یادداشتی برای آدم!


یادداشت |

سالار کارگر

 

بعضی فیلم ها خوب‌ند بعضی بد و یک سری هم مهم! آدمِ کاهانی نه فیلمی است که التذاذ تماشای آن در جانم بماند و بگویم فیلم خوبی است نه فیلم مشکلی داری است که بتوان گفت برای این و آن ورش بد است و نه اثیریست مهم! اشکال فیلم همین جاست! تهی بودن!

جایی هست به نام عیش آباد که زنی دنبال این روستا می‌گردد. زن(مهتاب کرامتی) را نمی‌بینیم. طوری که به نظر می‌رسد فیلمساز تعمداً زن را نشان نمی‌دهد (بگذریم

 

که همین کار را تصنعی می‌کند) و بعد در یک نمای کامل زن را می‌بینیم. زنی که سوال شده بود برایمان که چه شکلیست یک هو نمایان می‌شود و خوب بعد؟...هیچی! قرار نیست زنی کاری کند یا آدم خاصی باشد که ما نباید صورتش را می‌دیدیم. چرا زن دنبال عیش آباد است؟ به دنبال رئیس این روستاست. کسی‌ به اسم آدم. کدخدای روستایی که آب و زمین درخوری ندارد. شغل مردمش نوازندگی است. بیست سال است کسی آنجا نمرده‌ست. از همان اولش هم باورمان نمی‌شود کسی در عیش آباد نمیرد. یک نیمچه دلیل هم برایمان نمی‌آورد. آدم آمد به روستای عیش آباد و دیگر کسی نمرد. مردم آدم را بالا سر مریض می‌برند که شفا بگیرد! مثلاً مرد مقدسی است ولی هیچ قداستی در فیلم نیست. حتی شیادی هم نیست.یکی دو سال پیش فیلمی ساخته شد به اسم بندتا که داستان زنی راهبه بود. زن خودش را مقدس جلوه داده بود و منتخب عیسی ولی شیاد بود. نکته فیلم این بود که فیلم بندتا را مقدس کرده بود و بعد شیادی‌اش جلوه کرد. حالا اما دست کاهانی از اول روست. آدم روستا را مجاب می‌کند مرگشان را لاپوشانی کنند تا همه برای مجالس‌شان نوازنده از عیش آباد بیاورند. نوازنده ایی که نمی‌میرد.

حالا زن کیست؟

اسم ندارد. حرف خاصی نمی‌زند. حتی نگاهش هم چیزی

 

نمی‌رساند. کلا کاریزماتیک نیست. می‌گوید به من بگویید خانم. دنبال آدم می‌گردد. چرا؟ به کسی نمی‌گوید. باید به خودش بگوید. بالاخره بعد از سختی های بسیار موفق می‌شود و قرار می‌شود برخلاف میل ساکنان روستا در عیش آباد بماند. چرا می‌خواهد بماند؟ نمای آخر فیلم، بعد از مرگ آدم، خانم را نشان می‌دهد که سفید پوش کنار آدم، آن هم سفید پوش و بعد از مرگش به سمت خورشید و نور می‌روند. او مرگ است؟ یا لااقل فرشته اش؟ نقاشیی از آدم دارد که آدم برای کسانی که می‌میرند می‌کشد. خوب باشد زن مرگ است و آمده آدم را ببرد. کاری هم ندارم چرا اینطور و آنطور نه و این ها...خوب که چی؟

از فیلم یک مضمون می‌شود استخراج کرد. قداستی نیست. پول است. مردم برای پول در عیش آباد نمی‌میرند نه که آدم مقدس باشد. اولا که چرا باید اینطوری گفته شود...اینقدر بی ربط. زن-مرگ چه می گوید این وسط؟ چرا بعد از مرگ آدم دیگر عیش آباد مراعات نمی‌کند و تشییع‌ش می کنند و... . فیلم روی این مضمون مانور نمی‌دهد روی زن مانور می‌دهد. زن چکار می‌کند؟ هیچی. فقط هست.

 

برای توصیف آدمِ کاهانی یک واژه کافیست: ابزورد