کرونا: ضرورت تغییر رویکرد جهان از اکولیبریوم غربی به عصر پساتوتالیتار" ■ حسین پایین محلی




ادمی براین ربع مسکون همواره در جستجوی رسیدن به یک "قرار"بوده.انسان پس ازهبوط براین سیاره رنج غربت وجود رابه انحای مختلف واشکال متفاوت بیان نموده.این غربت هستی درشعروموسیقی ومعماری واسطوره چه به شکل فردی چه جمعی وچه تاریخی خود رانشان داده است.اما باگسست  غرب از جهان سنت یا کلیسایی یابه اصطلاح خود غربیها "قرون وسطایی"این بازیابی هویت تاریخی بانگاه به گذشته اسطوره ای ودینی دراینده دنبال شد.متفکران مدرن بانگاه به گذشته ودرک موقعیت تاریخی جهان غربی برخی باطرح دستگاه های عریض وطویل به ترسیم "یوتوپیا"پرداختند و برخی با بیان واقع نگری درصدد حرکت به جامعه معمولی.جدای از متفکران دینی که درغرب به طرح مدینه فاضله خود پرداختند،مارکسیسم جامعه ارمانی خود را در جامعه بی طبقه تعریف کرد ونهایت ان رانیز دیدیم.امالیبرالیزم بابیان غرایز بشر وتقلیل من تاریخی به من فردی ازسویی به ارزش زدایی از تاریخ وعالم پرداخت ازسویی به تاریخ سازی برای بشر روی اورد.تاریخی که بشر رادر خود غرق ومستحیل کرده.تاریخی که دران تاریخ رانه تعالی بلکه تنازع بقا،جامعه را نه امت بلکه جنگل،انسان رانه خلیفه الهی بلکه موجود هوشمند،عالم رانه اراده معطوف به حق بلکه اراده معطوف به قدرت،اقتصاد رانه اعتدال ومیانه روی بلکه منفعت گرایی واصالت سود(یوتیلیتاریانیسم)،بشرا را نه دارای تکلیف دربرابر امر مقدس بلکه دارای حقوق،درحوزه روان شناسی نفی روح وتاکید بر نفس مادی ولذت جویی واکنون گرایی وخروجی این نقشه هستی شناختی ومعرفت شناسی چیزی نبود جز انسان منتشر شده که در گرداب نیست انگاری افتاده وخود آگاهی تاریخی خود راازدست داده وهویت کاذب گرفته اماهمچنان بیقرار:جمله بیقراریت ازطلب قرارتوست/جمله بیقرارشوتاکه قراریابدت!درچنین جهانی که  رسانه ای است  وپروپاگاندای غرب درصدد حفظ هژمونی جهانی است غرب باساختارهای بین المللی جلوی هر تغییر بنیادینی می ایستد ویا با دکترین شوک درصدد حفظ وبسط ونهادینه سازی خود درجهان است.درچنین وضعیت تاریخی کرونا راچه ساخته دست بشر_سرمایه داری_قلمداد کنیم یانه این امکان فراروی بشر به وجود امده تادرباب حقیقت عالم وماهیت جهان جدید وضرورت اتخاد رویکرد درنسبت کنونی جهان باعالم درپیش بگیرد.این تغییر رویکرد از فرد فرد ماشروع میشود_مثل فیلم جزیره_.از روی گردانی به غرب_مثل فیلم  افسانه مرلین_تارویگردانی جمعی درقالب جنبش های اجتماعی در کشورها وتبدیل به جنبش جهانی وفشار بردولتهای ملی وسازمانهای بین المللی برای ایجاد تغییرات درسطح جهانی وایجاد نظم نوین جدیدی که مبنای حقوق بشر انسان غربی نباشد بلکه به بازتولید وبازسازی روابط ونسبت ادمی وملتها واقوام باهستی منتج شود.غرب پس از انقلاب صنعتی به انحای مختلف به  استعمار جهان واستثمار ملتها واستحمار پرداخته.از فتح سرزمین وچپاول منابع طبیعی وانرژی وخدادادی (روزمینی وزیرزمینی)تا مدیریت (بخوانید غارت)منابع انسانی ومهاجرت نخبگان ازسرزمین مادری به کشورهای متروپل تاتجزیه وراه اندازی جنگ داخلی وناامن کردن مناطق مختلف جهان با فروش سلاح واتخاد سیاستهای غلط وتحمیل ان ازطریق نهاد ها بین المللی.اکنون تمامیت غرب دربحران است وکرونا پرده ازچهره حقیقی غرب برداشت وهمه دیدن این عروس باکره ای که هزاران خواستگار داشت عجوزه ای  بیش نیست.آن زمان فرارسیده که بشر بااعتراض به سرمایه داری غربی زمینه بازشدن غل وزنجیرهای چند صدساله تاریخی که انسان غربی بروجود او زده رابازکند.تحقق ازادی فردی در گرو ازادی تاریخی بشر از کاپیتالیسم غربی است.این حریت انسان از زمان ظهور عرب جدید جای خود رابه آزادی داد که غربیها تعریف میکردند ودرنسبت با جهان غیرغربی نیزازان عدول مینمودند.بیشک جهان پس از کرونا جهانی است که دیگر خبری ازاکولیبریوم غربی نیست و تمامی ازادگان عالم وملتهایی که قرنهای های متمادی مورد ظلم وتصرف تمدن غرب قرار گرفتند در اجماعی جهانی ودرقالب انتی کاپیتالیسم  افق جهان پساغربی را که به عنوان سیستم اولیگارشی جهانی به کنترل ان میپرداخت تعییر خواهند داد وجهان پساتوتالیتر راشاهد خواهیم بود‌جهانی که بی هیچ تعارفی فضای حاکم بران به سمت فطرت وجامعه مشترک جهانی حرکت ‌‌ کرد.

 

فعال فرهنگی