شعر موجب تحول در جامعه می شود


گفت وگو |

مریم جعفری-  ادبیات در همه سرزمین ها و دوران جریان ساز بوده است. این هنر والا در ایران نیز همیشه جایگاه خاصی داشته و ادیبان زیادی در جریان سازی شعر این سرزمین نقش داشته اند که در دوران معاصر می توان به نیما یوشیج، قیصر امین پور، محمد مختاری، فروغ فرخزاد و سید علی صالحی اشاره کرد. ما مخاطبان شعر، تمام این سال ها همراه نیما به ساحل رفتیم و دست غرق شدگان بسیاری را گرفتیم. در کنار فروغ به فصل سرد ایمان آوردیم، پا به پای محمد مختاری از وضع روزگار گله کردیم، به غزلیات قیصر امین پور گوش سپردیم و در خلوت اشک ریختیم و عاشقانه های سید علی صالحی را در گوشه گوشه دفترمان نوشتیم و هرگز فراموشمان نشد که شعر چگونه لحظه به لحظه در زندگی مان جاری است. شعر در خون این مردم است و به جانشان گره خورده. هر ایرانی یک شاعر است و در خلوت خویش چه شعرها که نسروده.

استان گلستان نیز مهد شاعران توانمندی است. شاعرانی که اگر چه صدای رسایی نداشتند و بنا بر دلایلی خیلی کم دیده شدند، اما آنقدر این صدا و توانایی های آن ها واضح است که نشنیدنش کار بسیار سختی است. این استان به دلیل حضور اقوام و فرهنگ های مختلف دارای تنوع زیادی در ادبیات است که این موضوع نقطه قوت ادبیات گلستان محسوب می شود. محمود حاجی کلاته یکی از این شاعران توانمند گلستانی است که آثار زیادی هم به گویش محلی دارد. وی در سال 1352 در روستای حسین آباد تپه سر از توابع فندرسک به دنیا آمد. او خیلی زود به مدرسه راه یافت و دوران ابتدایی خود را زودتر از هم سن و سالانش آغاز کرد. حاجی کلاته دوران تحصیلش را در زمان کمی به پایان رساند و بلافاصله راه دانشگاه را در پیش گرفت، اما به دلیل برخی مشکلات، آن زمان از دانشگاه انصراف داده و در سال های  آتی مجدداً وارد این عرصه شد. پس از سال ها به دلیل علاقه اش به حوزه ادبیات تصمیم گرفت  در این حوزه ادامه تحصیل دهد و موفق شد کارشناسی ارشدش  را در رشته ادبیات و در دانشگاه سبزوار و مقطع دکتری را در دانشگاه ملی مسکو شعبه آکادمی علوم جمهوری تاجیکستان سپری کند.با توجه به اقدامات و فعالیت های این شاعر گلستانی، خبرنگار گلشن مهر گفتگویی با وی داشته که در ادامه می خوانید.

 

جناب حاجی کلاته چطور و از چه زمانی آغاز به سرودن شعر کردید؟

در دوران مدرسه با دروس علوم انسانی احساس نزدیکی بیشتری می کردم و در این حوزه خیلی توانمندتر بودم. این موضوع باعث شد که عموماً در مسابقات فرهنگی و ادبی شهرستان شرکت کرده و موفق به کسب مقام شوم. خاطرم هست که یک بار در یک مسابقه توانستم در چهار حوزه موفق به کسب جایزه شوم و این موضوع برایم خوشایند بود. از دیگر خاطرات و لحظاتی که می توان آن را سرآغاز علاقه من به ادبیات عنوان کرد، زمانی بود که در سن 12 سالگی در مسابقه ای مقام اول را کسب کردم. در آن روزگار به دلیل مسافت زیاد بین مدرسه و منزل مجبور به پیاده روی طولانی می شدم. خاطرم است مسابقه ای ادبی برگزار شد و جایزه آن یک دستگاه دوچرخه بود که من از 100 نمره، نمره 100 را کسب کرده و دوچرخه را برنده شدم. چنین انگیزه هایی باعث شد از همان دوران کودکی به این حوزه علاقمند شوم. اینگونه بود که همزمان با تحصیل به فعالیت های اجتماعی پرداخته و  دو انجمن ادبی فروغ فندرسک و انجمن شعر و ادبیات داستانی دانشگاه گنبدکاووس را مدیریت می کردم. پس از اینکه در دهه 70 یکی از اشعارم در نشریه اهل قلم منتشر شد، وارد دفتر شعر جوان کشور شدم که ریاست آن بر عهده قیصر امین پور و دکتر سید حسن حسینی بود. از بین 4 هزار شعر ارسالی 100 شعر و شاعر انتخاب شده بودند که من نیز یکی از آن ها بودم.

 

تا کنون چه آثاری منتشر کردهاید؟بیشترین آثاری که از من منتشر شده در نشریات ادبی است. نشریه اطلاعات هفتگی اولین نشریه ای بود که در سال 1373 شعری از من منتشر کرد و سپس در نشریه اهل قلم آثار من منتشر شد. بعد از آن در سال 1381 کتاب  این قرعه و روح سراسیمه  منتشر شد که آثار دهه 70 من را در بر می گرفت. سپس با سایر نشریات ادبی کشور در ارتباط بوده و آثارم در نشریات کشوری و استانی چون حافظ و گلشن مهر و همچنین نشریات خارج از کشور منتشر شد. گفتنی است مقالات زیادی هم در حوزه ادبیات به چاپ رسانده ام.

 

هماکنون قصد انتشار کتاب جدیدی را دارید ؟در حال حاضر قصد انتشار پنج کتاب را دارم. یکی از این آثار کتاب « ویس زنی تنهاست» است که پیش از این به صورت دیجیتال منتشر شده و هم اکنون در مرحله ویرایش مجدد قرار دارد. کتاب دیگر « عصر جمعه دلتنگ» مجموعه اشعار آیینی من را در برگرفته که طی دو دهه آن ها را سروده ام. مجموعه شعر « ارزان فروختی مرا» مجموعه شعر کلاسیک من است که غزلیات من در آن آورده شده است. کتاب « چیزی به ساعت 12 نمانده است» هم اشعار نیمایی و سپید من است و هم اکنون در حال بازآفرینی داستان عاشقانه شازده ابراهیم و چهل گیسو هستم و امیدوارم تا پایان سال جاری این پنج عنوان کتاب منتشر شوند.

 

عموماً قالب و مضامین اشعار شما چیست و چرا این سبک را انتخاب کردید؟من همیشه تمامی سبک های شعری را خوانده و به همه آن ها اعم از اشعار قدما، اشعار نیمایی و سپید  وسایر سبک ها علاقه داشته و دارم و هرگز خود را مقید به انتخاب قالب و سبک نکرده ام. چرا که هیچوقت خود را مجبور به سرودن شعر نکرده ام. همیشه منتظر بودم تا شعر به سراغ من آید و به همین دلیل است که شعر را هم تراز با پیامبران می دانند؛ چرا که شعر به آن ها الهام شده و ناخودآگاه بر زبان آنان جاری می شود.

بنابراین هیچ قالب مشخصی ندارم و گاهی غزل، گاهی رباعی، گاهی دوبیتی و گاهی شعر سپید و نیمایی می سرایم.

اما مضامین شعرم عموماً اجتماعی و عاشقانه است. من در شعر به دنبال پاسخ چراهای فلسفی نیز هستم. چون معتقدم اندیشه شاعر باید این باشد که بر او  و انسان امروزی چه گذشته و چه خواهد گذشت.

 

در شعر نوشتن چه چیزی را جستجو میکنید و به چه چیزی میرسید؟جستجوی من در شعر همان درد متعالی است، درد انسان متعالیست. انسان سرگشته امروز انسانی است که از پس مدرنیته رد شده و به پست مدرن رسیده است. وی امروز به دنبال نوستالژی گذشته خود است و به دنبال یافتن پاسخ برای چراهای خویش. من هم  از این قاعده مستثنی نیستم و درد من درد انسان محروم و مظلوم  امروزیست.  درد انسانی است که از قرن های متمادی گذشته است همه چیز را دیده و تجربه کرده است. درد ما دردی است که نوشتن از آن برای  افراد بی درد آن را دوچندان می کند. شاعران در روزگاری زندگی می کنند که نمی توانند خود را منزوی کرده و از من شخصی سخن گویند. این تعهد یک شاعر اندیشمند و قلم به دست است تا بتواند رسالتش را  به خوبی انجام دهد. موضوع دیگر بحث هنری شعر است. شعر یک هنر است و یکی از اهداف اصلی هنر خلق زیبایی است و این خلق برای مخاطب امروز می تواند یک تسکین دهنده باشد.همچنین یک شعر می تواند گاهی تحول بزرگی در جامعه و در حال یک شخص ایجاد کند. شعری که در چند دقیقه سروده شده هنگامی که به دست مخاطب برسد، می تواند حال او را دگرگون کرده و اثرات خود را بر وی بگذارد. اینگونه است که ادبیات همیشه نقش مهمی در تغییر و تحولات اجتماعی داشته و بنده نیز در اشعارم به دنبال این رسالت عظیم هستم.

 

از کدام شاعران ایرانی الهام گرفته و کدامیک مورد علاقه شما هستند؟

علاقمندی من به شعر توسط برادر بزرگترم شکل گرفت. به این صورت که او دفتر شعری داشت که آثار شاعران بزرگ ایرانی در آن یادداشت شده بود و من اتفاقی آن دفتر را خوانده و دنیای فکریم عوض شد. اشعاری از فریدون مشیری، رهی معیری، غزلیاتی از حافظ و سعدی که در آن دفتر نوشته شده بود به من تلنگری زد و باعث شد من به شعر روی بیاروم. از شاعران قدیمی حافظ و فردوسی بزرگ، سعدی، مولانا، صائب تبریزی و بیدل دهلوی مورد علاقه ام هستند و همیشه تحت تاثیر آن ها بوده ام. فرخی یزدی و وحشی بافقی از دوران مشروطه و نیما یوشیج، مهدی اخوان ثالث، فروغ فرخزاد و شاملو از دیگر شاعرانی هستند که من به نوعی با اشعارشان زندگی کرده ام. از شاعران بعد از انقلاب هم آثار مرحوم غلامرضا بروسان، سید علی صالحی و علیرضا قزوه را به اشعار خود نزدیک تر می دانم.گفتنی است در استان گلستان نیز ما شاعران توانمند زیادی داریم. استاد حسنعلی بای، شعبانعلی یازرلو، اسماعیل مزیدی، حسین و بنیامین دیلم کتولی که از استعدادهای ناب استان هستند، روح الله رجبی، مختار رنجیده، حمید عرب عامری، سید مهدی جلیلی، ندا جلالی و بهمن نشاطی از دیگر دوستان توانمند من در این استان بوده که بدون شک جزو بهترین شاعران کشور هستند.

 

جناب دکتر حاجی کلاته  به عقیده شما چقدر جامعه ما به شعر نیاز دارد ؟

قطعاً جامعه به شعر نیازمند است و این یک نیاز روحی و فکری است. شعر همانند سایر هنرها انتشار زیباییست و هر جامعه ای به زیبایی نیاز دارد.  زیبایی فکری و زیبایی فرهنگی یک جامعه می تواند موجب ارتقا این جامعه و کشور در دنیا شده و مردم آن جامعه را سرزنده تر کرده و موجب شود تا رو به جلو حرکت کنند.

 

وضعیت شعراستان گلستان از دیدگاه شما چگونه است؟نه تنها در استان گلستان، بلکه وضعیت شعر در هیچ جای این کشور مساعد نیست. متاسفانه سیاست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یک سیاست حمایت گرایانه نیست و کتاب های بیشماری توسط نویسندگان نگارش شده که به دلیل مشکلات مالی یا موانع موجود در حوزه مجوز  و بوروکراسی های اداری از چاپ منع می شوند. ما استعدادهای خوبی در حوزه ادبیات و شعر داریم که حرف های زیادی برای گفتن دارند. اما به دلیل مشکلات مالی و سایر موانع نمی توانند آثار خود را منتشر کنند. همچنین متاسفانه انجمن های شعر هیچ گونه حمایتی نمی شوند و چنانچه انجمن مستقلی احداث شود، با وضع قوانینی دست و پا گیر مانع از ادامه فعالیت  آن می شوند. ادامه این فعالیت های ادبی نیازمند یک دلگرمی از سوی مسئولان است.

 

 به عقیده شما کودکان و نوجوانان چقدر میتوانند در توسعه ادبیات و شعر در جامعه اثرگذار باشند؟بخش اعظم شخصیت کودکان در سال های ابتدایی زندگی شکل می گیرد و تربیت آن ها در این ایام بسیار ضروری است. این تربیت نه تنها در خانه بلکه در جامعه نیز انجام می شود. متاسفانه تصور ما از تربیت و رشد کودک بر رشد جسمی و رفع نیازهای جسمی وی است که باید این دیدگاه تغییر کرده تا بتوانیم یک جامعه ایده آل داشته باشم. چرا که تربیت یک نسل در تربیت جامعه اثر مستقیم دارد. خوشبختانه ما آثار خوب مناسبی در حوزه کودک و ادبیات در ایران داریم که  اگر کودکان ما به آن ها دسترسی پیدا کنند، می تواند اثرات مثبتی بر آن ها بگذارد. به طور مثال صادق هدایت آثار خوبی برای این رده سنی دارد و در کتاب های درسی ما هیچ اثر مناسبی از وی چاپ نشده و اکثر آثار او سانسور شده در بازار موجود است. البته در دهه 40 شمسی شکل گیری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نقش بسزایی در پرورش ذهنی وفکری این قشر داشته است. به عقیده من تربیت کودک، تربیت جامعه است و برای رشد بهتر یک جامعه ضروری است که در تربیت کودکان اقدامات اثرگذاری انجام شود.

در انتها و ضمن تشکر از همراهی شما، لطفاً یکی از آخرین سروده‌هایتان را برای مخاطبان ما بخوانید.

بله، یکی از اشعار منتشر نشده ام را برای شما می خوانم.

ساعتی پیش من بیا بنشین،قبل از اینکه تو را بغل بکنم

بعد آهسته قدر شیرینی، نوش از آن چشمه عسل بکنم

تو تقاضای شعر می کنی و من کلنجار می روم

اما، دوست دارم که سرنوشتم را صد غزل مثنوی، غزل بکنم

تو تقاضای شعر می کنی و بعد آهسته اشک می ریزی

به خودم فحش می دهم و قسم می خورم ترک این غزل بکنم

به خودم فحش می دهم که مگر قحط شعر است و شاعر عاشق

باز هم داری اشک می ریزی، به خوم قول میدهم که حل بکنم

آنقدر عاشقت شدم که دگر جای خالیت اذیتم کرده

جای خالیت کمتر از سی سال این خلا را چگونه حل بکنم

تو در این سی و چندسال غریب بی شک الهام بخش من هستی

سال ها هست  بی تو تنهایی جستجو این و آن محل بکنم

صدگل نرگس و گل مریم پیشکش بر نگاه معصومت

آه الهام من چه می گویم من چگونه تو را بغل بکنم

توی آینه صبح می کنم بی گمان من شکسته تر شدم

راستی عشق ناچشیده من این ستم را چگونه حل بکنم؟