گفتما ن توسعه و دولت


یادداشت |

■  یونس پیری

توسعه یکی از محورهای اساسی رشد درکلیه جوامع به‌حساب می‌آید. ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی را شامل می‌شود که در این بین ابعاد اجتماعی فرهنگی، پایه‌ها و مبانی اصلی توسعه آینده محور به شمار می‌آیند. گفتمان توسعه چیست؟ منظور از گفتمان توسعه این است که ما ابتدا برای رشد در کلیه عرصه‌های اقتصادی سیاسی  اجتماعی باید ظرفیت گفت‌وگو، بحث، نقد، به چالش کشیدن و ارائه راهکار منطقی را در جامعه، خانواده، مدارس و فرزندانمان ایجاد کنیم و سپس متناسب با ظرفیت موجود خود سند چشم‌اندازی را برای روابط سیاسی و اقتصادی خود متصور شویم. خانواده به‌عنوان کانون و پایگاه نخستین در تربیت و اجتماعی کردن فرزند این وظیفه را بر عهده دارد که مهارت‌های گفت‌وگو، گوش دادن کامل، قانع شدن و پذیرش اشتباهات را به فرزندان بیاموزد و از طرفی خود قابلیت تغییر و پویایی را داشته باشد و روابط متقابل مبتنی بر اعتماد دوطرفه در بین آن‌ها شکل بگیرد. نظیر این مورد را ما در خصوص رابطه دولت و ملت مشاهده می‌کنیم که مردم در خصوص وضعیت موجود دست به اعتراض زده و می‌خواهند از این طریق فریاد و صدای خود را نسبت به داشتن این مشکلات بیان کنند و از طرفی از دولت این انتظار و خواسته را دارند که صدای آن‌ها را شنیده و در راستای بهبود وضعیت موجود گام بردارد و به آن‌ها توجه کند. لیکن مواردی که مشاهده می‌شود این است که دولت به این فریاد و صدا که به‌منظور اصلاح وضعیت موجود است، توجهی نشان نمی‌دهد و کماکان اصرار بر پیاده‌سازی اصلاحات مدنظر خود تحت عنوان "جراحی اقتصادی" دارد؛ جراحی اقتصادی و تغییراتی که درکی از وضعیت موجود خانواده‌ها و تأثیرات آن بر آینده فرزندان ندارد و در وضعیت کنونی منجر به تورم افسارگسیخته و پدید آمدن موج عظیمی از ناامیدی اجتماعی به‌خصوص در بین قشر جوان و نوجوان گشته است. جوانی که چشم‌انداز امیدی برای اشتغال، تشکیل خانواده و فرزند آوری ندارد و فضایی که به صدا و خواسته او توجه شود، موجود نیست.

 

 چاره کار چیست و چگونه میتوان از وضعیت موجود بیرون آمد؟

وقتی ما می‌توانیم مدعی توسعه و پیشرفت باشیم که ظرفیت گفت‌وگو و بحث را ابتدا در سطح خرد و در بین خانواده‌ها و سیستم آموزشی و سپس در عرصه اجتماع و فرهنگ ایجاد کنیم. با صدای فریاد یک فرد بازنشسته که دغدغه معیشت و تأمین مخارج زندگی خود را آن‌هم در دوران سالمندی دارد، سیستم قهری در پیش نگیریم و از راه گفت‌وگو و درک متقابل وارد شویم. به صدا و فریاد آحاد جامعه گوش‌داده و این حس را در افراد به وجود آورده که صرفاً شنونده و وعده دهنده نیستیم و راهکارهای عملی برای مرتفع ساختن مشکلات در نظر گرفته و پیاده‌سازی خواهیم کرد. مردم وقتی این احساس را داشته باشند و تأثیرات مثبت آن را در عرصه زندگی و روابط اجتماعی و فرهنگی خود با دولت ببینند، طبیعتاً از تصمیمات دولت دفاع خواهند کرد. در این صورت است که ارتباط و اعتماد متقابل بین دولت و ملت تقویت‌شده، فضا برای گفتمان توسعه عاری از ترس، نقد و به چالش کشیده شدن فراهم می‌شود و این فضای مبتنی بر اعتماد متقابل می‌تواندبه‌سان سکوی پرتابی برای سایر عرصه‌های توسعه اقتصادی و سیاسی در نظر گرفته شود.

 

 پژوهشگر حوزه مسائل اجتماعی