مشاغل جنسیت ندارند


گفت وگو |

در گفتگو با بانوی ورزشکار و نجار گلستانی مطرح شد؛

 

مریم جعفری- بعضی شغل ها مردانه اند. این جمله را بارها در طول زندگی مان شنیده ایم؛ البته زنان بیشتر از مردان شنیده اند. هنگامی که زنی قصد انتخاب شغل دارد، باید از مراحل فراوانی گذر کند تا به شغلی مناسب یک زن دست یابد، اما در سال های اخیر برخی از  بانوان سراغ مشاغلی رفته اند که تا پیش از این هیچ زنی سراغ آن ها نمی رفت و رفته رفته تعداد بانوان شاغل در آن شغل با تعداد مردان برابری می کند. به طور مثال مکانیکی که همیشه در افکار عمومی به عنوان یک شغل مردانه تداعی شده، اکنون به عنوان یک شغل زنانه نیز شناخته می شود. همینطور بالعکس؛ شغل هایی که تا کنون به زنان نسبت داده می شد، اکنون مردان نیز به آن مشغولند. در حال حاضر برای توسعه هرچه بیشتر اقتصاد و افزایش اشتغال و بهره وری در جامعه ضروری است که این افکار قدیمی را که شغل ها دارای جنسیت هستند، فراموش کرده و دیدگاه جدیدی نسبت به اشتغال بانوان داشته باشیم. در استان گلستان نیز بانوان شاغل، نقش تاثیرگذاری در توسعه اقتصاد این استان دارند. یکی از این زن ها آزاده محمدزاده است که به حرفه نجاری مشغول است. محمدزاده اگرچه برای آموزش این حرفه با ممانعت های فراوانی از سوی جامعه روبرو شده اما اکنون به عنوان یک نجار حرفه ای در گلستان مشغول به فعالیت است. این بانوی شاغل گلستانی یک کوهنورد قهار نیز است و سال هاست که اوقات فراغتش را در قله های این استان و کشور می گذراند. در این راستا خبرنگار گلشن مهر به منظور ارج نهادن به زحمات بانوان شاغل گلستانی و معرفی این سرمایه های استان، گفتگویی با آزاده محمدزاده داشته که در ادامه  با هم میخوانیم.

 

لطفاً خودتان را معرفی کنید و از فعالیت هایتان بگویید.

من آزاده محمدزاده هستم متولد بهمن ماه ۱۳۵۹ علاقمند به کوهنوردی و سال هاست در حرفه نجاری مشغول به کار هستم.

 

از کوهنوردی شروع می کنیم؛ از چه زمانی این ورزش را آغاز کردید؟

من از ۱۶ سالگی  وارد رشته کاراته شدم و در آن زمان به عنوان تمرینات ورزشی لازم بود که به کوهنوردی برویم. این ورزش از آن زمان ها آغاز شد و تا الان که  عضو باشگاه استراباد با لیدری آقای حامد وطن هستم، ادامه دارد. 

 

چه شد که به کوهنوردی علاقمند شدید؟

به مرور زمان با دیدن طبیعت و زیبایی های آن جذب کوه شدم و چند سال با مرحوم علی حمزه ای همکاری کرده و به عنوان مسئول بانوان گروه کوه نوردی اوج سبز روستای محمدآباد فعالیت رسمی خود را در این حوزه آغازکردم.  پس از طی سال ها همکاری با این گروه کوهنوردی متاسفانه لیدر توانا و مهربان مان را از دست دادیم. سپس من شروع به همکاری با  باشگاه کوهنوردی آفاق گرگان کرده و قله نوردی را آغاز کردم.

 

چندبار در سال به کوه می روید؟

من سال هاست که هر هفته به کوه می روم و دیگر شمار آن از دستم خارج  شده است.

 

به صورت حرفه ای این ورزش را انجام می دهید یا تفریحانه؟ آموزش هم دیده اید؟

بله، در کلاس های آموزشی شرکت کرده و مدرک کوهپیمایی دارم. در پاسخ به بخش اول سوال باید بگویم که من خودم را تا زمانی که قله اورست را فتح نکنم حرفه ای نمی دانم. به نظر من کسی که آن قله را فتح کند  کوهنوردی حرفه ای محسوب می شوند.

 

معمولاً قله های داخل استان را فتح می کنید یا خارج استان؟

تاکنون قله های زیادی در داخل و خارج استان و همچنین خارج از کشور فتح کرده ام. همراه باشگاه آفاق قله شاهوار سمنان، قله تلنبار گرگان، قله علم کوه کلاردشت، قله گاوکشان، قله چلچلی و ... را فتح کرده و پس از صعود به قله دماوند جذب باشگاه استراباد گلستان شدم و در آن جا به قله سبلان، قله برف انبار قم، قله توچال تهران، قله یامان داغی خراسان و به تعدادی دیگر از قله های داخل کشور صعود کردم. در حال حاضر نیز درصدد  تمرین برای صعود به قله آراگاتس در ارمنستان هستم که در خرداد ماه  سال جاری رخ خواهد داد.

بالاترین و مرتفع ترین قله ای که فتح کردید کجاست؟

بالاترین قله ای که فتح کردم دماوند زیبا بود با ارتفاع ۵۶۱۰ متری

 

وقتی به بالای کوه می رسید چه حسی دارید؟ در طول مسیر معمولاً به چه چیزی فکر می کنید؟

معمولاً در طول مسیر به آفریده های خداوند فکر میکنم.به سنگ های زیبایی که آفریده و به گونه های مختلف گیاهان که در مسیر ما قرار دارند، دقت می کنم. یکی از دغدغه های من در طول کوهنوردی تمیز نگه داشتن مسیر است. همچنین به همنوردهای دیگر توجه می کنم و مراقب هستم تا دچار ضعف نشوند و نظم تیم برقرار باشد. پس از رسیدن به قله  تمام انرژی منفی که دارم تخلیه شده و حس میکنم به خداوند نزدیکتر شده ام. با وجود طی کردن آن مسیر طولانی خستگی را احساس نکرده و انرژی مثبت فراوانی وجود من را در بر می گیرد.

تابحال در مسیر کوهنوردی صدمه جدی دیده اید؟

خیر. تاکنون در این مسیر هیچ صدمه ای ندیدم و معتقدم تا زمانی که  همه چیز طبق اصول انجام شود، اتفاق خاصی نمی افتد.

 

اعضای خانواده تان شما را در بالا رفتن از کوه همراهی می کنند ؟

بله. پسرم امیرحسین در اکثر مسیرها همراه من است و من را تنها نمی گذارد. اگرچه اعضای باشگاه استراباد نیز مانند خانواده من هستند.

 

این ورزش چه تاثیری در زندگی شما داشته است؟

من یک بانوی نجار هستم و کاری را که انجام میدم برای من سنگین است؛ اما به خاطر علاقه زیادی که به شغلم دارم این فشار و استرس کاری را تحمل می کنم. زمانی که به کوهنوردی می روم این فشارها را تخلیه کرده  و با انرژی و سبک بالی به خانه برمیگردم. در واقع آن بار منفی شغلم را با این ورزش تخلیه میکنم و اجازه نمی دهم در زندگی روزمره من اختلال ایجاد کند.

 

شما هنرمند هم هستید؛ در خصوص هنرتان توضیح دهید.

بله. من از ۱۵ سالگی علاقه مند به انواع هنرها بودم و اکثر هنرها را مثل خیاطی، تراش شیشه، زنبورداری، گلدوزی و ... به صورت حرفه ای انجام می دهم. اما شغل ثابت من در حال حاضر نجاری است.

 

این کار را از کی آغاز کردید؟

پس از فراگیری هنرهای زیادی متوجه شدم که به سمت چوب کشیده می شوم. طرح و نقش چوب برایم بسیار جذاب بود و اینطور شد در ۲۰ سالگی کلاس های معرق را آغاز کرده و  دوره های معرق درجه ۲و درجه ۱ را در کلاسهای فنی و حرفه ای سپری کردم.

 

چرا نجاری؟ به صورت حرفه ای انجام می دهید یا از روی علاقه؟

 در واقع  من از سال ۱۳۷۸ معرق کار میکردم، تا اینکه تصمیم گرفتم به صورت حرفه ای این کار را انجام دهم. پس از مدتی متوجه شدم که سبک معرق قدیمی شده وتصمیم گرفتم که کارهای جدیدی انجام دهم. در جریان نمایشگاه اقوام در گلستان، با یکی از ۱۰استاد برتر کشور یعنی استاد محسن هاشمی آشنا شدم و قرار بر این شد تا کلاس معرق سبک رئال را در کنار ایشان بگذرانم. حدود ۶ ماه در کلاس های استاد هاشمی در این سبک کار آموزش دیده و سپس در یک اتاق کوچک کارگاه معرق چوب احداث کردم. پس از مدتی بعد از اینکه متوجه شدم مردم به دلیل قیمت های بالای این سبک کشش خرید تابلوهای بزرگ معرق را ندارند، تصمیم گرفتم آثاری خلق کنم که طبق نیاز مردم باشد. پس از مدتی تصمیم گرفتم به نجاری بپردازم اما هیچ جا در گرگان قبول نمی کردند که به یک خانم آموزش  نجاری بدهند. تا اینکه یک روز به محله دربنو رفته و با استاد هوشنگ خلیلی که از دوستان برادرم بودند، گفتگو کردم و ایشان قبول کردند که به من نجاری را بیاموزند. حدود ۶ ماه طول کشید که اولین چهار پایه را ساختم و پس از آن با استفاده از تجارب دیگر اساتید نجاری سعی می کردم به آموخته های خود اضافه کنم و اکنون از گردنبند چوبی تا میز و صندلی و تخت و هرچه که اراده کنم را می سازم.

 

تا کنون از آثارتان نمایشگاهی برپا کرده اید؟

در چند نمایشگاه گروهی شرکت کرده ام اما تا کنون نمایشگاهی به صورت انفرادی برگزار نکرده ام.

 

آیا این هنر منبع درآمد شماست؟

بله از این هنر درآمد دارم.

 

به تنهایی مشغول به این کار هستید یا افرادی دیگری هم شما را همراهی می کنند؟

من 6  سال است که به این حرفه مشغولم. حدود ۳ سال پیش با یک نقاش چوب آشنا شدم که  نقاشی کارها را ایشان انجام می دهند. از آنجایی که این پسر جوان از خانواده خودش دور بود(پدر و مادرش را از دست داده است) و نیاز به محبت و پشتیبانی داشت، من و همسرم ایشان را به فرزندی قبول کردیم و کارگاه وی را به کارگاه خود انتقال دادیم.اکنون او با من کار میکند و در خیلی از کارها کمک حال من است. ما  چالش های زیادی رو در کنار هم پشت سر گذاشتیم و اکنون امیرحسین که عضوی از خانواده من است، بسیار در کارش حرفه ای بوده. همینطور عاشق طبیعت و کوهنوردی است.من در بسیاری از زمینه های زندگی ام  مدیون همسرم و پسرم امیرحسین هستم.

 

دولت چطور می تواند از مشاغل بانوان حمایت کند؟

من از جانب میراث فرهنگی تقاضای تسهیلاتی برای گسترش کارگاه و ابزارآلات  دادم. پس از دوندگی های فراوان یک کارشناس به کارگاه آمد و با بیان اینکه من یک زن هستم و توان بازپرداخت اقساط وام را ندارم، پرونده تسهیلات را بست. مسئله دیگر این است که من بارها قصد برگزاری کلاس های آموزشی برای بانوان علاقمند را داشتم اما با ایجاد موانعی بر سر راه دلسرد شده و قید این کار را زدم. دولت باید نگاه جامعه را نسبت به بانوان تغییر دهد تا موارد مشابه برای من و سایر بانوان شاغل در این کشور رخ ندهد. توسعه یک کسب و کار سختی های فراوانی دارد، اما ما همه این سختی ها را به جان خریده و ادامه می دهیم.

 

سخن نهایی؟

حرف آخر و همیشگی من این است که هیچ تفاوتی بین زن و مرد وجود ندارد. لطفاً نگاه متفاوتی به این دو جنس نداشته باشید و زنان را ضعیف ندانید. ارزش وجودی یک زن نیز مانند یک مرد در تحقق استعدادهای درونی وی است. یک زن هم می تواند فضانورد، نجار، جراح و ... شود و هیچ فرقی بین زن و مرد نیست.در پایان برای این بانوی شاغل و ورزشکار گلستانی آرزوی موفقیت می کنیم و امیدواریم  که نگاه دولت و جامعه نسبت به اشتغال بانوان نگاه مثبت تری باشد تا روز به روز شاهد پیشرفت زنان شاغل سرزمین مان باشیم.