علیرضا دبیر


یاددداشت اول |

با مسوولیت سردبیر

 

علیرضا دبیر، قهرمان اسبق جهان و رییس حاضر فدراسیون کشتی، در گفت و شنودی که از او متتشر شده است، سخنان جالب و البته صادقانه ای را درباره نامزدیش در شورای شهر تهران و چگونگی شرکت در انتخابات به عنوان نامزد مستقل بیان کرده است، مساله ای که بسیاری از نامزدهای ادوار مختلف مجلس و شورا و حتی ریاست جمهوری نیز به گونه ای دیگر مصداق آن هستند اما بنا به حفظ مصلحت های شخصی، چنین بی پروا سخن نمی گویند. در این باره نقدهای تند و تیزی نیز به دبیر و لحن او شده است اما آنچه ما باید به آن توجه داشته باشیم آن است که تا زمانی که حکمرانی را به زیور دانش و تجربه آراسته نکنیم این در بر همین پاشنه خواهد چرخید. براستی وقتی اجازه نمی دهیم فعالان سیاست در احزاب، سامان پیدا کنند چرا باید انتظار فرهیختگی از منتخبین داشته باشیم؟ مگر غیر از این است که نامزدهای مجلس شورای اسلامی و یا شورای اسلامی شهر و روستا حتی تا آخرین روزهای نزدیک به انتخابات نمی دانند امکان حضور در انتخابات را خواهند داشت؟ آیا همین داستان در انتخابات ریاست جمهوری در دوره های متوالی تکرار نشده است؟ در چنین احوالی اصولا آیا می شود صاحب برنامه و معیار برای اداره امور بود؟ براستی انتظار داریم وقتی احزاب قدرتمند نداریم و یا نهادهای مدنی، حضوری در عرصه اجتماعی ندارند، شهروندان بتوانند بین نامزدها انتخاب دقیقی داشته باشند؟ برخی گویا نمی خواهند باور کنند و یا نمی دانند مردم سالاری تنها در صندوق رای خلاصه نمی شود. مردم سالاری یک مجموعه اتفاق است که از آزادی اطلاع رسانی، گردش نخبگان در قدرت، احزاب قدرتمند، نهادهای مدنی و آنگاه انتخاب آگاهانه شهروندان در یک فرایند عادلانه و برابر شکل می گیرد. اینک سوال این است اگر واقعا چنین شرایطی در کشور جاری بود، علیرضا دبیر می توانست بخاطر قهر از سازمان تربیت بدنی، به شورای شهر راه پیدا کند؟ باری، تا اختیار در دستان ماست باید درس بگیریم و با رفع انتقادات و اشکالات، راه بهتری را برای حکمرانی برگزینیم والا همیشه باید در انتظار چنین اتفاقاتی باشیم و البته از این دست حوادث نیز کم نداشته ایم.