دکتر سید جلال الدین سیدی در گفتگو با گلشن مهر می گوید: تفکر اصلاح طلبی نخواهد مرد




 

تفکر اصلاح طلبی با همه مشکلات هیچگاه نخواهد مرد. این فعال سیاسی در پاسخ به این سوال که ارزیابی شما از عملکرد اصلاح طلبان چیست و جریان اصلاح طلبی  را در چه حوزه هایی نیازمند بازسازی می دانید؟ می گوید:  درمورد جریان محافظه کار موسوم به اصولگرا نظر بنده مشخص است. آنها را "مانع اصلی" واتفاقا "قادر اصلی" اصلاح وضعیت جامعه می شمارم که با چوب لای چرخ اصلاحات گذاشتن باعث رسیدن دولت به بن بست شده اند. اما یک مقدار از مخالفت و مانع تراشی محافظه کاران با اصلاحات هم باز می گردد به هویت وپیشینه ی سیاسی محافل مدعی اصلاحات و بازیگردان های آنها. اختلافاتی که در طول چهل سال و یا شاید قبل از آن بین افراد این دو جناح وجود داشته است. تنازع قدرت ومنفعت بین "سطوح بالای بین الجناحین" وعدم پایبندی سردمداران شناخته شدهء اصلاح طلبی باعث نا امیدی مردم وروشنفکران از این جریان شده است.  سیدی می افزاید: شخصا این مدعیان رسمی اصلاح طلبی را اصلاح طلب واقعی نمی دانم و از نظر بنده فرصت طلب هایی هستند که به اعتماد مردم خیانت کرده اند. آنها طی دوران بعد از سال ٨۴ مرتب از اعتمادوامید مردم که چاره یی جز انتخاب بین آنها و محافظه کاران نداشتند برای معامله و کسب جایگاه محفلی برای خودشان استفاده کردند. بارزترین این معامله حمایت از آقای روحانی و عدم معرفی یک اصلاح طلب واقعی در انتخابات ریاست جمهوری بود. اصولا گزینه های آنها همیشه گزینه های خنثی بوده که چه بعد وچه قبل از مطرح شدن هیچ فعالیت نظری وعملی در کارزار اصلاح طلبی و محافظه کاری نداشتند. مثل دکترمعین ودکتر عارف که کاراکترهایی ضعیف و مطیع داشته اند. انتخاب این تیپ افراد آگاهانه بوده است. مدعیان اصلاح طلبی در مرکز فاقد بنیان های لازم تئوریک واستراتژیک هستند. مانیفست ندارند. چون اصلا هدفشان کسب وحفظ قدرت و چانه زنی با جناح ونهاد های محافظه کار جهت گرفتن سهمی از قدرت است. بهمین خاطر فعالیت آنها بیشتر محدود به انتخابات است و برای بعد از آن برنامه وفعالیت وموضعگیری ندارند. احزاب تاسیسی آنها فرمالیته و انتخاباتی است. حزب به معنی واقعی نیست. صوری و برای خالی نبودن عریضه است. بعد از پیروزی آنها در هر دوره شاهد بی وفایی آنها به وعده هایشان بودیم. بخصوص در سطوح استانی و بین اقلیت های قومی و مذهبی و بویژه ترکمنها که همیشه حامی آنها بوده اند هیچ کاری برای احقاق حقوق این شهروندان نکردند. این صاحب نظر سیاسی گلستانی با نقد عملکرد اصلاح طلبان گلستان ادامه می دهد: در استان گلستان مرکز استان نشین ها می دانند اینجا یک استان مرزی ترکمن نشین است وقتی شورای هماهنگی خودخوانده مرکزنشینها خود بزرگ بین مثلا به تعداد پانزده نفر تشکیل می دهند فقط سه کرسی آنهم از بین افراد نزدیک به خودشان برای نخبگان ترکمن درنظر می گیرند. در این مورد با مرحوم درازگیسو هم شخصا وعلنا بحث داشتم. بعد از آن هم هیچ اصلاحی در رویکرد گرگان نشین ها ندیدم. بنظر من این افراد دیگر تاریخ مصرفشان گذشته است وما  به هیچ وجه از آنها حمایت نخواهیم کرد. سیدی در پایان می افزاید: تفکر وآرمان و رویکرد اصلاح طلبی نخواهد مرد اما باندهای مدعی اصلاح طلبی با عملکرد ناصادقانه خودشان انتحار کردند. آنها قبل از اصلاحات در مملکت بایستی در رویه و رویکرد محفلی و ضد اقلیتی خودشان اصلاحات اعمال می کردند اما سرمست از غرور پیروزی در هر انتخابات اقلیت ها را به کنار انداختند. توصیه می کنم دیگر درهیچ انتخاباتی به حمایت ما امیدوار نباشند.