گلستان بهشت مستندسازان است


گفت وگو |

مریم جعفری_ مستند اجتماعی، یکی از شاخه های مستند است که در سال های اخیر توجه مستندسازان ایرانی را به خود جلب کرده است. بر اساس آمار دبیرخانه چهاردهمین دوره جشنواره سینما حقیقت، حدود 30 درصد آثار ارسالی به این جشنواره مستند اجتماعی بودند. این امر بیانگر توجه مستندسازان به این حوزه و رشد ساخت مستند اجتماعی در کشور است. زیربنای اصلی مستند اجتماعی آگاهی بخشی و بیان کردن موضوعات روز جامعه بوده که این روزها دغدغه اصلی هنرمندان و مستندسازان است. در استان گلستان نیز، همانند سایر استان های کشور، هنرمندان به تولید آثار هنری با محتوای موضوعات اجتماعی بیشتر علاقه نشان می دهند. صادق ناصری یکی از این هنرمندان گلستانی است که سال ها در حوزه مستندسازی فعالیت می کند. وی تاکنون آثار زیادی در حوزه اجتماعی ساخته و موفق به کسب جوایزی شده است. در این راستا گفتگویی با وی داشته که در ادامه می خوانید.                         

 

لطفاً یک بیوگرافی از خودتان بدهید؟

صادق ناصری محمد آبادی هستم. اهل روستای محمدآباد گرگان. سال هاست که در آموزش و پرورش شهرستان آق قلا به عنوان دبیر مشغول به کار هستم.

 

 از چه زمانی آغاز به ساخت مستند کردید؟

زمینه علاقمندی من به سینما بعد از فارغ التحصیلی و دریافت لیسانس ادبیات از دانشگاه به طور جدی آغاز شد. در سال ۸۱ وارد انجمن سینمای جوان شدم و بعد از طی دوره های تخصصی به طور جدی به ساخت فیلم روی آوردم.  به عبارتی می توان گفت؛ سینما را مدیون انجمن سینمای جوان هستم.

 

چرا مستند اجتماعی را انتخاب کردید؟

حقیقتش بدون تعارف با حضور استادان اهل فن و عزیزان توانمندی که در این حوزه کار می کنند، چه در استان چه در سطح کشور، بنده اصلا و ابداَ خودم را در جایگاه عزیزان، بعنوان یک فیلم ساز نمی بینم. در کار فیلم از نوع مستند، به نظرم  انتخاب حوادث و اتفاقات، بیشتر از پرداختن به ساختار مستند اهمیت دارد و آنجایی که مستند ساز دوربین را روشن می کند  و کادر را می بندد آغاز فاصله ای بین مستند واقعی و تفکر سازنده پیش می آید. اما آنچه این گرایش را در من نهادینه می کند، این است که  فیلم مستند برای من نوعی وسیله بیان از اتفاقات گذران زندگی است. گاهی ایثار و فداکاری، گاهی فقر، گاهی درد و گاهی شادی. همه و همه این حوادث و اتفاقات،  نشستن بر لب جویی است که این گذران ها را برای اشارتی که ابتدا  در وجود شخصی خودم می باشد را لذت بخش می کند. شاید در نگاه مخاطبانی که اثری را از بنده ببینند نیز اینگونه باشد و این تنها نکته ای است که گرایش بنده را به ساختار مستند اجتماعی بیشتر از سایر ساختارها تقویت می کند.

 

 در خصوص آثارتان توضیح دهید. تا کنون چند اثر ساخته اید؟ نام ببرید.

بخشی از فعالیت های تولیدی من متعلق به فضای آموزشی است. من یک فرهنگی هستم و در کنار دانش آموزان که اولین تجربه خود را در کار فیلم تجربه می کنند، شیرین ترین لحظات زندگی خود را تجربه می کنم و اکثر فیلم های کوتاه من حاصل این همراهی است. بخشی دیگر  از آثار،  ریشه در  زادگاهم محمدآباد دارد و بخشی دیگر ریشه در فضای اجتماعی  بیرون. از فیلم های کوتاه  و مستند های تولید شده در این سال ها می توان به فیلم کوتاه ریتالین، حسرت، خنجر، یار دبستانی من، باران چه شد؟، منفی ۱۹، آچیلمادیق گوللری یا خاکستر غنچه ها و آن شب سرد اشاره کرد و مستندهای  تولید شده نیز، دست های آسمانی که  نگاهی دارد به زندگی و تلاش  زوج سالخورده در یکی از روستاهای ترکمن صحرا که تحت نظر بهزیستی روزگار می گذرانند. مستند سیل قیزی (دختر سیلاب) که حوادث سیلاب آق قلا و ایثار و فداکاری قشرهای خودجوش مردمان را با محوریت محمدآباد گرگان روایت می کند. مستند سیب نقره ای ماه تلاش کادر درمان در دوران سخت کرونا در بیمارستانهای گرگان را به تصویر می کشد. مستند رهپویان نور نیز یک مجموعه ۲۴ قسمتی است از معرفی خانواده های گرانقدر شهدای محمد آباد و به خاطرات و آثار گرانقدر آنها پرداخته می شود. همچنین مستند زادبوم کوچک من یک مجموعه هفت قسمتی از  تاریخ شفاهی ریش سفیدان محمدآباد بوده که توسط اینجانب ساخته شده است.

 

تاکنون موفق به اخذ چه جوایزی و مقام هایی شده اید؟

بنده در این سال ها در بخش مستند و فیلم کوتاه موفق به کسب جوایزی شده ام که در اینجا برخی از آن ها را عنوان می کنم. رتبه دوم کشوری در جشنواره فرهنگیان هنرمند با مستند سیل قیزی (دختر سیلاب) و رتبه اول کشوری در اولین جشنواره نماهنگ طنین برای مستند دست های آسمان، برخی از این عناوین کسب شده است. در حوزه فیلم کوتاه نیز فیلم یار دبستانی من موفق به کسب رتبه اول کشوری در جشنواره پرسش مهر(با موضوع مدرسه شاداب) شد. فیلم کوتاه آچیلمادیق گوللارینگ کولی ( خاکستر غنچه ها ) رتبه اول کشوری در جشنواره پرسش مهر( با موضوع کرونا ) به دست آورد و کسب رتبه دوم کشوری در جشنواره پرسش مهر (با موضوع ایران قوی) برای فیلم کوتاه خنجر، رتبه سوم کشوری جشنواره سفیران سلامت (با موضوع محیط زیست و چالش های زیست محیطی خلیج گرگان و شهرستان آق قلا) برای فیلم کوتاه باران چه شد؟ مقام سوم مشترک کشوری در جشنواره گلدسته های سرو ( با موضوع نماز) برای فیلم کوتاه صد ثانیه ای  حسرت را کسب کردم. همچنین فیلم کوتاه ریتالین برگزیده جشنواره فرهنگی هنری استان (با موضوع اعتیاد) شد.

 

طی این سال ها و در طول این مسیر با چه موانعی روبرو شدید؟

مهم ترین مشکل در هر حوزه فرهنگی،  بدون اسائه ادب، کمبود اشخاص متخصص در  حوزه تصمیم گیر اداری و حمایت کننده این امور است. نه اینکه بخواهند عمدا مانعی ایجاد نمایند، اما تشخیص اصل بر فرع برایشان دشوار است. اگر در حوزه ساخت فیلم این مانع به نوعی مورد توجه قرار بگیرد، مشکل  قابل حل خواهد بود.

 

دولت چطور می تواند در رفع این موانع کمک کند؟

من بعنوان یک فرهنگی فیلم ساز، انتظارم بیشتر از وزارت مربوطه آموزش پرورش است. بعبارتی در سطح کوچکتر از معاونت پرورشی استان یا شهرستان انتظاراتی دارم و متاسفانه تاکنون در آموزش و پرورش به هر دلیلی توجه جدی به این حوزه نشده است.

 

فضای مستند ایران، علی الخصوص گلستان را چطور ارزیابی می کنید؟

فضای مستند در استان و به طبع آن در ایران، شاید دو دسته اصلی بتوان برایش قایل بود. دسته اول، به وجود آوردن و مستند سازی از حوادث و اتفاقات روزمره و آنچه جامعه امروز از سر می گذراند و دسته دوم،  ثبت مستند حوادث و اتفاقاتی است که جامعه امروز ما آنرا از سر می گذراند. هر دو نامشان مستند است. یکی مستند سازی است و آن یکی ثبت مستندات. هردو در یک قالب، یک تکنیک و با یک مخاطب تولید میشود. آنچه در هر مخاطبی نیاز به نهادینه شدن دارد  تشخیص ساخت و ثبت مستند است. در استان گلستان به طور عام در ساخت مستند چهره هایی به مراتب توانمندی داریم که در جشنواره های متفاوت درخشش داشتند. شاید بی اغراق، از توانمندترین فرزندان هنرمند ایران هستند و نسبت به تولیدکنندگان فیلم کوتاه در استان بسیار موفق تر و شناخته شده ترند. اما برگردم به جمله نخست و نگاه شخصی خودم، آنچه در ایران عزیز و استان دوست داشتنی ما نیاز است، ثبت مستندات زندگی است نه ساخت مستند؛ که امیدوارم عزیزان توانمند به این نکته نگاه ویژه تری داشته باشند.

 

در خصوص تاثیرات کرونا بر این عرصه بفرمائید.

در کار مستند، اتفاق غیر مترقبه و فاجعه بار، هیچ تاثیری روی روند ساخت فیلم ندارد. اساسا این اتفاقات و حوادث مثل سیل، کرونا و زلزله برای مستند ساز، یک سکوی دیده بانی برای دیدن نقاط روشن انسانیت و نقاط کور برخورد با این حوادث توسط نهادهای ذیربط است، تا بتواند  با ثبت نقاط روشن و نقاط کور، مفاهیم را باز پروری کند و شاید بیشترین مسئولیت در این لحظات متوجه مستند سازانی باشد که این اتفاق را از سر می گذرانند، پس نه کرونا و نه هیچ بلا و مصیبت دیگر عاملی برای کندی تولید مستند نخواهد بود.

 

 به عقیده شما زیرساخت های لازم برای توسعه مستند در گلستان مهیاست؟

گلستان شاید از معدود استانهایی است که از لحاظ مردم شناسی، تنوع اقوام دارد و این تنوع اقوام، تنوع پوشش، تنوع معماری، تنوع زبان و فرهنگ و مذهب از یک طرف و  تنوع جغرافیا از کوه و دشت و دریا از طرفی دیگر در آن قرار گرفته و این استان را سرشار از سوژه های قابل کار برای تولید صدها نوع اثر مستند می کند.  بعبارتی خاک این استان میتواند بهشت مستند سازان در هر زمینه ای باشد.

 

توصیه شما به کسانی که تازه قدم به این عرصه گذاشته اند چیست؟

عرصه فیلم، عرصه نفس گیر مشکلات است. این ذات کار فیلم سازی است. باید برای ورود به این کار، ارتش یک نفره از خود بسازی. در عالم هنر سینما، گفتن و حرف زدن تو را به جلو نمی برد، آنچه میتوانی بجای گفتن انجام دهی، نشان دادن ذوق و سلیقه است. تو همان چیزی خواهی بود که به تصویر میکشی و همیشه همه اثرها زیبایی خود را دارند. پس با تمام وجود برای سلیقه قلبی خود تلاش کنید.

 

 

سخن نهایی؟

استادان بزرگی در استان ما هستند و جوانان پرذوقی که حرفی برای گفتن دارند و ناشناس هستند،  به احترام تمام اساتید و جوانان پرذوق این خاک، می ایستم و از صمیم قلب برای سلامتی شان دعا میکنم.