زندگی بخش 1


یادداشت |

مهدی سیف حسینی _ فاصله بین تولد تا مرگ، زمانی هست که گذر آن زمان را زندگی می گویند. طول این زمان متفاوت است و برای انسان ها از آغاز خلقت تا امروز این طول بطور متوسط تغییر کرده و از 35 سال به حدود 100 سال رسیده است. علت این افزایش نیز پیشرفت علوم در زمینه پزشکی می باشد و خدمات گسترده ای که علم پزشکی در شاخه های مختلف به انسان نموده بطرز شگفت انگیزی آنقدر گسترده هست که امروز طول زمان زندگی را به سه برابر افزایش داده است. شناخت آدم ها در این زمینه از یکسو و میل به بیشتر ماندن در این جهان و آن غریزه جاودانگی که در همه انسان ها وجود دارد و به آنجا رسیده که امروز اکثر آدم ها میزان قند خون، کلسترول، فشار خون و ... خود را دقیقا می دانند و نیز حتی دستگاه های مختلف تنظیم کردن میزان چربی، قند، نمک و ... را در منزل دارند. با این حال میزان زمان قابل استفاده برای زندگی هر فرد انسانی متفاوت هست. همانطور که در سایر پدیده های هستی چنین است. بدین معنا که شما یک سنگ فسیلی را در گوشه ای از کره خاکی پیدا می کنید که میلیون سال عمر دارد. یا گیاهان که برخی عمری چند ماهه دارند و برخی همچون درختان عظیم، عمری چند قرنی را بخود اختصاص داده اند. در میان حیوانات هم چنین است. برخی حشرات و پروانه ها عمری چند روزه دارند اما می گویند کلاغ ها تا 400 سال عمر می کنند. یعنی اینکه مقدار زمان در اختیار هر فرد متفاوت است و طول آن به شرایط خاص اقلیمی، جغرافیایی، طبیعی و ژنتیک بستگی دارد. اما آنچه مهم است و مدنظر باید قرار گیرد، کیفیت این زمان است. اینکه بخصوص انسان ها از زمانی که در اختیار دارند، چگونه باید بهره وری کنند و از آن استفاده نمایند. برای انسان ها استفاده از این زمان را زندگی تعریف کرده اند.