پیشروی یا صعود؟


فرهنگی |

مبینامازندرانی. پایه دهم تجربی

 

 

 

 

موفقیت احساس رضایت پس از رسیدن به خواسته و آرزو است، آرزوهایی که گاه باعث لذت و گاه باعث ذلت هستند. لذت بردن از مسیر موفقیت برای هدف هایی است که مسیرش را خیلی ها پیموده اند، مسیرهای سربالایی که خیلی ها پا برهنه وجب به وجب این مسیر را دویده اند و به مقصد رسیده اند و خیلی ها هم با ماشین خیلی راحت و سریع این جاده خاکی را گذرانده اند و بسیاری افراد با سستی بین راه  خسته شدند و جا زدند و بازگشته اند. این مسیر ها بس که رونق گرفته اند، حال آسفالت شده اند و هر شخصی که به دنبال بدست آوردن موفقیت است در آن قدم میزند و داستان کسانی ک پا برهنه مسیر را دویده اند را میخواند با اشتیاق به سوی موفقیت خود میرود. و البته باز هم هستند کسانی که با ماشین حتی مسیر آسفالت را هم ویراژ میدهند و گرد خاک لاستیکشان چشم پیاده روها را میسوزاند، ولی حدس بزنید عاقبت جاده های شلوغ چیست؟  آفرین! ترافیک!و عاقبت عابرهایی که از مسیر لذت میبرند صفی طولانی برای موفقیت است. ولی هیچ صف و ترافیکی همیشگی نیست‌. آخر با کمی صبر به موفقیت‌خواهند رسید. موفقیت با کمی تاخیر شیرین تر است ولی همه ما میدانیم هر آنچه از وقتش بگذرد از لذتش هم کاسته میشود، دقت کنید که تاخیر با از وقتش گذشتن تفاوت دارد، شخصی که مدت زیادی تشنه باشد هنگام رسیدن به آب با ولع و عطش آب را مینوشد ولی شخصی که مدت طولانی آب نخورد سر انجام هوشیاری اش را از دست میدهد و حیاتی در بدنش باقی نمی‌ماند و هر چقدر هم بعد از مرگ آب اطرافش باشد فرقی به حالش نمی کند.

حال می پردازیم به ذلت کشیدن در مسیر یک هدف که رسیدن به مقصد در این خواسته تنها پله ای از موفقیت است؛ سپس باید قدم بعدی را برداشت و صعود کرد به پله بعدی، در این مسیر خبری از قدم زدن و ویراژ دادن با ماشین نیست، در اینجا دیگر خبری از جاده خاکی یا آسفالت نیست، بلکه کوهی مرتفع و مسیری با شیب تند پیش روی شماست که تا به حال کسی از آن عبور نکرده، ولی هستند کسانی که کوه خودشان را فتح کرده اند و این تنها دلگرمی برای شما خواهد بود برای بالا رفتن از این کوه. در این راه دره ها، سنگ ها و صخره های زیادی پیش روی شما خواهد بود که باید آنها را پشت سر بگذارید، مسیری که انتخاب میکنید به شکل ناجوانمردانه ای از مبدا شما دور است بطوری که وقتی قدم در این راه میگذارید اگر خسته شوید و جا بزنید بازگشت کار آسانی نخواهد بود و البته نقطه قوت این نوع هدف همین است، بازگشت و جا زدن مساوی با سقوط خواهد بود! و به همین دلیل باز به تلاش کردن ادامه خواهید داد ولی حرکت به سوی این کوه شجاعتی را طلب میکند که بیش از شروع یک راه پیمایی ساده در مسیری سربالا است. تحمل ذلت و سختی این مسیر شما را پخته و لایق موفقیتی می کند که انتهای این راه میکند و با فکر کردن به موفقیتی که در انتظار شماست حتی در سخت ترین شرایط تحت بیشترین فشارها هم تبسمی بر لبانتان شکل میگیرد که پوزخندی به زمزمه هایی می زند که می گویند موفق نمی شوید و آنها را خاموش میکند. زمانی که برای گذر از این مسیر میگذارید تنها صرف تلاش ها و سخت کوشی های شما خواهد شد و در هیچ صف یا ترافیکی گیر نخواهید کرد و هیچ زمانی را برای منتظر ماندن در صف موفقیت تلف نخواهید کرد بلکه خودتان تعیین میکنید مقصد شما کجاست، خودتان به مسیرتان جهت میدهید، خودتان انتخاب میکنید که کجا نوک قله کوه باشد، زیرا این کوه، کوه خودتان است و شما در هرجای این کوه که بایستید و به اطرافتان نگاه کنید موفقیت را میبینید و با هر دم موفقیت را استشمام میکنید. هرکجا که احساس کنید لایق بالا رفتن از پله های موفقیت و همقدم شدن با دیگر فاتحان کوه ها هستید، دقیقا در همان جا به مقصد رسیده اید!

 لذت بردن از مسیر و انتخاب هدفی که تنها یک مقصد دارد آسان تر است ولی هیچ چیزی بدون سختی و مشقت راه بدست نمی آید. کوتاه بودن صف چیزی به معنای بد بودن آن چیز نیست و همچنین بلند بودن صف هم به معنای خوب بودن آن چیز نیست و چه بسا صف های طولانی که برای باد هوا بودند و چه صف های کوتاهی که صف نان بودند. اینکه چه هدفی را انتخاب میکنید و از کدام راه به آن میرسید بستگی به خواسته، توانایی و علایق خودتان دارد،  همچنین اینکه تعریف و دید شما از موفقیت مهم ترین چیز است. اینکه میخواهید موفقیتتان بر حسب ملاک ها و معیار های خاص خودتان باشد یا ملاک و معیار های عموم مردم به خودتان بستگی دارد و در آخر  اینکه آیا علاقه به قدم زدن در مسیر موفقیت دارید یا پرواز در آن باید بدانید که هر قدم زدنی پایانی دارد و هر پروازی سقوط و فرود آمدنی دارد، همان‌قدر که خاص بودن  جذاب است معمولی بودن زیبا و کامل است.