گرگان خاک باران شد


یادداشت |

سر دبیر – بی گاه یکشنبه، تنگ غروب مردم گرگان و روستاهای آن دلخوش به نم نم بارانی و مهی دلنشین بودند. باران شتک می زد و مغازله ای عاشقانه بین زمین و آسمان جاری بود اما این سر خوشی ها دیری نینجامید که شهروندان دانستند که آن مه غلیظ نه نجواهای عاشقانه بین آب و آسمان بود که دریغا و دردا که خاک بوده است. خاکهایی ریز که باد آنها را به پرواز در آورده است. خاک های ریزی که کارشناسان به آن ریز گرد می گویند و سالهاست که استان هایی از کشورمان به آن دچارشده اند و شوربختانه از این پس ما نیز در گلستان به آن دچار خواهیم بود. اما ریزه گرد یک شبه به گلستان نرسیده

 

است، مساله ای است که نزدیک به یک دهه کارشناسان نسبت به آن هشدار داده بودند. بی توجهی به محیط زیست، سوزاندن جنگل‌ها، گازهای گلخانه‌ای نیروگاه‌ها و کارخانه‌ها، آلودگی ترافیکی خودروها و کامیون‌ها و سوزاندن زغال سنگ و دیگر سوخت‌های فسیلی در تولید ریزگرد بیشتر از عوامل طبیعی نقش دارد. پدیده هایی مانند افزایش بیابانها و خشک شدن رودخانه، فقدان مدیریت صحیح آبی و پیش از همه اینها انقلاب صنعتی و امروزه  تغییر اقلیم به گرم شدن زمین و خشکسالی انجامید که نتایج آن را نیز می بینیم. حضور ریزگردها می توانند محیط زیست  و سلامتی شهروندان را با مشکلات جدی روبرو کند. قرار گرفتن در معرض ذرات بسیار کوچک آلاینده‌ی موجود در هوا، با افزایش بیما‌ری‌های تنفسی، حتی مرگ همراه است. همچنین برخی ذرات که به تشکیل باران اسیدی کمک می‌کنند، می‌توانند دریاچه‌ها، رودخانه‌ها و رودها را برای آبزیان نامناسب کنند. علاوه بر این باران اسیدی می‌تواند به ساختمان‌ها، بناهای تاریخی و رنگ خودروها آسیب برساند و حتی آلاینده‌هایی که باعث ایجاد ریزگرد می‌شوند، ممکن است باعث تشکیل گاز ازن در سطح زمین شوند که یکی دیگر از آلاینده‌های زیان‌بار محسوب می‌شود. پراکندگی نور از ذرات ریزگرد می‌تواند باعث اختلالات دید شود، در روزهای ریزگرد، رنگ‌های

 

طلوع و غروب خورشید کم‌رنگ به‌نظر می‌رسند و ممکن است ستارگان در شب دیده نشوند. در برخی موارد اثرات ریزگرد می‌تواند آن‌قدر زیاد باشد که در نزدیکی غروب خورشید، خورشید پیش از رسیدن به افق به‌طور کامل ناپدید شود. در گلستان بنا به نظر کارشناسان وضعیت اندکی متفاوت است، بنا به گفته مدیرکل هواشناسی گلستان در دی ماه سال گذشته در سال 1400 گلستان 15 روز میزبان ریزه گردها بوده است و پیش بینی شده بود که این روزها با توجه به وضعیت عمومی استان افزایش یابد در همین باره گلشن مهر در تابستان دو سال گذشته  با دکتر قربانعلی روشنی کارشناس خاک  در باره ریزه گردها گفت و گویی انجام داده بود که در آن گفت و گو روشنی به بروز فاجعه محیط زیستی هشدار داده بود. وی در این گفت و گو با توجه به نوع خاک لسی  برخی مناطق گلستان گفته بود  که دوباره آن را می خوانیم : در سه دهه گذشته در غرب گلستان و سواحل، بین دریا و خشکی حدود هفت کیلومتر باتلاق داشتیم. باتلاقی که بیشتر طول سال اشباع از آب بود و جدای از اکوسیستم خاصی که داشت رونق اشتغال را به همراه داشت. ماهیگیری و شکار و سایر کاربری ها را داشتیم، با نگاهی به تصاویر ماهواره ای که به راحتی هر لحظه می توانیم رصد کنیم. این هفت کیلومتر فرضی  الان تقریبا خشک خشک است،

 

هفت کیلومتر عرض در چهل کیلومتر طول و عمق آب را اگر یک متر در نظر بگیرید ...

 

می بینید چه حجم عظیمی از آب را از دست داده ایم، آب با کیفیتی نبود اما تغییر اکولوژیکی سریعی را در منطقه داشتیم. اتفاقی که افتاد، این است الان خودتان می بینید که یک منطقه ی خشکی را آنجا داریم به واسطه ی شوری بالایی که دارد به واسطه ی نوع ذرات ریزی که در آنجا شکل گرفته در انتهای مسیر که آب بوده هر چه ذره ی ریز بوده آنجا نشسته، با این عقب نشینی که دارد اتفاق می افتد با این تغییراتی که ما به صورت غیر علمی انجام داده ایم، آمده ایم روی اکثر رودخانه ها هر روستایی که بروید، مثلا روستای یساقی( رودخانه ی شصت کلا )در دوران کودکی ما به راحتی می شد در آن  آب سالم تمیزی که در آن  ماهی زنده بود  را دید. در طول سال که بیشتر هم می شد ولی الان به جز دو ماه در سال آن هم به صورت سیلابی آبی نمی بینید این یک مثال است شاید سرشاخه

 

هایی مثل شصت کلا فراوان بودند که به قره سو و گرگان رود می ریختند همه ی اینها را آمدیم  با انواع آب بندان ها آب را از آن اکوسیستم گرفتیم و آن تغییر را ایجاد کردیم. وقتی آبی که سهمیه ی حق آبه ای نانوشته ی آن جا بوده را حذف کردید، طبیعی است که این اتفاق می افتد. آن باد دایمی که بالاخره ما داریم از دریا به خشکی، این دانه ها  که بسیار ریز  هم هستند و  به واسطه ی نوع ترکیب شیمیایی که دارند چسبناکی لازم را هم  ندارند و منفردند را به حرکت در می آورند.

 

البته حق دارید بگویید شبیه افسانه است  اما واقعیت است، آیندگان شاید ما را لعنت کنند که چرا آن روزی که می دانستیم هشدار ندادیم و پیگیر نبودیم و اتفاقی که می افتد شبیه خوزستان است  به واسطه ی خشک کردن هورالعظیم ،حالا مصنوعی یا طبیعی، ریزگرد داریم. بعد می بینیم بعد از دو سه روز چون  کوهی در برابر خوزستان  نیست و این گرد و غبار  به سمت خلیج فارس  می رود و در کشورهای دیگر خالی می شود. ولی اینجا  البرز  وجود دارد، رشته کوهی دوهزارمتری در برابرمان است، در فاصله ی خیلی کم و این ریزگردها در اینجا انبار می شود و راه گریز ندارد و  ما را خفه خواهد کرد. بعضی از خوانندگان ممکن است گفته های ما را توهم بدانند اما

 

نکته ای را من عرض کنم که کامل کننده ی این موضوع است در سراسر اراضی استان تپه هایی داریم که به آن ها  می گویند لس. تپه های لسی  تپه هایی هستند که در دوران سوم زمین شناسی از صحرای گوبی و بیابان مرکزی چین و مغولستان بادهای تندی وزیده  شده و این ذرات ریز را از آنجا آورده به اینجا و خورده به این رشته کوهها و نتوانسته عبور کند و همینجا نشسته است، در  بعضی از جاها شما  می توانید  این لس ها را ببینید، ارتفاع همین گلند تاریکی در اطراف گرگان لایه هایی از خاک لس را  می توانید ببینید، ممکن است پنجاه متر ارتفاع  داشته باشند اما یک دانه سنگ ریزه در آنها وجود ندارد.  معنی آن این است که خاک اینجا بوجود نیامده است، چون در حالت عادی خاک از سنگ بوجود میاید پس این خاک از جای دیگری آمده است و اینجا  نشسته است و هر چه آن موقع آبادانی بوده پای کوه از بین  رفته است. منظور این است که این اتفاق دور از ذهن نیست که میلیونها تن غبار از جایی دور دست آمده و  اینجا نشسته است  و هیچ بعید نیست در سالهای آینده اگر ما تعادلات اکولوژیکی را توجه نکنیم دوباره به این بلا دچار شویم. مطمئن باشید به پاکیزگی محیط ما خسارت های جبران ناپذیری وارد می کند. به عنوان یک کارشناس عرض می کنم که ما بایستی به طبیعت احترام بگذاریم و اجازه ندهیم به خاطر بهره

 

برداری های کوتاه مدت  و بعضا منفعت محور جامعه آینده مان را با خطر مواجه کنیم.  اینها را دانش  امروز به ما هشدار داده بود که ریزه گرد خواهد آمد و.....بنابراین  باید به راه علم برگردیم راهی که اگر با دقت طی نشود فرزندانمان به ما نفرین خواهند کرد و ما را نخواهند بخشید.