هشتادمین سال ثبت امامزاده نور


یادداشت |

محمدانصار_اگر بخواهیم از دو اثر تاریخی شهر گرگان نام ببریم، یکی از آن‌ها امامزاده نور است. آن در محله سرچشمه قرار دارد. ششمین اثری از استان گلستان بود که در بیستم خرداد ماه سال 1321 خورشیدی، همزمان با امامزاده روشن‌آباد (واقع در غرب شهر گرگان) ثبت ملی شد. رابرت هیلن براند نویسنده آمریکایی و استاد معماری دانشگاه اسکاتلند، درباره آن، مطالبی نوشت که به کوشش فرشته سپاهانی ترجمه شد. مقاله‌ی دیگری در این باره، به قلم جواد نیستانی در دائره المعارف بزرگ اسلامی نوشته شد. اسدالله معطوفی در سه کتابش (سیر تاریخی معماری 6000 ساله گرگان و استرآباد- استرآباد و گرگان در بستر تاریخ ایران- سنگ مزارها و کتیبه‌های تاریخی گرگان و استرآباد) به معرفی آن پرداخت. همچنین برای آن کتابی جداگانه نوشت. اگر می‌خواهید با امامزاده نور آشنا شوید، باید این منابع را بخوانید. ما در اینجا، گذرا و با پرهیز از مسائل تخصصی و فنی، از آن سخن خواهیم گفت که بخشی از آن دیدگاههای نگارنده می‌باشد. ساختمان امامزاده نور، از بیرون، 12 ضلعی است. اگر به درون شبستان بروید، چهار ضلعی می‌بینید. بنابر عکس های قدیمی، کمی از سطح زمین، بالاتر بود. از نظر نقشه، شبیه آرامگاه خواجه اتابک کرمان، برج مهماندوست دامغان و طغرل شهر ری و برج های دوگانه خرقان استان قزوین است که همگی آجری بوده و در دوره‌ی سلجوقیان ساخته شدند. آنها از استحکام خوبی برخوردارند، زیرا در برابر زلزله های شدید، مقاومت کردند. از میان آنها، تنها برج مهماندوست، 12 ضلعی است و به گفته‌ی مردم، در آنجا یکی از نوادگان امام هفتم به خاک سپرده شده است. ناگفته نماند که این دوره را می‌توان دوره سازندگی اماکن مذهبی و مقابر بزرگان دانست که با سبک ویژه ای انجام می‌شد. در وسط بنا، امامزاده ای به خاک سپرده شده است. بر روی قبرش ، صندوقی چوبی و کتیبه دار به تاریخ 525 قمری دیده می‌شود. دور آن، ضریح فلزی است که هر چند وقت، آن را تغییر می دهند. برای نمونه، یکبار این کار در سال 1344 با کمک­های مردمی و استاد غلامحسین اقلیما انجام شد. سه درب دارد. آنها کار تهویه و نورگیری را انجام می‌دهند. یکی از آنها را در سال 857 هجری (دوره‌ی تیموریان) ساختند و وقف آنجا کردند. کتیبه ای دارد که دو نکته جالب بر روی آن نوشته شده است. نخست اینکه، امامزاده نور را روضه منوره و مشهدنور نامیده‌اند. دوم اینکه عبارت (اهل بیت المعصومین) دارد که نشان دهنده حضور شیعه در آن روزگار است. این قدیمی‌ترین کتیبه ای است که رابینو ( نویسنده فرانسوی)، گزارش کرده است. البته کتیبه چوبی صندوق روی مرقد، قدیمی تر است که آن را ننوشته است. امروزه این درب را بسته اند و درب اصلی، در جنوب شبستان قرار دارد که در دوره های بعد ساخته شده بود. محرابی قدیمی دارد. از فضای کوچک شبستان امامزاده و کراهت نماز خواندن پشت به مقبره امامزادگان، می‌فهمیم که در آنجا، نماز جماعت برگزار نمی‌شد. محراب آنجا بیشتر جنبه تزئینی دارد و برای خواندن نماز فرادا و مستحبی است. امروزه همین کار را هم نمی‌توان انجام داد زیرا که برای نگهداری این اثر تاریخی، جلوی آن را قاب شیشه ای، گذاشته اند. ضمناً چنین فضایی، اجازه برگزاری منبر، سخنرانی یا گردهمایی مردمی را نمی‌داد. درگذشته در کنار آن، آب انباری بود که سنگ کتیبه ای هم داشت. رابینو (حدوداً 120 سال پیش) متن آن را دیده و در کتابش آورده است. نام سازنده، تاریخ ساخت، مکان دقیق آب انبار و محل نگهداری آن کتیبه، معلوم نیست. در غرب آن، درخت چنار بود که در دوره معاصر با بریدن آن، یک مناره آجری ساختند. اگرچه مناره سازی که با هدف اذان گویی و دیده شدن از جاهای دور انجام می‌شود، کار خوبی است اما با بریدن درخت، درست نبود! آن از ساختمان امامزاده، بلندتر و تقریباً برابر با مناره مسجد جامع گرگان است. هر دو مکان (مسجد و امامزاده) تک مناره هستند. تفاوت آن دو، این است که مناره امامزاده نور، هشت ضلعی است و پیشینه زیادی ندارد ولی آن به شکل دایره‌وار و در دوره سلجوقیان ساخته شده است. مدور نبودن آن به دلیل همگون شدن با ساختمان امامزاده است و نمی‌تواند دلیل دیگری داشته باشد. زیرا که برخی از برج های قدیمی مانند رادکان کردکوی به شکل دایره، ولی برج گنبد قابوس، چند ضلعی است. در سال های گذشته، برای امامزاده نور، کارهای زیادی انجام شده است. برای نمونه حریمی برای آن درنظر گرفتند و همه جا حتی کف حیاط را آجری کردند. اکنون در حال رنگ آمیزی شبستان آن هستند. تنها چیزی که ناهمگون است، سقف حلبی ساختمان است. البته درگذشته چیز دیگری بوده و بعداً آن را تغییر دادند. در سال 1340 هنگام کندن حیاط امامزاده برای خاکسپاری مردگان، به راهرویی رسیدند که از زیر همه صحن و حیاط را دربر می‌گرفت و کهنسالان آن زمان هم ندیده بودند. درباره شخصیت آرمیده در امامزاده نور، چیزی نمی‌دانیم. منابع تاریخی و رجالی، درباره‌ی نسب او چیزی ننوشته‌اند و یا اینکه نوشته‌اند، ولی به دست ما نرسیده است. رابینو می‌نویسد: (نور همان شاهزاده اسحاق است.) آقای معطوفی در کتاب سیر تاریخی معماری 6000 ساله گرگان و استرآباد (ج 1 ص 369) با خواندن نوشته های روی مرقد می‌نویسد: نام او اکین بن ابا کالیجار است. در میان مردم، سینه به سینه نقل شده که او پسر بلاواسطه امام کاظم است. با توجه به نشانه‌های دینی و مذهبی مانند داشتن محراب، ضریح، موقوفه، تشبیه آن جا به روضه منوره، نگارش آیت الکرسی روی مرقد و ... باید گفت که آنجا، بارگاه یکی از امامزادگان بوده که به مشهد نور معروف شده است. نور لقب او بوده و مشهد هم به محل شهادت گفته می‌شود. احتمال دارد که از برکت آنجا، تکایای محله سرچشمه در اطرافش ساخته شده باشند. زیرا که همگان تلاش می‌کنند که مکان دینی را در جای مناسبی بسازند که پیرامون امامزاده، یکی از آن‌ها می‌تواند باشد. اما فرزند بلاواسطه بودن او، قطعی نیست. زیرا که در شهر ساوه (استان مرکزی) مقبره‌ای با نام اسحاق بن موسی کاظم داریم که آن هم مربوط به دوره سلجوقیان است و شش سال پیش از امامزاده نور، ثبت ملی شده بود. درگذشته مردم مردگان‌شان را در کنار امام‌زاده نور به خاک می‌سپردند. سنگ مزارهای قدیمی در آن جا بود که برخی از آن‌ها در موزه گرگان نگهداری می‌شود. اکنون تنها شش سنگ قبری که مربوط به سال های 1340 تا 1345 خورشیدی است، دیده می‌شود. برخی از علمای بزرگ مانند عبدالوهاب خبیری و سید حسین نبوی در کنار ضریح آنجا آرمیده اند. امسال که در هشتاد سالگی ثبت ملی این اثر تاریخی و مذهبی هستیم، شایسته است که اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری با همکاری اداره کل اوقاف و امور خیریه استان، نسبت به شناساندن آن به مردم، گامی بردارند.

 

 پژوهشگر