زندگی دومینو است


خبر |

■  با مسوولیت سردبیر

بازی دو مینو را می شناسید ؟ چند قطعه در کنار هم قرار می گیرند و بعد با افتادن قطعه ی اولی تمام قطعات پیاپی به خاک می افتند. دومینو اگر چه یک بازی است، اما در پشت ایستادن و افتادن خود یک فلسفه دارد و آن اینکه همه ی پدیده ها در عالم هستی به مثابه دو مینو به هم متصلند. هیچ بخشی از کاینات نیست که با بخش های دیگر به گونه ای مستقیم یا غیر مستقیم ارتباط نداشته باشد. همه به گونه ای با یکدیگر متصلند و ما برای فهم این ارتباط و اتصال تنها باید چشم هایمان را بشوییم و کمی عمیق تر و دقیق تر نگاه کنیم و الا این ارتباط همیشه بوده و هست و زندگی همواره به مانند دومینو، منظومه وار گذران کرده  و خواهد کرد. برای نمونه در زندگی روزمره شهروندان تمام شاخص های اقتصادی در کوتاه مدت بر شاخص های اجتماعی و فرهنگی تاثیر مستقیم می گذارد. جامعه ای که شهروندان درآمد سرانه متعادلی را تجربه می کنند، در شاخص های تربیتی، آموزشی، هنری و... رشد یافته تر و بالغ تر است و مرز تحمل و مدارا نیز در آن به جایگاهی مطلوب  می رسد. در چنین جامعه ای احساس امنیت در زندگی شهروندان جاری است و همه آرامش و امنیت را احساس می کنند  زیرا آسیب های اجتماعی فروکش کرده است، حاشیه نشینی و مهاجرت کنترل شده، در آمدها با هزینه ها می خواند و مردم می توانند چند سال آینده را پیش بینی کنند و بر اساس آن برنامه ریزی کنند. این تصور نادرست که گمان کنیم در دنیای امروز بخش هایی از اجتماع، اقتصاد، سیاست و فرهنگ با یکدیگر ارتباط ندارد ریشه در تعریف اشتباه و فهم غلط ما در حوزه های مختلف دارد. تمام منظومه ی هستی به مثابه دومینو در کنار هم قرار دارند. لبخند اولین نفر در این مجموعه لبخند بر لبان دیگران می آورد و اندوه اولین نفر، غم را بر وجود دیگران می نشاند. به این خاطر درک این اصل سخت نیست که وقتی پدر و مادری، توان تمشیت امور را نداشته باشند، اندک اندک  در هزینه آموزشی، سپس بهداشت، آنگاه تغذیه و... صرفه جویی کنند و آنگاه باید در انتظار فقر باشند، با صورت هایی در هم رفته و ابروهایی در هم کشیده  که هر لحظه منتظر فریاد است و همین روایت را می توانید در اظهار نظرهای غیر کارشناسانه ای پیدا کنید که معتقدند، می توانند سیاست خارجی را از سیاست داخلی جدا کنند و یا بر عکس. درک این نکته اساسی که رفتارهای شهروندان، خلق و خوهای آنها و در کنار اینها سیاستهای حاکم بر یک حکمرانی به مثابه دومینو است و صاحب منظومه ی خود است چندان سخت نیست، اگر هم باور نکنیم  روزگار و دیگران آن را به ما خواهند آموخت.