نودمین سال ثبت مسجد جامع گرگان


یادداشت |

محمد انصار_ یکی از آثار مهم تاریخی شهر گرگان، مسجد جامع است. درباره آن، مقاله ای برای کتابی که نمی دانم چه زمانی چاپ می شود، نوشته ام. اکنون مطالب آن را در اینجا به مناسبت نودمین سال ثبت ملی این اثر، به طور گذرا و با پرهیز از مسائل تخصصی و فنی، خواهم آورد و  منابع و پاورقی هایش را حذف کردم تا کهنه نشود. برای آگاهی بیشتر، می‌توانید کتاب مسجد جامع گرگان، تألیف اسدالله معطوفی و جلد سوم کتاب دانشنامه گلستان را بخوانید.  مسجد جامع کهن‌ترین مسجد شهر استرآباد است که در محله‌ی نعلبندان قرار دارد. پنجمین اثری از استان گلستان بود که در هجدهم تیر ماه سال 1311 خورشیدی، ثبت‌ملی شد. به آن مسجد جمعه هم گفته می‌شود. درباره‌ی زمان ساخت آن، دیدگاه‌های گوناگونی هست. شمس‌الدین مقدسی در قرن چهارم هجری چنین نوشته است: مسجد جامع استرآباد را دیدم که در بازار شهر واقع شده و نَهری از جلوی آن جاری است.

سهمی جرجانی (متوفای 427 ق) چنین می‌نویسد: علی بن احمد بن بوکرد (نوکرد) استرآبادی (متوفای 323 ق) نقل کرده است که محمد بن خالد حنظلی رازی ملقب به ممویه، از فقهای پرهیزکار و اهل ری و ساکن شهر استرآباد، که در آنجا حدیث روایت می‌کرد، مسجد جامع این شهر را بنا نهاده است و خودش اولین کسی بود که به مردم استرآباد، فقه را آموخت. به عقیده‌ی نصرت‌الله مشکوتی، این بنا در دوره‌ی سلجوقیان ساخته شده است؛ زیرا قدیمی‌ترین اثر باقیمانده در مسجد، مناره‌ی آجری بوده که مربوطه به آن زمان است. با اینکه منابع تاریخی می‌گویند که این مسجد پیش از دوران سلجوقیان وجود داشته، ولی اعتمادالسلطنه، تاریخ ساختش را سال 804 ق گفته و بانی‌اش را مجهول می‌داند. او از برخی کهنسالان استرآباد شنیده که سازنده‌ی آن، از اهالی سنت و از ترکمنهای طایفه‌ی ایمِر بوده‌اند. در ادامه می‌نویسد: وضعیت حالیه مسجد بد نیست، چندان هم خرابی ندارد. از قرار مذکور موقوفات زیادی داشته است. در این زمان دو نفر مجتهد در این مسجد امامت می‌نمایند.  اسدالله معینی و منوچهر ستوده تاریخ ساخت مسجد را به حساب حروف ابجد، معادل کلمه‌ی حوض (سال 814) می‌دانند. به هر حال، پیشینه‌ی مسجد به بیش از هزار سال می‌رسد، ولی بنای کنونی، مربوط به دوره‌ی سلجوقیان است. با عنایت به وجود مناره و خط کوفی بر بدنه‌ی آن و استیل معماری مسجد، تأکید می‌شود که حدوداً 200 سال پیش از این دوره بوده است. به احتمال زیاد، به کوشش سلاطین یا حکام بومی ساخته شد. بنابراین، هر کسی نمی‌توانست پیش نماز باشد، حتی تعمیرات مکرر آن، به کوشش فرمانروایان بومی بود. نمونه‌هایی از آن، از دوره‌های تیموری، صفوی و افشاریه گزارش شده است.

این مسجد از قدیم موقوفات گوناگونی مانند قنات، حمام، کاروانسرا داشته که درآمدهای آن، صرف هزینه‌ها و تعمیرات آنجا می‌شد. بارها مسجد در اثر عوامل انسانی و طبیعی آسیب دیده است. برای نمونه، در سال 1332 ق بازار نعلبندان آتش گرفت و مسجد جامع هم خسارت دید. بار دیگر، در زمین‌لرزه سال‌های 1323 و 1331 بود که سیدسجاد علوی با کمک‌های مردمی آنجا را بازسازی کرد. در یکی از تعمیرات (سال 1338)، در پای ستون یکی از شبستان‌ها، کوزه‌ای حاوی سکه‌های نقره پیدا شد که تعدادی از آن‌ها را به موزه‌ی ایران و بقیه را به یابندگان دادند. متولیان، آن‌ها را برای تعمیرات مسجد، پنهان کرده بودند. مسجد جامع، در دوره‌ی قاجار مرکز تجمعات مردم بود. امروزه هم از آن برای گردهمایی‌های سیاسی و اجتماعی بهره گرفته می‌شود. برای نمونه می‌توان گفت:  آیین طوق‌بندان چهار محله‌ی نعلبندان، پاسرو، میخچه‌گران و باغشاه از اینجا آغاز شده و سپس طوق‌ها به محلات خودشان برده می‌شوند. مساحت کنونی مسجد، 2000 مترمربع است. حیاطی بزرگ با حوضی در وسطش، دو ورودی با دو دالان و چهار شبستان دارد. طول و عرض دالان‌ها حدوداً 3 در 2 متر و شبستان‌ها، 30 در 20 متر است. در مسجد جامع، آثار ویژه‌ای هست که آن‌ها را توضیح می‌دهیم. یک مناره‌ی آجری به طول حدوداً 13 متر دارد که در دوره‌ی سلجوقی ساخته شد. این مناره نسبت به مناره‌های شهرهای دیگر ایران، کوچک‌تر و ساده‌تر است. کم ارتفاع بودن آن، به سبب رطوبت هوای منطقه است. در بالای آن، فضای کوچکی برای مأذنه هست که درگذشته از آنجا، اذان می‌گفتند. آن شبیه مأذنه‌هایست که در ترکستان (روسیه) به جای مانده و نمونه‌اش در کتاب آثار اسلامی در روسیه به چاپ رسیده است. در سند سال 1204 ق برای گلدسته‌ی مسجد و مؤذّن آن، موقوفه‌ای در نظر گرفتند. در کتیبه‌ی مناره، آیه‌ی 32 سوره‌ی فصّلت را نوشته‌اند. ضمناً بر روی آن، نام خلفاء اربعه، حک شده و در هیچ کجای مسجد، نامی از ائمه اطهار دیده نمی‌شود. زیرا این مسجد به کوشش اهل‌سنت ساخته شده بود. حتی قبله‌ی آن نسبت به قبله‌ی شیعه، کمی انحراف دارد. ناگفته نماند که بیشتر حکومت‌ها پس از اسلام، از اهل‌تسنن بودند. لذا آنها امکانات و قدرت زیادی داشتند و می‌توانستند ابنیه و مساجد بزرگی بسازند. مناره در سال 1391 مرمت شد و قسمت پایینش که در دیوار حبس شده بود، دیده شد. درب قدیمی مسجد، کتیبه‌دار و 3 متر ارتفاع دارد که برای ارزش تاریخی‌اش، برداشته شده و به جایش، درب دیگری گذاشته‌اند. دو ایوان دارد که در سال 1411 ق به سبک سنتی کاشیکاری شدند. ایوان غربی، مهم‌تر از ایوان شرقی است، زیرا 19 سنگ کتیبه در آنجا نصب شده است. آن‌ها برای اطلاع‌رسانی است که این کار در جاهای مهم و پرازدحام انجام می‌شد، که مسجد جامع این ویژگی را تاکنون دارد. قدیمی‌ترین سنگ کتیبه، مربوط به سال 862 ق و جدیدترین آن مربوط به سال 1219 ق است. آن‌ها از ایالت استرآباد، اطلاعات سودمندی به ما می‌دهند. همچنین در این ایوان، محراب قدیمی و بالکن دارد. محراب در زیر گنبدی بلند به سمت شرق است. بنابراین روشن می‌شود که این مسجد را برای نماز سنی‌ها ساخته‌اند. هیچ تاریخی بر روی محراب نیست. در گذشته، منبر چوبی را آنجا می‌گذاشتند. ولی اکنون، آن را به جای دیگری بردند. منبر در دوره‌ی تیموری از چوب سرخدار به طول حدوداً 93/2 متر، عرض 80 سانتی‌متر و ارتفاع 94/2 متر درست شده است. چند کتیبه دارد و اکنون در شبستان جنوبی نگهداری می‌شود. درگذشته برای تعمیر این منبر، وقفیاتی درنظر گرفته بودند.درگذشته، سه طرف مسجد (شرق، شمال و جنوب) را، گورستانی بزرگ فرا گرفته بود. بارها در اسناد، از آن نام برده شده است. ملگونف می‌نویسد: مسجد اصلی شهر در نعلبندان واقع است که محاط به گورستان بزرگی است. در این گورستان، علمای زیر به خاک سپرده شدند: میرزامحمدحسین (وفای استرآبادی) و همسرش بانو عصمت استرآبادی، محمدباقر ستون استرآبادی، صالح استرآبادی، خواجه حسین خضرشاه استرآبادی.

این گورستان در سده گذشته، از بین رفت. بخش جنوبی در دهه‌ی 1310، به بازار نعلبندان پیوست. در سال 1332 در قسمت شمالی، کلنگ ساخت مدرسه‌ی عنصری زده شد. در سال 1352 در ضلع شرقی و متصل به مسجد، کتابخانه‌ای ساختندکه سازنده‌ی آن سیدمحمدرضا میبدی (امام جماعت مسجد) بود. آن در مکانی به مساحت 1100 مترمربع و با 5000 جلد کتاب، آغاز به کار کرد. ساختمان آن دو طبقه بوده که طبقه‌ی نخست آن، تالار یا سالن اجتماعات است که از آن در ماه مبارک رمضان استفاده می‌شود. هدف از ساخت کتابخانه، دسترسی آسان مردم، به کتب دینی است. لذا این کتاب‌ها بیش از سایر کتاب‌هاست. از نظر تاریخ چاپ، متعلق به چند دهه‌ی گذشته است. در آنجا، نزدیک به 1000 نسخه‌ی خطی، کتاب سنگی و تعدادی نسخه‌ی نفیس قرآنی هست. از ابتدای ساخت آن، همه‌ی کتاب‌ها بوسیله‌ی مردم اهداء شده است، لذا متولیان آنجا، برنامه‌ی خرید کتاب را ندارند. تا سال 1391 مجموع کتاب‌ها، بالغ بر 25000 جلد بود. کتابخانه زیرنظر هیچ ارگان دولتی نیست و با نظارت مؤسس آنجا و فرزندش مدیریت می‌شود. این کتابخانه اگرچه از نظر چینش کتاب‌ها، استاندار نیست، اما باید گفت که جزء قدیمی‌ترین کتابخانه‌های شهر گرگان بود. در آنجا کتاب‌های ارزشمندی دیده می‌شود که تا 20 سال پیش، در هیچ یک از کتابخانه‌های استان نبود. مسجد جامع، چهار شبستان دارد. اکنون در سه شبستان آن، نماز جماعت به طور همزمان برگزار می‌شود. اسامی پیش نمازان دوره‌ی معاصر چنین است:

1- محمد اخوان‌مهدوی و رضا مدرس‌جلینی پیش نماز شبستان شمال شرقی بودند. سپس، سیدمحمدرضا میبدی و پسرش (سیدحسین) آمدند.

2- محمدباقر صالح‌المومنین شاهکوهی و سیدمصطفی میرکتولی پیش نماز شبستان جنوب غربی بودند. پس از آن‌ها، دیگر در آنجا نماز جماعت برگزار نمی‌شود و محل پایگاه بسیج و نگهداری اموال مسجد شده است.

3-سیدمحمود میربهبهانی حدوداً از سال 1315 تا پایان رحلتش، امام جماعت شبستان جنوب شرقی بود. سپس پسرش (سیدحسین) عهده‌دار این امر شد.

4- سیدسجاد علوی حدوداً از سال 1326 امام جماعت شبستان شمال غربی بود. سپس پسرش (سیدمحمدعلی) متولی مسجد شد. اما به دلیل حضورش در قم، گاهی بستگانش نماز جماعت برگزار می‌کردند، تا اینکه حدوداً از سال 1380 سیدمحمد علوی (از نوادگان سیدسجاد) عهده‌دار این مسئولیت شد.

اکنون عبدالرضا عمرانی، علی فدایی و عزت‌الله رضایی عضو هیئت امنای این شبستان هستند.

 

 

■  پژوهشگر