيه 11)؛ (خداوند سرنوشت هيچ قومى را تغيير نمى دهد مگر آن كه آنان آن چه در خودشان است تغيير دهند).

و نيز: «ذَلِكَ بِأَنَّ اللّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّراً نِّعْمَةً أنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّروُا مَا بِأَنفُسِهِمْ»(سوره انفال، آيه 53)؛ (اين به خاطر آن است كه خداوند هيچ نعمتى را كه به گروهى داده تغيير نمى دهد جز آن كه آنها خودشان را تغيير دهند).

 

ابعاد مختلف مسئولیت انسان؛ از تکلیف الهی تا رعایت همسایه و همنوع

انسان، امانت دار بزرگ خداست. مسئولیت او در پیشگاه خدا، خود و جامعه، بار سنگینی است که در آغاز آفرینش انسان پذیرفت:

ما امانت خود را بر آسمان ها و زمین عرضه داشتیم، پس آنها [بر اثر بی لیاقتی] از پذیرش آن امتناع ورزیدند و ترسیدند، لیکن انسان امانت ما را پذیرفت. (احزاب 72) برخی مفسران، امانت را در این آیه، معادل تکلیف دانسته اند و این گونه بود که انسان، موجودی مسئول و مکلف شناخته شد.

 

پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود:

همه شما نسبت به زیردستان خود مسئول هستید. والی و امیر، نسبت به رعیت خود و سرپرست خانواده، نسبت به اعضای خانواده وظیفه دارند و ...

مسئولیت در لغت به معنای پاسخگو بودن، موظف بودن و یا متعهد بودن به انجام امری است. وظیفه به آن چیزی اطلاق می شود که شرعاً یا عرفاً برعهده کسی باشد. تکلیف هم به معنای بار کردن کاری سخت توأم با رنج، بر کسی می باشد.

تعهد به معنای گردن گرفتن کاری و عهد و پیمان بستن نیز آمده است. حق هم به معنای سهم و نصیب می باشد.

هر یک از این واژه ها به نوعی با یکدیگر ملازم اند. مثلا تا وظیفه ای بر دوش کسی نباشد، مسئولیتی در قبال انجام دادن یا ندادن آن نخواهد داشت و در مورد آن بازخواست نخواهد شد.

واژه تکلیف نیز با مسئولیت و وظیفه ملازم است؛ چون در هر سه مورد، چیزی برعهده شخص می باشد که اجرای آن لازم و واجب است.

واژه تعهد نیز با سه واژه اخیر در ارتباط است؛ زیرا در هر حال فرد متعهد، موظف و مکلف است آنچه را که به آن تعهد داده به انجام برساند و در این مورد مسئول می باشد.

کلمه حق نیز با واژه های اخیر تناسب دارد، زیرا هرگاه سخن از حق به میان می آید، تکلیف و مسئولیتی هم در پی آن خواهد بود و با اثبات حق برای یک طرف تکلیف و مسئولیتی هم برای طرف دیگر به وجود می‌آید.

 

قلمرو مسئولیت ها:

- مسئولیت در مقابل خدا

- مسئولیت انسان در برابر خویش

همه موجودات، جز انسان، نه علم به هدف دارند و نه راه را خود انتخاب کرده اند، بلکه این خداوند حکیم است که جهان هستی را این گونه تنظیم کرده است که هر موجودی به سوی غایت نهایی خود رهسپار باشد و چاره ای جز این ندارد.

... رَبُّنَا الَّذی أَعْطی کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدی. (طه/ 50) پروردگار ما کسی است که هر چیزی را خلقتی که شایسته اوست داده، سپس آن را هدایت فرموده است

اما در مورد انسان، فرموده است: «أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثًا؛ آیا پنداشتید شما را بیهوده آفریدیم؟». (مؤمنون/ 115) «أَیَحْسَبُ اْلإِنْسانُ أَنْ یُتْرَکَ سُدًی؛ آیا انسان پندارد که آزاد و رها و بی مسئولیت است؟» (قیامت/ 36)

انسان، موجودی رها و سرگردان نیست و باید در خود احساس مسئولیت را زنده بدارد و همواره خود را مسئول بداند.

به تعبیر حافظ:

یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد

آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود*

و یا به قول مولانا:

خویشتن نشناخت مسکین آدمی

از فزونی آمد و شد در کمی*

خویشتن را آدمی ارزان فروخت

بود اطلس، خویش بر دلقی بدوخت.

 

مسئولیت انسان در برابر جامعه

انسان موجودی اجتماعی است. او هم در تأمین نیازهای مادی، نیازمند همکاری با دیگران است و هم در تأمین نیازهای معنوی.

انسان ناگزیر از حیات اجتماعی است و بسیاری از موهبت های زندگی خویش را مدیون جامعه می داند و تعامل با جامعه، اجتناب ناپذیر می باشد و لاجرم، مسئولیت اجتماعی نیز بر عهده دارد.

کمترین وظیفه او، بازداشتن خویش از آزار رساندن و تعدی و تجاوز به حدود و حقوق دیگران است.

 

حافظ می گوید:

مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن

که در طریقت ما، غیر این گناهی نیست.

تنها با احساس مسئولیت، شومی ظلم و ستم آشکار می شود و تنها به همین سبب با دیدن رنج گرسنگی و فقر و اندوه در چهره دیگران، روح آدمی آزار می بیند و بی تفاوتی برای او واژه نامأنوسی می شود.

 

مسئولیت انسان در برابر خانواده

بنای زندگی خانوادگی بر حقوقی که نکته های ظریف و دقیق در آن هست، استوار است و همسران در قبال یکدیگر مسئولند و حقوقی بر گردن هم دارند.

از امام سجاد(ع) روایت است: بدان که خداوند، همسرت را مایه آرامش و الفت تو قرار داد و به سبب آن، تو را از خطاها و لغزش ها بازداشت. بنابراین، از او سپاس گزار باش و او را احترام کن و از اشتباه ها و لغزش های او درگذر. پدر و مادر نیز در امر تربیت فرزندان خود مسئول هستند.

امام سجاد(ع) می فرماید: فرزند، قسمتی از وجود توست، خوبی و بدی او با تو ارتباط پیدا می کند. پس، در تربیت و راهنمایی او به پروردگارش و کمک به او در اطاعت از آموزه های الهی، باید کوشا باشی. با او چنان رفتار کن که در دنیا آثار نیک تربیت تو، زیور و مایه سرافرازی تو باشد و در آخرت نیز بر اثر انجام وظیفه، در پیشگاه خدا شرمنده نباشی.

 

مسئولیت انسان در برابر خویشاوندان

خویشاوندی میان افراد، نوعی هم بستگی روانی و عاطفی ایجاد می کند و در نتیجه، افراد فامیل، خود را به یکدیگر نزدیک تر احساس می کنند. از رفت و آمد بین بستگان، در متون دین به «صله رحم» یاد شده است.

مرحوم نراقی می نویسد: ... مراد از صله رحم که صله آن واجب و قطع آن حرام است، هر خویشاوند نسبی است که به خویشی معروف باشد. اگرچه نسبت بسیار دوری داشته باشد و محرَمیتی در میان نباشد.

خویشاوندان باید در همۀ امور، برای رشد و تعالی همدیگر تعامل کنند.

حضرت علی علیه السلام: خویشاوندان خود را اکرام کن، زیرا آنان برای تو به منزله بال هایی هستند که به کمک آنان قادر به پرواز می شوی. مأوایی هستند که به سوی آنان بازمی گردی و آنها دستان تواند که به وسیله آنها به هدف و مطلوب (خود) می رسی.

رسول گرامی اسلام(ص) فرموده است: «اگر (آدمی) برای ایجاد ارتباط با یک خویشاوند، نیازمند پیمودن یک سال راه باشد، زیبنده است.»

امام سجاد علیه السلام، صلۀ رخم را هم سنگ جهاد می شمارد و می فرماید: هیچ گامی نزد خدای متعال محبوب تر از دو گام نیست: یکی گامی که مؤمن با آن در راه خدا صف [جنگ] می بندد و دیگری گامی که برای پیوند با خویشاوندی که قطع رحم کرده است، برداشته می شود.

 

مسئولیت انسان در برابر همسایگان:

در تعریف همسایه آمده است: «هم دیوار، دو تن که در کنار هم خانه دارند.»

پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله، حد همسایگی را چهل خانه از چهار طرف خانه انسان تعیین کرده است.

پیامبر اسلام(ص) همسایگان را به سه گروه تقسیم می کند:

1. همسایه ای که صاحب سه حق است: حق همسایگی، حق خویشاوندی و حق مسلمانی.

2. همسایه ای که صاحب دو حق است: حق همسایگی و حق مسلمانی.

3. همسایه ای که یک حق بیشتر ندارد و آن همسایه، فرد مشرک و غیرمسلمان است، ولی در همسایگی مسلمانان زندگی می کند.

دقت به کار رفته در این تقسیم بندی، بیان کننده گستردگی و اهمیت تعهد ما در قبال همسایگان و بطور کلی "انسان" است. به اندازه ای که حتی اگر مشرکی در همسایگی خانه ما سکونت داشته باشد، حسن معاشرت با او نیز تأکید شده است.

 

امام محمد غزالی در کیمیای سعادت می نویسد:

یکی از بزرگان از موشِ بسیار [در خانه اش] رنج می کشید. [به او] گفتند: چرا گربه ای [به خانه ات] نمی آوری؟ گفت: می ترسم موش صدای گربه را بشنود و به خانه همسایه رود. آن گاه چیزی را که برای خود نپسندیده بودم، برای همسایه پسندیده باشم.

امام سجاد(ع) می فرماید: حق همسایه آن است که اگر از تو کمک طلبد، به یاری اش بشتابی. اگر از تو وام خواهد، به او وام دهی. چون تهی دست گردد، دستگیری اش کنی. چون بیمار شود، به عیادتش روی. هنگامی که خیری به او روی آورد، او را تهنیت و مبارکباد گویی. چون گرفتاری به او روی آورد، دلداری اش دهی و چون بمیرد، جنازه اش را مشایعت کنی. ساختمان خانه ات را بلندتر از ساختمان خانه اش نبری، مگر با اجازه او. بوی غذایت موجب آزار و اذیت او نشود، مگر اینکه او را از آن غذا سهمی دهی. چون میوه ای خریدی، بخشی از آن را به او هدیه کن و اگر این کار را نمی کنی، آن میوه را پنهانی به خانه ات ببر. فرزندت میوه را به دست نگیرد و به کوچه نرود، مبادا کودکان همسایه از حسرت آن رنج برند.

 

مسئولیت انسان در برابر همنوعان

امام موسی کاظم(ع) در این زمینه می فرمایند: زندگی مردم روی زمین همواره آمیخته با رحمت و عطوفت خواهد بود، مادامی که یکدیگر را دوست بدارند، ادای امانت کنند و بر وفق عدالت عمل کنند.

و لَا تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْیَاءَهُمْ (85- اعراف) «از حقوق مردم چیزى كم نگذارید».

هر چند این فراز در بین احکام خرید و فروش و دقت در ترازو و پیمانه است؛ اما پیام آن منحصر در تجارت نشده و تمام روابط اجتماعی و حتی بین الملل را زیر گستره خود می گیرد.

یعنی هر کس در هر پست و مقام و وظیفه و شغلی که قرار دارد حق ندارد ذره ای از ادای حقوق افرادی که با او طرف حساب هستند بکاهد و کم بگذارد.

والدین، نسبت به خود و فرزندان، استاد و معلم؛ رئیس و مدیر و کارمند؛ مغازه دار و کاسب و فعال اقتصادی و همه و همه باید نسبت به دیگرانی که حقی بر عهده ما دارند نگذارند ذره ای از حق آنها ضایع شود.

 

دعاي روز نهم ماه مبارك رمضان

اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ نصیباً من رَحْمَتِکَ الواسِعَةِ واهْدِنی فیهِ لِبراهِینِکَ السّاطِعَةِ وخُذْ بناصیتی الی مَرْضاتِکَ الجامِعَةِ بِمَحَبّتِکَ یا أمَلَ المُشْتاقین

خدایا قرار بده برایم در آن بهره ای از رحمت فراوانت وراهنمائیم کن در آن به برهان و راههای درخشانت وبگیر عنانم به سوی رضایت همه جانبه ات بدوستی خود ای آرزوی مشتاقان.

 

ترحم بر زیر دستان سبب رحمت واسعه خدا

باید بر زیر دستانمان رحم کنیم، گفته اند «اِرْحَم تُرْحَم» رحم کن تا مورد رحم قرار بگیری.

به یاد دارم در کودکی و نوجوانی که دور خانه مان "پرچین" بود و با دری چوبی مخافظا می شد، وقتی صدای آهنگین "گدا" یا "مرشد" به گوش مان می رسید من و برارد شهیدم "عسکری" عزیز (روحی لتربة مرقده الفدا) که بیش از سه سال از من کوچک تر بود، هر یک از دو سوی خانۀ گِلی و پوشال به سر و فقیرانه مان کاسه ای از نیم دانه که طعام ما بود را به گدا می دادیم و مرحومه مادرمان نیز بی خبر از کار ما، کاسه ای دیگر از برنج را هدیه می کرد. احسان و مهر و صدقه و بخشش، جوهر وجودمان بود. هر چند برخلاف گذشته ها اخیرا گدا با ساز و دهل گدایی می کنند؛ سوار اتوبوس می شوند و با دایره و تنبک گدایی می کنند.

اگر می خواهیم رحمت الهی شامل حال ما بشود و خداوند تبارک و تعالی بر ما رحم کند ما هم باید به دیگران رحم کنیم؛ اگر وضع مالی خوبی داریم؛ به مستمندان کمک کنم ، از آنان دستگیری کنیم تا خدا هم بر ما رحم کند.

گفته اند شخصی که با دوستانش برای تفریح به بیرون شهر رفته بودند؛ چشمش به سگی افتاد که با توله هایش گرسنه در گوشه ای نشسته اند وقتی این منظره را دید غذایی که با خودش آورده بود لقمه لقمه کرد و تمام آن را به این سگ و توله هایش داد.

واهْدِنی فیهِ لِبراهِینِکَ السّاطِعَةِ خدایا من را هدایت کن به ادله روشن خودت؛ انسان با براهین و ادله روشن الهی، خداشناس می شود.

وَ خُذْ بِنَاصِیَتِی إِلَی مَرْضَاتِکَ الْجَامِعَةِ خدایا پیشانی مرا بگیر و به طرف رضایت خودت ببر و از من راضی شو.