توافق برجامی و تیوری شلینگ


یادداشت |

دکتر مبینی

در عصر موسوم به جهانی شدن و پیچیدگی شتابنده روابط بین الملل موضوع همسازی و همسانی سیاستگذاری  داخلی و خارجی عینیت  بیشتری می یابد. برجام بعنوان  برنامه جامع اقدام مشترک در مسیر توافق تاکتیکی ایران و آمریکا قرار دارد. به عبارتی توافق احیای برجام به مراحل حساس و پایانی خود نزدیک می شود. در توافق احتمالی آینده موسوم به برجام دو کشور ایران و آمریکا، چارچوب های منافع ملی خود را در پوشش بازی با حاصل جمع غیر صفر با ماهیت بازی برد_ برد ارزیابی می کنند. شلینگ در نظریه بازی ها نتایج حاصله از  تاکتیک بازی با حاصل جمع غیر صفر؛ را حاوی منافع برد برد می داند بیرون از فضای نظریه پردازی. برجام البته مخالفان جدی نیز دارد. جریان موسوم به حزب جمهوری خواهان در آمریکا و نیز فشار لابی اسراییل با احیای برجام مخالف و به امحای برجام دل خوش کرده اند. اسراییل با طرح موضوعات انحرافی نظیر چتر هسته ای ایران و حزب جمهوری خواه با دلایل واهی امنیتی ناشی از ایران هراسی   و تحلیل های سیاسی و غیر حقوقی از احیای برجام ناخشنودند. در ابتکاری مهم و در ایران، بنظر می رسد عمده جریانات سیاسی درون نظام در صف مشترک احیای برجام ذیل منافع ملی هم آواز و هم صدا هستند. در توافق جدید برجام از بابت کاربرد و کارکرد نوع سانتریفیوژها، درصد غنی سازی؛ نحوه راستی آزمایی ها؛ ضمانت های  شرکت های سرمایه گذاری در ایران  و خروج اشخاص حقیقی و حقوقی از لیست تحریم ها و نحوه نظارت های فراپادمانی  نتایج مثبتی حاصل شده است. نتایجی که می تواند با اعتماد به مفاد برجام  در قالب جدول زمانبندی اجرای برجام؛ دیپلماسی برجامی را از وضع موجود به وضع مطلوب نزدیک سازد و گسل های موجود در سیاست داخلی و سیاست خارجی کشورهای پیرامون برجام را ترمیم سازد.

دکترای روابط بین الملل

 و مدرس دانشگاه