باید روش هایمان را تغییر دهیم


یاددداشت اول |

■  با مسوولیت سردبیر

انسانها برای آنکه زندگانی توام با آرامشی داشته باشند، مداوم در حال خلق روش هایی هستند که بتوانند با آنها دنیا را تفسیر و تبیین کنند، گاه دنیا را رها کرده اند و گاه کوشیده اند جهان را مدیریت کنند تا از رهگذر مدیریت خود تغییرات لازم را در زندگی بوجود آورند، اما در بسیاری از اوقات نتوانسته اند به آرامشی که دل خواهشان بوده اند، دست یابند. آرامش یکی از بزرگترین دغدغه های بشر از روزگار گذشته تا به اکنون بوده است، اینکه اگر ما در مصیبت و گرفتاری وارد شدیم چگونه با آن کنار بیاییم و یا چگونه خشم خود را مدیریت کنیم و یا اینکه روابط خود با دیگران را چگونه سامان دهیم که از ارتباط با دیگران لطمه نخوریم و....نگاهی به تاریخ زندگی بشر به ما یادآوری می کند که برخی متفکران بشری کوشیده اند تا راههای تسلط انسان بر خویشتن را به ما بیاموزند. سقراط بزرگترین فضیلت را، خویشتنداری می دانست و در همان دوران، متفکران دیگری نیز درباره این اصول می اندیشیدند. برای نمونه متفکران مکتب رواقی که قبل از میلاد مسیح زندگی می کرده اند، از زمره این نحله فکری هستند و می کوشیدند راستی و درستی را به مثابه فلسفه به مردم آموزش دهند و شهروندان را با استدلال به نیکی و خوبی دعوت کنند. مارکوس اورلیوس در تاملات می گوید: ساده، خوب، منزه، جدی و بی تکلف باش؛ دوستدار عدالت، پرهیزگار، مهربان ، با محبت و در انجام وظیفه خود مصمم باش و یا در جای دیگر می گوید: هر کاری که میکنی باید در آن  خیر و صلاح همگان باشد و بر این اساس آموزه های مختلفی را به بشریت  آموزش داده اند. در واقع آرزو و هدف اصلی مکتب رواقی گری و متفکرانی مانند سنکا و واورالیوس  این است که افراد این توانایی را داشته باشند که در هنگام مواجهه با اضطراب‌ها و دردهای طاقت‌فرسای زندگی، شجاع باشند و آرامش خود را حفظ کنند.  اینک با توجه به شرایط انسان در عصر حاضر و افزایش میزان استرس و اضطراب در زندگی روزمره به نظر می‌رسد این مکتب و آموزه‌های آن بیش از هر زمان دیگری می تواند مفید واقع شوند.