تربیتی و فرهنگی عبادی


یادداشت |

■  علی  قلی تبار

 

بداء و تغییر در علم و قضا و قدر خدا

برخی از اندیشمندان امامیه با تفکیک علم الهی به علم ذاتی که ازلی و ابدی و تغییرناپذیر است و علم فعلی که عین فعل و حادث و تغییرپذیر است،[جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج ۷، ص۳۵۸- ۳۶۱.] تاکید می‌کنند بَداء در علم ذاتی خدا رخ نمی‌دهد بلکه «بداء به معناى آشکار شدن و ظهور امری از خدا برخلاف آن چیزی که در وهله نخست، به نظر می‌رسید؛  پس بداء عبارت است از محو امر نخست و اثبات امر دوم و خداى سبحان عالم به هر دو است».[عطباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۱، ص۳۸۱.] به تعبیر امام صادق(ع): «... بدایی برای خدا رخ نمی‌دهد، مگر اینکه در علم خدا بوده است. برای خدا از روی جهل، بَداء رخ نمی‌دهد.»[عیاشی، التفسیر، ج ۲، ص۲۱۸.]

عالمان شیعه -برخلاف برخی از متفکران که بداء را با قضا و قدر ناسازگار می‌دانند[ اشعری، ص۱۱، ۵۵ و ۱۲۰؛ ایجی، ص۳۸۸ و ۴۱۲]- در دفاع از سازگاری این دو آموزه با یکدیگر، قضا و قدر را به سه دسته کلی تقسیم می‌کنند:

قضا و قدر حتمی که فقط خدا از آن آگاه است و از آن با تعابیری همچون لوح محفوظ، علم مخزون و ام الکتاب یاد می‌شود: چون وقوع بَداء در این قسم مستلزم تغییر در علم خداوند است و چنین چیزی محال است، بَداء در این قسم ممکن نیست و واقع نمی‌شود. قضا و قدری که خداوند به ملائکه و انبیا و اولیایش خبر وقوع حتمی آن را داده است: از آنجا که خدا، خود و ملائکه و فرستادگانش را تکذیب نمی‌کند، بداء در این قسم نیز ممکن نیست و واقع نمی‌شود.

قضا و قدر غیر حتمی که خداوند در آن وقوع چیزی و یا عدم آن را تقدیر می‌کند ولی تحقّقش را به مشیت خویش معلّق می‌سازد: بداء در این قسم ممکن است و واقع می‌شود.[خویی، البیان، ص۳۸۸-۳۸۷.]

از سخنان معصومین(ع) نیز استفاده می‌شود که با توجه به آیه شریفه «یمْحُو اللَّهُ ما یشاء وَ یثْبتُ وَ وَ عِنْدَه‌ ام الْکِتابِ»[سوره رعد، آیه۳۹.] نزد خداوند دو کتاب وجود دارد: کتاب «محو و اثبات» که نوشته‌هایش به اراده خدا تغییرپذیر است و تغییر سرنوشت در اثر دعا و صدقه و سایر اعمال نیک، از اخبار همین کتاب است. کتابی دیگر نیز به نام «کتاب محفوظ» یا «ام الکتاب» که ثابت و تغییرناپذیر است و دعا و سایر اعمال نیک در محتوای آن تأثیری ندارد. سرنوشت وقتی از کتاب اول عبور کرده و در کتاب دوم تثبیت شود، غیر قابل تغییر است؛ ازاین رو از ائمه(ع) نقل شده است که «چگونه می‌توانیم با وجود آیه محو و اثبات، از آینده به طور قطعی خبر دهیم».[طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۱، ص۳۷۹-۳۸۲.]

بنابر آنچه در منابع آمده مهم‌ترین اثر اعتقاد به بَداء، اثبات قدرت مطلق خداست؛ همچنین با اعتقاد به بَداء، تفاوت‌های بین علم خالق و مخلوق –حتی انبیا و اوصیا - ظاهر می‌شود؛ چرا که احتمال وقوع بَداء از طرف خداوند، در آن چه پیامبر و ائمه(ع) به آن علم دارتد نیز وجود دارد.از بُعد انسان‌شناسی نیز اعتقاد به بَداء موجب نفی جبرگرایی و ایجاد روحیه تلاش می‌شود چرا که اعتقاد به تغییر پذیری سرنوشت، انسان را به سوی خدا متوجه کرده و وی را به استجابت دعا امیدوار و از ارتکاب گناه باز می‌دارد.[خویی، البیان، ۱۴۰۱ق، ص۳۹۲-۳۹۱.]