شاد زندگی کردن را بیاموزیم ■ حمید قاسمی فیض آبادی




امروزداشتم برنامه کودکان بی بی سی را می دیدم ،دخترخانمی  درباره بازیافت  نریشن میکرد: "جدا سازی زباله ها تا تبدیل آن به کاغذ روزنامه رامستند کرده بودند." دختره وقتی از جداسازی زباله ها فیلم میگرفت چنان شاد شنگول گزارش می کرد که دیدنی بود.به ذهنم زد چرا ما توزندگی درهروضعیتی نباید شاد شنگول باشیم .کارکنیم درس بخوانیم،پیشرفت کنیم وبه جای آنکه درحین کار ناشاد باشیم چرا ما در هنگام کار ،یادگیری ،تجربه، تحقیق ،تولید علم وانباشت ثروت برای رفاه وبخشیدن به دیگران ،ازهمین لحظه،شاد شنگول وپر ازلبخند نباشیم،به همین خاطر تصمیم گرفتم ازهمین لحظه همیشه لبخند بزنم،سرحال باشم ودرهرحالتی شادباشم ولبخند بزنم واگراستعداد داشتم هنر  خنداندن دیگران رانیز یاد بگیرم ،فکر کن من بتونم تو هرمجلسی وتوهرکاری  بتونم دیگران رابخندونم ،ازهمین حالا دارم به این میخندم. هنر خنداندن هنر لینت ومهربانی است .هنر لطافت است ،این هنرمخصوص عده ای خاص است .دراتمسفر ملکوت هرکه سعه صدر داشته باشد به اوقدرت الهام خنداندن را می دهند . خنده بن مایه  هستی است ذره اصلی ملکوت است .هرکه این استعداد را داشته باشد بهترین هدیه ونعمت خلقت رابه او داده اند  .هرکس که می تواند بخندد ودیگران راهم بخنداند  درلحظه خندیدن ترس واندوه را کنار گذاشته است وهرکس که ترس وغم را کنار گذاشته است دوست وولی خدا شده است وآنکه دوست خدا وملکوت شود ،  همه قدرت ها وهمه نعمت های عالم را با هم دارد وهمیشه شاد وشنگول است وهمیشه می خندد وبه شکرانه این دوستی بزرگ  می خواهد همه را بخنداند وهمه راشاد نماید .ما ناچاریم برای این شیوه از زندگی  هنر زندگی کردن تازه وهنر خندیدن وخنداندن را فرا بگیریم ومدیریت جهان را به سوی جهانی ازخنده وشادی دوبارسازی نماییم. شبها باخنده به خواب بریم ،صبح ها باخنده بپا خیزیم وروزها با کار  ورزش وتفریح  بخندیم ودیگران رابه خنده اندازیم،ما چه خدا باور باشیم وچه نا باور باشیم با خنده زندگی کردن جهان را لطیف تر می کند واگرخدا باور باشیم آنگاه دریافته ایم که واقعیت جهان وملکوت فقط شادی وخنده است وهرلحظه که نمی خندیم از نگاه طرب آور به ملکوت خود را محروم کرده ایم.