نکته ای از مثنوی شریف گذر از عوام


یادداشت |

 احسان مکتبی

 

 

یکی از نکاتی که در میان اندیشمندان و متفکران ایرانی و مسلمان همواره بر آن تاکید شده است، پرهیز از عوام است. حضرت حافظ در بیتی کنایه دار می فرماید :

 باده خور،غم مخور و پند مقلد منیوش

اعتبار سخن عام چه خواهد بودن

 و اعتبار کلام بدون تحقیق را به هیچ می گیرد، و حضرت مولانا در دفتر دوم مثنوی شریف هشدار می دهد که عامه صاحب تشخیص نیستند و می فرماید:

طالب زو گشته جمله پیر و عام

لیک قلب از زر نداند چشم عام 744/2

و تاکید می کند که عوام، سطحی نگر و ظاهر بین است و در جای دیگر می گوید:

 بس مثال و شرح خواهد این کلام

لیک ترسم تا نلغزد وهم عام 840/2

و نگرانی خود را از کژ اندیشی عامه بیان می کند

 به این خاطر توصیه می کند چنانچه هنوز به فهم امور نرسیده اید دل به گروی فهم دانایان بسپارید تا به سر منزل مقصود برسید .

گر محک داری گزین کن ورنه رو

نزد دانا خویشتن را کن گرو 746/2

 این نکته خصوصا زمانی بیشتر اهمیت پیدا می کند که بدانیم از نظر مثنوی شریف آدمی همواره باید از هفت گناه بزرگ نفسانی یعنی نفاق،حرص،حسادت،خشم،کینه،غرور و شهوت پرهیز نماید .

 وا گشایم هفت سوراخ نفاق

در ضیای ماه بی خسف و محاق 2534/1

 و چنانچه انسان نتواند به هر ترتیب خود را از مرض های هفت گانه نفسانی دور نگهدارد نباید انتظار شکوفایی روح و روان را نیز داشته باشد، فی الواقع حضرت مولانا چار چوب دقیقی از عامی و مردم عوام به ما ارایه داده است و معتقد است اگر این نشانه ها را در خود دیدیم ما نیز جزو عامه ایم و گمان نکنیم که می توانیم با این رذایل نفسانی راهی به شکوفایی در خود بگشاییم. آن چنان که پیامبر اکرم (ص) نشانه ی دینداری را از زید می خواهد و می پرسد:

گفت پیغمبر صباحی زید را

کیف اصحبت ای صحابی با صفا

گفت عبدا مومنا باز اوش گفت

کو نشان از باغ ایمان گر شکفت 3500/1

و بنا بر روایت مثنوی پیامبر (ص)ایمان را بسان باغی شکوفا ترسیم کرده است که مومن را در برابر هفت سوراخ نفاق نفوذ ناپذیر می کند. باغی که شادابی و طراوت جزو ماهیت آن است و مومنان با گذر از نفسانیات به آن وارد شده، از عوام تشخیص داده می شوند. بنابراین تا زمانی که این رذایل در جان و روح ما خانه کرده است هنوز در جهان نادانان سیر می کنیم و به دنیای دانایان و باغ شکوفا و با طراوت ایمان راهی نبرده ایم.

 

صاحب امتیازروزنامه گلشن مهر