گفتمانهای عصر مشروطه




انقلاب مشروطه ملت ایران در 1287 هجری شمسی ناکام ماند ، مطالعه مطبوعات آن عصر و اسناد مانده از آن روزگار به ما نشان میدهد که بر خلاف تصوری که گمان می کند جریانهای سیاسی واجتماعی مشروطه در دو گفتمان قابل جانمایی است اما بررسی مفاهیم مدرن و بازنمایی از آنها نشانگر آن است که  در میان مشروطه طلبان دو گفتمان با دو بازنمایی از مفاهیم مدرن وجود داشته است و همین اختلافات مفهومی بوده است که شکست این نهضت مردمی را پایه گذاری کرده است این نوشته که بخشهایی از پژوهش در مفاهیم مدرن در مطبوعات مشروطه  بر اساس تحلیل گفتمان است درباره این رقابتهای گفتمانی سخن گفته است .

بازنمایی مفاهیم در مطبوعات عصر مشروطه نشانگر آن است که اگر چه به ظاهر مشروطه طلبان و مشروعه خواهان در رقابت با یکدیگر بوده اند، اما از تحلیل محتوای مطبوعات و رسایل مخالفان مشروطه ، سه گفتمان با دال های مرکزی  جداگانه  متولد شده است ، آشکار است که دو گفتمان از سه گفتمان یاد شده یعنی گفتمان علمای مشروطه طلب و گفتمان روزنامه نگاران مشروطه طلب به هم نزدیک هستند و در ظاهرنه تنها  رقیب یکدیگر محسوب نمی شدند ،حتی در باور عامه گفتمانهای هم سوی یکدیگر خوانده می شده اند ، اما   به لحاظ  گفتمانی قطعا نمی توان آن دو را یک گفتمان خواند ، طرفه آنکه هر کدام از این گفتمان ها تریبونهای خاص خود را نیز برای ترویج دیدگاه های خود در اختیار داشته اند  .  بنابر این اگر بخواهیم گفتمان های مختلفی که با بازنمایی مفاهیم در میان مطبوعات و علما ،جامه ی واقعیت بخود گرفته بودند را نشان دهیم باید از سه گفتمان  با مفصل بندی ها و وقته های متفاوت نام ببریم که عبارتند از

 1-گفتمان  علمای مشروطه طلب:

        این  گفتمان  را می توان  گفتمان "شرع " نام گذاشت ، دال مرکزی این گفتمان "شرع" بود و  و در میان نشریات  مشروطه طلب ،نشریه" حبل المتین"  بر مدار این گفتمان عمل می کرد .نگاهی به پاسخ ملا عبداله مازندرانی در پرسش درباره آنچه که علمای نجف در پی آن بوده اند روشنگر چهار چوبها و دیدگهای این گفتمان است این  پاسخ علما  در باره ماهیت مشروطه در نشریه صور اسرافیل منتشر شده است و در آن آمده است :

بسم اله تعالی    معلوم است تاسیس مجلس که سبب نشر عدالت و احکام شریعت و رفع ظلم و تعدی و ملاحظه ی مصالح ملت و دولت بر وفق شریعت باشد هیچ عاقلی و دین داری نمی گوید لازم نیست و حسن عقلی و شرعی او قابل انکار نیست . خداوند عالم جل شانه توفیق دهد به اخوان مومنین که خیر خواهی را بر خود خواهی و مصالح نوعیه را بر اغراض شخصیه ترجیح بدهند  تا مصداق خارجی مطابق مفهوم ذهنی شود . (صور اسرافیل سال اول-ش 6،ص3)

آشکار است علمای نجف بدنبال آن بودند که با حفظ حدود و ثغور دینی راهی نیز به سوی مفاهیم مدرن باز نمایند و بین دو پدیده دین و مدرنیته آشتی بوجود بیاورند ، به این خاطر  به لحاظ گفتمانی در چالش گفتمانهای قانون و شریعت گرفتار شده بودند. هر چند ملا عبداله مازندرانی آرزو کرده بود "تا مصداق خارجی مطابق مفهوم ذهنی شود "(صور اسرافیل سال اول-ش 6،ص3 ) اما امور آنگونه که ملا عبداله آرزو داشت پیش نرفت و بزرگترین چالش مشروطه نیز دقیقا اختلاف نظر لایه های متعدد روشنفکران و علما بر سر تعیین مصادیق بروز کرد . زیرا لغزندگی مفاهیم باعث بازنمایی های متعدد ی شد و مشروطه بخاطر همین بازنمایی ها دچار چالش گفتمانی شد و نهضتی که با همدلی اغاز شده بود به شکست منتهی شد .

دال های  فرعی  این گفتمان بر اساس فتاوی  و سخنان متعدد علمای ثلاثه  ی نجف  عبارت بودند از  1- نشر  عدالت  2-نشر احکام شریعت  3-مساوات  بر اساس شریعت   4- مشروطه  کردن   پادشاه  با تاسیس مجلس شورا   5-آزادی بمصداق امر به معروف ونهی از منکر    6-قانون  تلفیقی از شرع و فهم عقول مجرب

 2-  گفتمان مطبوعات عصر مشروطه : گفتمان " قانون"با دال مرکزی " قانون" که  می توان نشریات   قانون، صور اسرافیل و مساوات را نماینده آن دانست . میرزا جهانگیر خان صور اسرافیل ، علی اکبر دهخدا ، علی اکبر مساوات و میرزا ملکم خان را می توان از مروجان این گفتمان دانست ، گفتمانی که دارای بازنمایی متفاوتی از شرع و اصول مشروطه بود .

      در این باره باید یاد آور شد ریشه های معرفتی گفتمان  شرع  برخاسته از مبانی فقه شیعه (کتاب ، سنت ، اجماع و عقل ) بود و طبیعی است که علما نیز بر اساس فهم خود از این مبانی ، اجتهاد خود را درباره لزوم دفاع از مشروطه و مبانی آن بیان کنند در حالی که  ریشه های مبانی معرفتی گفتمان قانون ،  را  باید بیشتر در آثار متفکران مغرب زمین نظیر جان لاک و روسو جستجو کرد . نمونه های این بازنمایی متفاوت را در کلیدی ترین مفاهیم مشروط می توان نشان داد ، ریشه های  اختلاف در مفاهیمی مانند آزادی ، مساوات و قانون که بر اساس آنها مشروطه شکل گرفته بود پیش از انکه در بازهای سیاسی  خود را نشان دهد  به  مبانی معرفتی و بازنمایی  مفهومی از این اصطلاحات  باز گشت می کرد ، این اختلاف با نگاهی به دال مرکزی گفتمان شرع با دال مرکزی گفتمان قانون نیز کاملا قابل فهم است ،نگاهی به منازعات و جدل های نمایندگان این گفتمانها در مجلس شورای ملی اول و دوم نیز این اختلافات را کاملا آشکار می نماید .

بعنوان نمونه درباره بازنمایی مفهوم قانون، بحثهای بسیاری در مطبوعات و مجلس شورا برگزار شده است که نشانگر اختلافات عمیق در چالش این دو گفتمان است ، در کنار قانون باید به ازادی و مساوات نیز اشاره کرد که از مبانی مفهومی مشروطه ملت ایران بوده اند .میرزا ملکم خان در نشریه  قانون می نویسد " عدالت باید حکما مبتنی بر قانون باشد .و ما در ایران هنوز هیچ قانون نداریم "(قانون ، ش 1 ص2) و یا در جای دیگر عله العلل عقب ماندگی ایرانیان را در فقدان  قانون عنوان می کند و می نویسد:

ممالک ایران خیلی وسیع تر ،خاک ایران ،خیلی حاصل خیز، خلق ایران، خیلی باهوش، خیلی کار کن ،پس چرا از استعداد ملک و از هنرهای ذاتی خود به این درجه کمتر از دیگران منفعت میبرند .   سببش این است که در سایر ممالک قانون مجراست و در ایران هنوز لفظ قانون معمول نیست . (قانون ،سال اول ، ش 1 ص2)و یا در نامه ای که از سوی عموم انجمن های دارالخلافه به مجلس شورای ملی اول ارسال شده است و در مجلس نیز قرائت شده است ، نویسندگان نامه که متشکل از اصناف هستند به فقدان قانون اشاره می نمایند و میگویند:

مگر به واسطه ی نداشتن قانون ، معلوم نبودن حدود و حقوق ،عدم انتظام دستگاه دیوان و... چون در خواست همه ی این نواقص در کلمه ی مشروطیت مندرج بوداز دولت تقاضای مشروطیت نمودیم.(میرزا صالح ، 1384،373)

بنابر این در لزوم حکمرانی قانون همگان متفق بودند اما بازنمایی از قانون در میان نویسندگان و علما ی مشروطه خواه و نمایندگان مردم در مجلس شورا ، متفاوت بود مثلا آقا سید محمد جعفر نماینده مجلس اول تعریف خود را از قانون چنین ارائه میدهد :ما باید به موجب قانون اسلام رفتار نماییم . به اعتقاد تمام علما بعد از بعثت حضرت رسول اکرم (ص)تمام احکام حاضر بود ولی به اقتضای وقت به تدیج در موقع اجرا گذارده شد .(پیشین ،366) و یا وکیل التجار می گوید :" اینکه گفته می شود قانون اساسی ما قرآن است صحیح است "(همان ،342)در کنار این  بازنمایی های مختلف از قانون می توان به بازنمایی های آنها از زادی نیز اشاره کرد ، جالب آن است که آزادی ، قانون و مساوات بنیادی ترین خواسته های مشروطه طلبان بوده اند  .در مجموع باید اذعان کرد دال مرکزی  این گفتمان قانون ودال های فرعی این گفتمان بر اساس مقالات و یادداشتهای روزنامه نگاران در سه نشریه قانون ، مساوات و صور اسرافیل عبارت بودند از 1- حفظ اسلام 2- نشر عدالت 3- مساوات در برابر قانون 4- مقید کردن پادشاه به مجلس مشروطه 5- آزادی قلم بعنوان حق عامه6- قانون به مثابه حق عامه

   3- تردید گفتمان علمای مشروعه خواه :  گفتمان   مشروعه خواهان "  با دال مرکزی  " شریعت"  که مجموعه  ی دیدگاه های آنها  را باید در رسایل دوران مشروطه جستجو کرد  .

        دال های فرعی این گفتمان  عبارتند از 1- حفظ و نگهداری شریعت به گونه ای که وجود دارد 2-قانون به مثابه قانون شرع 3- تعطیلی عقل عرفی(عقل عرفی )4- بی نیازی به قوه مقننه 5- تقدم استبداد به مشروطه 6- رد  کلی مساوات 7-آزادی  پدیده ای در مقابل شرع انور  است و قابل پذیرش نیست 8- مجلس تنها مجلسی مشروعه و برای استنباط احکام دینی 

  تفاوت گفتمانهای این دوره را در مطبوعات و آثار مانده از آن دوران  قابل  دریافت است ، برای نمونه  حبل المتین در تعریف آزادی آن را به مثابه امر به معروف و نهی از منکر  بازنمایی می کند و   می نویسد:

" بدبختی ملل اسلام در این است که اصول بزرگ اسلام را گم کرده اند همین آزادی کلام و قلم که کل ملل متحده اساس عالم میدانند اولیای اسلام به دو کلمه جامعه بر کل دنیا ثابت و واجب ساخته اند .  امر به معروف – نهی از منکر ، کدام قانون دولتی است که حق کلام و قلم را صریح تر از این بیان کرده باشد ". (حبل المتین   سال   14، ش  24 ، ص 5)

و یادر جای دیگری آزادی بیان را دقیقا معادل امر به معروف و نهی از منکر بازنمایی می کند:

"ما هرگز تصور نمی نماییم که اعضای شوری راضی به سد این آزادی مشروع از ملت خود شوند ، چه سد این اساس نیکبختی اولا مخالف با شریعت مطهره است یعنی امر به معروف و نهی از منکر را سد نموده اند." (حبل المتین  ،  ش 45،ص 3) 

این در حالی است که بخش دیگری از مشروطه طلبان در نشریات خود تعریفی متفاوت از آزادی ارائه می کردند ،صور اسرافیل می نویسد :

منطبق با آزادی رفتار نمودن انسان است در تمام امور مشروعه خود به نحو دلخواه، آیا سرحدی برای این رفتار دلخواه هست؟ سرحد این رفتار تنها آزادی دیگران است.... یعنی سرحد این  آزادی تا آنجا منبسط می شود که به آزادی دیگران صدمه نرساند . حدود آزادی هر فرد هیات دیوار آزادی فرد دیگر است ." (صور اسرافیل ،ش 12  ،ص2) 

        آشکار است که این دو تعریف به لحاظ مفهومی بسیار از هم فاصله دارند و نمی توانند ذیل یک گفتمان آنها را تعریف کرد ، طرفه آنکه هر دو در مجلس شورای اول و دوم نیز که اوج بحرانها و درگیری ها بود برای خود نمایندگانی داشتند که از آن مفاهیم دفاع می کردند. آیات عظام طباطبایی و بهبهانی  مدافعان گفتمان ایجاب و تثبیت و سید حسن تقی زاده از مروجان گفتمان  ایجاب و تغییر محسوب می شوند ،به این خاطر به نظر می آید انشقاق دربین مشروطه طلبان در وهله ی  نخست  در بازنمایی از مفاهیم مدرن اتفاق افتاد و آنها بدون توجه به چنین اختلافهای  بنیادینی می کوشیدند تا به زعم خود   با رعایت مصالح، مشروطه را پیش ببرند، امری که تاریخ نشان داد راه بجایی نبرد ه است . علاوه  بر اختلافات مفهومی در میان مشروطه طلبان که تا به حال کمتر به آن توجه شده است رقیب اصلی این گفتمانها، گفتمان" ثبات و تردید" بود که اصولا سر ناسازگاری با مفاهیم مدرن داشت ، نویسنده ی تذکره الغافل و ارشاد الجاهل  که منسوب به شیخ فضل اله نوری است در باره ی آزادی می نویسد :

  ای برادر عزیز مگر نمی دانی که آزادی قلم و زبان از جهات کثیره منافی با قانون الهی است؟( زرگری نژاد،1387 ،287)

همین رساله در جای دیگر درباره آزادی می نویسد :

اگر حریت نبود،آن خبیث  نمی نوشت که قانون قرآن امروز ما را کافی نیست . باید سی هزار حکم جعل کنیم تا اداره ی امروز ما را کافی باشد ؟ اگر حریت نبود این همه منکرات در معابر شایع نمی شد ؟ اگر حریت نبود به عنوان سر سلامتی و تحبیب به خانه کفار نمی رفتند و آن کلمات کفر آمیز را در منبر نمی گفتند . (زرگری نژاد،1387 ،289)

بنابر این بازنمایی مفاهیم مدرن در جامعه آن روز ایران  منجر به  بازنمایی های مختلفی در حوزه اندیشه سیاسی شد و بر این اساس گفتمانهای رقیبی نیز متولد شدند که پیش از چالشهای جامعه شناختی و سیاسی ، با هم در بازنمایی های مفاهیم بنیادین دچار چالش بودند .اختلاف در بازنمایی از مفاهیم بنیادین انقلاب مشروطه ، مساله ای نبود که بشود با مصلحت آن را به سامان رساند و دقیقا همین اختلاف  در بازنمایی مفاهیم بود که باعث بوجود آمدن سه گفتمان شد و در  نهایت این اختلاف ها در گفتمان مشروطه انقلاب مردم ایران را به شکست کشاند.