کلیپ نوجوانان شیرازی


یاددداشت اول |

■  با مسوولیت سردبیر

 

کلیپ اجتماع نوجوانان  شیرازی که بدون رعایت حجاب شرعی و عرفی در فضای عمومی منتشر شده است حرف و حدیث های بسیاری را برانگیخته است ، حقیقت آن است که چنین اتفاق یا اتفاقاتی از این دست برای عالمان و دانایان جامعه ی ایرانی چندان هم دور از ذهن نبوده و نیست چه آنکه همین اتفاق می تواند درشهرها ی دیگر نیز بیفتد بدون آنکه کاری از دست مدیران بر آید خصوصا آنکه همه دغدغه هایی که تا بحال طرح شده است بخاطر انتشار وسیع این گونه کلیپ هاست و نه اصل چرایی و دلایل بی حجابی نوجوانان .
 اما به نظر می آید گام نخست در برخورد با چنین پدیده هایی اصل پذیرش آن است ،باید بپذیریم که بخشی از جامعه مانند ما فکر نمی کنند و باورهایشان با ما متفاوت است ، آنها ایرانی هستند ، مسلمانند و همان باورهای سنتی ما را با کم و بیش تغییری دارند اما  وقتی به هر دلیل خانواده های امروزی در بسیاری از بنیادهای اخلاقی ،معرفتی دچار شک و شبهه هستند ، طبیعی است این شبهات در فرزندان آنها نیز تسری یابد ، اما بزرگترها بخاطر موقعیت کاری و منافع شخصی علاقه ای به طرح این شبهات و نظرات درفضای عمومی ندارند  ولی نوجوانان از این امور فارغند.
  نکته دیگر آنکه این شبهات، سخن امروز و دیروز نیست ،هر نسلی سوال ها و نقد های خود را دارد ، باورهای پدران و مادران برای فرزندان سنت است و نوادگان به باورها ی مادر بزرگ و پدر بزرگ به چشم خاطره نگاه می کنند .
 دنیا در حرکت است . انسانها بالغ تر و مستقل تر می شوند و نمی توان برای همه آدم ها نسخه ای واحد پیچید،تصور اینکه فرزندان به مثابه پدران و مادران با زندگی کنار بیایند تصور نادرستی است و راه به جایی نمی برد بنابر این باید در گام اول باور کنیم بخش نه چندان کوچکی از نوجوانان ما هستند که به باورهای بزرگترهایشان اعتقاد ندارند و شوربختانه باید اعتراف کرد تمام هزینه هایی که در جهت گسترش باورهای رسمی در جامعه انجام شده است به انجام خوشی نرسیده است و همه برخوردهای سلبی در این سال ها نتوانسته است حتی  یک سانت روسری ها را بر  سر دختران ما به جلوتر بیاورد .
 بنابراین به نظر می آید  لازم است  خردمندان و دلسوزان چنین اتفاقاتی را چون نوک قله یخی ببینند و با عقلانیت به آن بیندیشند و الا با متهم کردن و رفتارهای غیر عرفی ،ممکن است امروز صورت مساله کم رنگ شود اما باز فردا از جای دیگر سر بر خواهد آورد فردایی که شاید خیلی دیر شده باشد.