ترکمن صحرا سوگوار عیدی شد




  عشق به وطن، ترکمن صحرا و فرهنگ و زبان ترکمنی

 دکتر محمد نظری نویسنده و پژوهشگر در این باره می گوید: عیدی وکیلی، جزو افرادی بود که محرک و عامل اصلی رفتارهای وی، عشق به وطن، ترکمن صحرا، فرهنگ و زبان ترکمنی بود نظری می افزاید :چراغ سوزان عشق ، رنج های طولانی و زحمات مستمر را میسر میسازد. این عشق بزرگ است که چشم پوشی از موقعیت های کوتاه مدت و کم ارزش را مقدور میسازد وعیدی وکیلی، از آن دسته انسانهایی بود که جانی  شیفته داشت،حیران و عاشق عظمت و عمق ادبیات و فرهنگ ترکمن با رویاهایی شیرین برای کودکان و فرزندان این خاک.این پژوهشگر با تاکید به سلامت نفس عیدی  ادامه می دهد : در عین حال او رنج بسیار کشید ولی او رنج خود را معنادار کرد. او رنجها و تلاشهای خود را به سوی توسعه فرهنگ و ادبیات و زبان ترکمنی هدایت کرد و چقدر نجیب و بزرگمنش بود که قدرت ،پول.. او را از مسیر سخت و پرمشقت عاشقی دور نکرد. .عیدی در عمل اثبات کرد که هم عاشق است و هم  رند بلاکش

 

  اسوه و استوانه و حافظ زبان اصیل ترکمن

عظیم قرنجیک  نویسنده صاحب نظر گلستانی  نیز درباره عیدی وکیلی و جایگاه او معتقد است : روانشاد عایدی آقا وکیلی ، به عنوان اسوه و استوانه و حافظ زبان اصیل ترکمن بوده ، و همواره رسالت و تعهد اجتماعی خویش را ، خدمت به جامعه تعریف کرده ، و  رسالت خود را پروراندن فکر و اندیشه نسل جوان و علاقمندان فرهنگ و ادب ترکمن می دانسته ، و در این جهت کمر همت بربسته بود.ایشان عمری را فداکارانه و با تلاشی بی وقفه ، و متعهدانه در راه خدمت به جامعه و ملت خویش گذراند.

 

 اولین کتاب مصور کودکان به زبان ترکمنی

دکتر اراز محمد سارلی به بیان خاطره ای از او می پردازد و می گوید : حدود یکسال پیش، مرکز چاپ و نشر مختومقلی فراغی، واقع در قزاق محله گرگان، غروبگاهان، شاهد حضور سه تن از افراد شناخته شده و پا به سن گذاشته ترکمن بود. از بین آنان عیدی آقا وکیلی کم سن تر بود. منظورم استاد تاقی پورمند و دوست صمیمی اش استاد بیرام قلیچ فرزام بودند که جهت چاپ چند جلد کتاب خود از گنبدکاوس حرکت نموده، سر راه به آق قلا که می رسیدند، استاد عیدی وکیلی را با خود می آوردند.ابتدا فکر می کردم، استاد وکیلی تنها جهت مشایعت و همراهی دوستان گنبدی اهل قلم خود شرف حضور پیدا کرده است. لیکن بزودی متوجه شدم که استاد وکیلی در قامت عنصر فعال در امر انجام کتاب وارد گود گشته است. طبعا بسیار خوشحال شدم که کتاب های ترکمنی چنین یار و همراه  ارزشمندی یافته است. عیدی آقا، در برابر کنجکاوی ام جهت ورودشان به عرصه آماده سازی کتاب که از نگاه بنده خیلی دیرهنگام به نظر می رسید، متواضعانه  توضیح داد: " من می خواهم کمک کنم تا کتابهای ترکمنی را با رسم الخط جدید آماده نمایم تا این رسم الخط ترویج گردد". این استاد در برابر نگاه های تعجب آورم ادامه داد: " ممکنه دیر باشه اما می خواهم تا نفس آخر این راه را بروم، لذا کارهای فتوشابی، طراح جلد کتاب، کلیه مراحل آماده سازی و صفحه آرائی را از صفر تا صد انجام دهم". او اضافه کرد که حتی شروع به صفحه بندی و دیزاین مجله و روزنامه ها را هم آمادگی دارد انجام دهد.این عزم جدی استاد وکیلی، بسیار قابل تحسین بود، لذا با اشتیاق به تشویق و حمایت از ایشان پرداختم. چرا که در این سن و سال، و با سابقه ی بیماری که در وی سراغ داشتم، دانستم که او علی رغم مشکلات جسمی، راهش را برای خدمت به فرهنگ و ادب مکتوب ترکمن انتخاب نموده است.  همانجا بود که علت حضور ایشان را در ترکیب اهل قلم گنبدی متوجه شدم، چرا که وی ویراستار ادبی با رسم الخط جدید، صفحه آرا و نیز تبدیل کننده به ترکمنی لاتین در این کتاب همه کار کرده است. کتاب های شعر استاد تاقی پورمند را می گویم "دورموش" ، " عمرخیامینگ رباعی لاری" و...که در مرکز چاپ و انتشاراتی مختومقلی فراغی به زیور طبع آراسته شد.به همین مناسبت در نمایشگاه کشوری کتاب در گرگان، مراسم تقدیر از استاد پورمند و استاد وکیلی را برگزار نمودیم تا از زحمات ایشان قدردانی کرده باشیم. در حقیقت وی هر ساله در ایام نمایشگاه کتاب بارها به غرفه مختومقلی فراغی مراجعه نموده، گپ و گفت های داغ ادبی بین ما و اصحاب قلم ترکمن رقم می خورد. از آن پس شاهد فعالیت بیشتری از طرف استاد وکیلی در زمینه ی آماده سازی نشریات هم بودیم از جمله ماهنامه ی " همدلان صحرا" توسط ایشان تا اواسط زمستان ۹۸ صفحه آرائی و آماده چاپ می شد. حدود ده روز پیش، آخرین تماس استاد وکیلی بود که طی آن با خوشحالی اعلام نمود که اولین کتاب مصور کودکان به زبان ترکمنی را توانسته، آماده ی چاپ نماید. در حالیکه او بر همه ی نتوانستن ها در عرصه ی نشر مکتوب غلبه می نمود، بیماری مزمن کیسه ی صفراء نیز  غفلتا" سلامتی جانش را به محاصره گرفته بود. امری که می توانست، ادامه راه روشن او را متوقف نماید.  جبار ایری فعال سیاسی بندرترکمن در باره این بزرگ فرهنگی می گوید:عیدی وکیلی از مردان نیک زمانه بود اگرچه ساکن آق قلا بوداما دغدغه کل صحرا رابدوش میکشید او خود مشکلات شخصی خاص خودش را داشت ولی ازکمبودها ومسایل مبتلابه جامعه بدورنبود ودل در گرو حل معضلات کل منطقه و استان راداشت. ایری می افزاید : او تنها فعال فرهنگی درجامعه نبود بلکه دغدغه و دردمندی آحاد مردم را داشت . او مرد بود ولی روزگار نامرد او رابرنتابید وکاری کرد تاغریبانه توشه سفر بربندد، دوستانش یادش راگرامی خواهند داشت و راهش راکه اعتلای زبان و فرهنگ جامعه بود پررهرو خواهندکرد. جبار ایری در پایان امیدوار است جامعه قدر عایدی های زنده را بداند.

 

آرزو داشت زبان اقوام به صورت رسمی در کشور تدریس شود

آنا محمد بیات فعال مطبوعاتی و سیاسی درباره جایگاه عایدی اونق می گوید : حقیقتا عیدی وکیلی یکی از ستونهای آموزش کلاسیک زبان ترکمنی بود وی وقتی مترجم و نماینده شرکتهای بازرگانی در ترکمنستان بود آموزش زبان ترکمنی را نزد اساتید مطرح به صورت غیرانتفاعی آموزش میبیند. اولویت وی آموزش زبان مادری بود بیات ادامه میدهد : وی در ترکمن صحرا جزو اولینهایی بود که به صورت خصوصی و غیرانتفاعی حضوری و سپس از طریق فضای مجازی به آموزش زبان ترکمنی به صورت آکادمیک پرداخت و اساتیدبسیاری پرورش و تحویل جامعه فرهنگی ترکمن صحرا داد. بیات از آرزوهای عیدی می گوید و تاکید می کند : ایشان همواره آرزو داشت زبان اقوام به صورت رسمی در کشور تدریس شود و مدام امیدوارانه پیگیر اجرای اصل15 قانون اساسی بود،فکر کنم استادعیدی وکیلی دین خود را به زبان و ادبیات ترکمن ادا کرده اندو شاگردانی تربیت کرده است و در نشست تشکلهایی مدنی ترکمن صحرا دائما از خط واحد زبان ترکمنی سخن میگفت . 

 

یکی از چهار ستون فرهنگ ، هنر و ادبیات شهر آق قلا بود

حاجی قربان طریک عکاس و خبرنگار در فراق خلیفه عیدی وکیلی درباره این سوگ می گوید:او نه تنها یکی از چهار ستون فرهنگ ، هنر و ادبیات شهر آق قلا بود. بلکه یکی از بزرگترین اساتید ترکمن صحرا بود. طریک عایدی را صاحب درد میداند وی معتقد است : نیک مردی که دغدغه اش سختی های  مردم ایلش بود و عاشق فرهنگ و ادبیات آبا و اجداد ایش. چنان آرامشی در کلامش بود که هرگز دردهای هایش در کلامش عیان نمیشد. ، درد فرهنگ ، درد سنت ، درد دردمندان ، درد سیل و بیچارگی مردمش و در آخر درد پر پر کشیدن مردم به خاطر ویروس مرگبار .

 

جای خالی او پر نمی شود  

عبدالرحمان اونق نویسنده نیز درباره جایگاه عیدی وکیلی می گوید : من همیشه وقتی هنرمندان تاثیر گذارمان، چه موزیسین، چه خواننده ، چه نقاش، چه شاعر،چه روزنامه نگار، چه ورزشکار بزرگ و چه نویسنده و... از دست می رود فکرم در یک موضوع متمرکز می شود. اینکه آنهافقط خودشان یک نفر، از دست نمی روند، بلکه دنیایی از تجربه هنری را با خود می برند.  او با تاکید بر اینکه باید شهروندان بهره بیشتری از این شخصیتهای فرهنگی ببرند معتقد است :عیدی وکیلی سالهای سال در این وادی زحمت کشیده و رنج ها برده، حالا که درخت تنومندش به بار نشسته و می توانست پسران و دختران هنرمند جوان را از میوه هایش سیراب کند رفته است. آیا کسی می تواند جای او را پر کند؟ باید کسی در حد اندازه ی توانایی او پیدا شود و سالها زحمت و رنج بکشد تا بشود یکی مثل عید قربان وکیلی شاعر، ویراستار، طراح، معلم ادبیات تورکمن. امکانش خیلی ضعیف است.

 

برای فرهنگ از جان مایه گذاشت

قمرالدین سیدی در باره عایدی وکیلی می گوید :    ارزش انسانها در جامعه به نگاه ارزشی آنان بستگی دارد.و جامعه به کسانی کارنامه قبولی می دهد که تن و روح آدمی به دردهای آن آغشته و هر آن برای درمان آن با تمام وجود کلنجار رفته و از شاخ حنظل تلخ روزگار تشفی ز شفای آن بیابد.استاد عایدی وکیلی از جمله شخصیت هایی است که با شعار" دورماق جنایت دئر یاتیانچا یورک" و با عملکرد مبرهن وآشکار از جامعه خویش توانست کارنامه قبولی دریافت نماید.زیرا که او تن و روح خود را وقف ایل و تبار خود نموده بود و شوق و ذوق او در این بود که جامعه خود را از حضیض ومذلت به سوی خوشبختی وسعادت هدایت نماید. سیدی در مورد جایگاه شعر عایدی می گوید: استاد عایدی وکیلی شاعری توانمند بود و آنچه را که دیگران نمی دید او می دید و در دل شبهای تار با یار غار خویش قلم وکاغذ به شب نشینی می پرداخت و برای درمان دردهای پنهان و آشکار جامعه اشک خویش را با اشک قلم عجین نموده وبه تزیین اوراق می پرداخت. این صاحب نظر فرهنگی ادامه می دهد :استاد عایدی وکیلی طراح و گرافیست بود وکار وهنرش آغشته به عشق بود و امید. تهیه لگو و آرم جمعیت ماغتئم غولی کلاله وطرح جلداولین مجله جشنواره موسیقی ترکمن ها از جمله کارهای با ارزش ومانا وجاویدان ایشان است که از این پس تبدیل به خاطره شده و در دیده اذهان در صفحات خاطره ها ماندگار است. استاد عایدی وکیلی کارشناس زبان ادبیات ترکمن بود که در شکل گیری وتنظیم قواعد دستوری رسم الخط زبان ترکمنی نقش بزرگی را ایفا نمود ودر تدریس و آموزش آن عاشقانه به میدان آمد و با جلسات حضوری و مجازی خستگی ناپذیر توانست شاگردانی تربیت نماید.  استاد عایدی وکیلی در یک کلام عاشق ایل و تبار خود بود وجهت رشد واعتلای فرهنگ قوم خود از جان مایه گذاشت تا نام و زبان و ادبیات ترکمن همچون رود سیال برای آیندگان جریان یابد. به هر حال انسانها می ایند و می روند و انچه از آنها می ماند خاطره ای که است که خواهد ماند و خوشتر آن نغمه که مردم بسپارند به یاد و عایدی وکیلی از تبار ان نغمه های خوشی است که مردم به یادشان خواهد ماند .

روحش شاد باد