مهم ترین اصل در حادثه عاشورا، پیام آن است


یادداشت |

برخی مطالب که بیش از اندازه به آن توجه داریم دارای اهمیت زیادی نیستند، این که بدانیم در کربلا چند نفر کشته شدند مهم نیست، اینکه بدانیم امام حسین(ع) چند نفر را کشت و در صحرای کربلا چند نفر از دو سپاه کشته شدند موضوع مهم در حادثه عاشورا نیست، چرا که اساسا برای سنجش و شناخت حق و باطل ملاک کمیت نیست. آنچه در حادثه عاشورا بسیار مهم است و باید محور قرار گیرد پیام اصلی است که امام حسین(ع) برای آن پا به این عرصه گذاشت و در نهایت منجر به این حماسه بزرگ شد. دکتر سیدعلیرضا واسعی در نشست گفتمان دینی با موضوع نگاهی نو به جریان عاشورا که در تالار اندیشه موسسه فرهنگی میرداماد برگزار شد، ضمن بیان مطلب فوق افزود: امروزه بیش از هر زمانی از تاریخ، موضوع عاشورا مورد توجه پژوهشگران و محققان است و من معتقدم این توجه در آینده بیشتر از حال خواهد بود و بزرگی این حادثه باعث می شود هر روز پویاتر، بالنده تر و زنده تر از قبل باشد. چون حادثه عاشورا یک جنگ نبود بلکه تقابل بین حق و باطل بود و لذا ماندگار خواهد ماند. عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی افزود: وقتی به تاریخ عاشورا مراجعه می کنیم می بینیم، در میان سپاه طرف مقابل امام حسین(ع)، دغدغه عجیبی شکل گرفته بود. آنان دچار دلهره و ترس بودند، نه از ترس حمله یاران امام حسین(ع) چون عده سپاهیان امام در مقابل آنان بسیار کم بود. بلکه بخاطر این بود که دسته ای از اهل سپاه مقابل امام، می دانستند که این افراد مقابل چه کسانی هستند. آنان را می شناختند که این نوه پیامبر(ص) است و اینها خانواده پیامبر(ص) هستند و اطلاع داشتند که در مقابل چه کسانی ایستاده اند و همین امر آنها را دچار دلهره و ترس می کرد، البته تعدادی از حاضرین در سپاه دشمن هم امام را نمی شناختند چون اطلاع رسانی و تبلیغات مدیریت شده باعث شده بود که بسیاری از مردم در غفلت نگه داشته شوند. عنصر تبلیغات بسیار مهم است و امویان از این ابزار بخوبی استفاده کرده بودند و بخشی از مردم را در غفلت نگه داشتند. این پژوهشگر تاریخ اسلام اضافه کرد: حادثه عاشورا در تاریخ جایگاه ویژه ای دارد و کمتر موضوعی در تاریخ هست که این میزان کتاب و مطلب درباره آن نوشته شده باشد و بخاطر همین ارزش و جایگاه ویژه و توجهی که به این حادثه می شود، خود بخود نقل های نادرست و ساختگی هم رواج می یابد. چرا که اساسا هر جنسی که اعتبار پیدا کند و ارزشمند شود و دارای اهمیت باشد، نمونه تقلبی آن هم ساخته می شود و بهمین  خاطر می بینیم که درباره حادثه عاشورا هم مطالب بی اساس زیادی نقل شده است. دکتر واسعی گفت: واقعه عاشورا ذاتا با عواطف و احساسات آمیختگی دارد، همانگونه که با عقلانیت آمیخته است، چون اتفاقات روز عاشورا و صحنه هایی که رخ داد، هیجانات و عواطف هر انسانی را بر می انگیزد، لذا مقوله عاشورا از سطح یک رخداد تاریخی وارد عواطف و احساسات انسانی شد و انسان ها را به خود درگیر کرد و عموم مردم و عوام هم با این واقعه درگیر شدند. بهمین خاطر گویندگان و  منبری ها و مداحان فراوانی برای اداره این مجلس پا به عرصه گذاشتند و لذا برخی از آنها برای گرم تر کردن محافل خود که اغلب مستمعین آنان هم از عوام بودند، شاخ و برگ های غیر مستند و نادرستی به این حماسه اضافه کردند که شهید مطهری از آن به عنوان تحریف یاد می کند. ایشان ادامه دادند: بسیاری از بزرگان ما همیشه تاکید داشته و دارند که در محافل امام حسین(ع) صرفا گریاندن و اشک گرفتن از مردم نباید ملاک باشد چرا که دین بر محور معرفت استوار است نه بر میزان گریستن، البته اگر کسی از روی آگاهی و معرفت گریه کند، بسیار زیباست. پیوند واقعه عاشورا با عواطف موجب شد که عده ای از عواطف مردم سوء استفاده کنند و مطالب جعلی و نادرست را برای تحریک بیشتر عواطف مطرح کنند. او افزود: باید امام حسین(ع) را در چارچوب ذهن کوچک خودمان محصور نکنیم و امام را همانگونه که شخصیت واقعی ایشان است، بشناسیم و بشناسانیم، شکل گیری منابع مجعول و ساختن افسانه و داستانهای غیر واقعی باعث شد که مجموعه ای از سوالات و شبهات در ذهن کسانی که دقت دارند، ایجاد شود و نسل امروز ما بیشتر درگیر این گونه سوالات و شبهات است و همیشه در مقابل مطالب سوال دارند و نمی توان افراد را از سوال کردن و ایجاد شبهه منع کرد، لذا نیاز هست که درباره حادثه عاشورا و شخصیت امام حسین(ع) تحقیقات و پژوهش های نو و دقیق انجام شود و در اختیار قرار گیرد.