خروج از گردنه فقر


یادداشت |

عظیم قرنجیک

 

 

 

 

 اگــر کســی قصــد درک زندگــی مــردم فقیــر و چگونگــی خــروج آنهــا از فقــر را دارد، ابتــدا بایــد فقــر را تعریـف و اندازه گیـری کنـد. فقر آن نیست که بانـک جهانـی با تصور دنیایـی بـدون فقـر، فقـر را تعریـف می کنـد. و یا رؤسـای حکومتهـا قـول دهنـد کـه  فقـر را ریشه کن کنند. بلکه باید بـه مـردم اجـازه داد، تا خودشـان فقـر را تعریـف کننـد. بـا اسـتفاده از تعاریفـی کـه مردم جوامع محلـی از فقـر می کنـند، هیـچ تردیـدی وجـود نـدارد کـه فقـر مشـکل خیلی هـا شـناخته می شـود. پس اگر چنین است، هدف روشن است: پایان دادن به فقر. برای این کار ابتدا باید به این پرسش پاسخ دهیم که چرا مردم فقیر، فقیر هستند. باورهای موجود درباره فقرا و علل زیربنایی فقر، تعیین کننده اقداماتی است که عاملان و فعالان امر توسعه دنبال می کنند، سیاست هایی است که سیاستمداران ملی طراحی می کنند، و اعمالی است که ما به عنوان شهروندان دغدغه مند انجام می دهیم. بنابراین، فرضیاتی که ما درباره علل زیربنایی فقر داریم، در این باره که؛ آیا خانواده های ساکن جوامعی فقیر، شانسی برای خروج از فقر خواهند داشت یا خیر، مهم خواهد بود. باورهای بر زبان نیامده، امتحان پس نداده و اغلب ناخودآگاه ما درباره فقرا سرنوشت ساز هستند، چرا که تعیین می کنند آیا فقر اصلاً به عنوان یک مشکل تعریف می شود یا خیر. و ا گر فقر را مشکل می دانیم، مشکل مربوط به چه کسانی است؟ آیا تنها مشکل فقرا است یا مشکل ما هم هست؟ باورهای موجود درباره ماهیت فقر و " فقرا " می تواند برانگیزاننده اقدام - یا توجیه کننده بی عملی باشد. صداهای فردی، بافتار محلی و تغییر طی زمان، ســه اصــل اساسی است که می تواند بررســی کارشناسان را هدایــت کنــد. بنابرایــن  اول، اولویــت بــه صداهــای هــزاران مردمــی داده شود کــه در جوامـع روسـتایی و یا در حومه شهرها زندگـی می کننـد و تجـارب و بینش هـای  خاص خـود را دارند که به آنها بایستی توجه شود. دوم اینکــه، بافتــار محلــی اهمیــت دارد. بنابرایــن باید افــراد و خانوارهــا را در بافتارهــای جامعــه محلی شــان جــای داد و از تمرکــز صــرف روی ویژگیهــای فــردی یــا خانــوار کــه معمــول پیمایش هــای فقــر اســت، فراتــر رفت. توجــه خاصــی بــه قواعــد، آیین نامه هــا، هنجارهــای غیررسـمی و انتظاراتـی داشت کـه بـر نهادهـای اجتماعـی، اقتصـادی و سیاسـی محلـی کـه مـردم فقیـر بـا آنهــا در ارتباط انــد حاکــم هســتند. سـوم، دربـاره تغییـر، به عبارت دیگر علاقـه بـه تغییـر در طـی زمـان اسـت، یعنـی دنبـال پویایی شناسـی تحـرک فقـر بود. بسـیاری از بررسـیها یـک تصویـر لحظـه ای، یـک تصویـر ایسـتا از افـراد بیحرکـت در زمـان را نشــان می دهنــد. مــا تصویــر متحــرک می خواهیــم. مــا در جســتجوی فهمیــدن عمــق فرایندهایــی هسـتیم کـه از طریـق آن مـردم از فقـر خـارج مـی شـوند یـا در آن سـقوط می کننـد.عوامـل اقتصـادی، اجتماعـی و سیاسـی یـک تفـاوت در تحـرک جامعـه ایجـاد می کنـد. عوامـل مثبـت کـه از خـروج از فقـر حمایـت می کننـد عبارتنـد از رونـق اقتصـادی کلـی (خصوصـا آسـانی یافتـن شـغل)، حضــور فیزیکــی بازارهــا در یــک روســتا، و نزدیکــی بــه شــهرها و جاده هــا. همچنیــن مســئولیت پذیری دولـت محلـی یـک تفـاوت مثبـت ایجـاد می کنـد.راهکارهای خروج از گردنه فقر چگونه باید باشد؟راهکارهـا بـراى خـروج از فقـر بایـد از پاییـن بـه بـالا، مشـارکتى و از درون خـود جوامـع ارائـه، و البتـه از سـوى سـازمان های متولـی و سیاسـتمداران محلـى پشـتیبانى شـود. لذا به جــای اتــکا بــه پیش فرضهــا دربــاره فقــر، و تصمیم گیــری از بالا بــراى مــردم فقیــر، توجــه بــه خواســته ها و شــرایط خــاص هــر جامعــه، مســتقیما و بــدواً بــه ســراغ فقــرا مــی رود، و تجربیــات زنــان و مـــردان فقیـــر در خـــروج از فقـــر و ســـایر مفاهیـــم و عوامـــل مهـــم و اساســـى در زندگـــى فقـــرا را روایـــت می کنـــد. باید بررســـى کرد کـــه چگونـــه برخـــی از خانوارهـــای فقیـر در برخی جوامع، توانسـتند از نردبـان زندگـی بـالا برونـد و از فقـر خـار ج شـوند درحالیکـه برخـی دیگـر نتوانسـتند. بایستی نقـش نهادهـا و فرآیندهـا در سـطح محلـی کـه یاریگـر یـا مانـع تـلاش فقـرا بودنـد را تشـریح کرد و درک و فهـم فقـرا از آزادى، برابـرى، مردم سـالاری، توانمندسـازى، رویاهـا و آرزوهـا را از زبـان خــود آنهــا شنید و بیــان کرد. معمولاً راهکارهـاى متعـددى بـراى کاهـش فقـر پیشـنهاد می دهنـد کـه دو مـورد از اصلیتریـن آنهـا عبارتنـد از:

۱- بسترسازی جهت تحقق رشد و رونق اقتصاد محلى

۲-جلوگیرى از تکانه های مرتبط با سلامت و انواع بیماریها

و اینکــه چه کارهایــی را می تــوان بــراى فقــرا انجــام داد تــا دسترســی عادلانــه و بــدون تبعیــض بــه انــواع مشــاغل و بازارهــا را داشــته باشــند. در واقـع امـکان راه انـدازی کسـب وکارهای جدیـد کـه مکمـل فعالیـت کشـاورزى باشـد، مهمتریـن راهبــرد بــراى خــروج از فقــر اســت. فقــرا کســانى هســتند کــه ســرمایه اصلــی آنهــا نیــروى کار اســت. غالـب مـردم فقیـر بـه تسـهیلات اعتبـارى رسـمی دسترسـی ندارنـد و بیشـتر آنهـا بـراى تامیـن منابـع در امـــور مصرفـــی  مالـــی وامهـــای کوچـــک بـــا نرخهـــای بهـــره بـــالا مـــی گیرنـــد. ایـــن پولهـــا معمـــولاً در مصــارف هزینــه ای خانــوار خــر ج مــی شــود و کمکــی بــه بهبــود تــوان درآمدزایــی خانــوار نمی کنــد. مـردم فقیـر نیـاز بـه وامهـای بزرگتـر، ترتیبـات تامیـن مالـی جدیـد و نوآورانـه بـرای کارآفرینـی کوچـک، و پشــتیبانی لازم بــرای اســتفاده از اعتبــارات بانکــی ســهل الوصول دارنــد. در کنـار این هـا، نقـش عوامـل روانشناسـی، انگیزشـی و مسـئله عاملیـت فـردی را هـم نبایـد نادیـده گرفـت. یعنـی در افـراد انگیـزه ایجـاد شـود تـا روی پـای خـود بایسـتند، حرکـت کننـد و بتدریـج از گردونه فقـر خـار ج شـوند در ایـن مـورد ایجـاد اعتمـاد و بـاور بسـیار مهـم اسـت تـا مـردم را علاقه منـد بـه سـرمایه گـذاری و صـرف هزینـه بـرای آینـده خـود و فرزندانشـان کنـد.  مداخـلات ســاده و کــم هزینــه ای کــه بــه فقــرا و گروه هـای آســیب پذیــر در معــرض فقــر موثــر باشد، لازم اســت. همچنین بایستی کاری کرد که روزنه های امیــد برای فقرا گشوده گردد تــا رفتــار خــود را تغییــر و بــه آینــده ای بهتــر هدایــت شــوند. سیاسـت و برنامـه هایـی باید تدارک دیده شود، کـه امیـد را بـه جامعـه و اقشـار فقیـر بازگردانـد، و البتـه همزمـان فرصـت هــای بیشــتر بــرای محقــق شــدن امیــد و آرزوهــا و ابتــکار عمل هــای فقــرا فراهــم کنــد، راهبــرد موفــق  دیگــری بــرای خــروج از فقــر اســت. البته، درک و فهـم خـود مـردم از آزادی، دموکراسـی، برابـری، توانمندسـازی نیز مهم است. در کنار این ها ،عوامـل اقتصـادی، اجتماعـی و سیاسـی نیز باعث ایجاد تحرک در جامعـه می شود. عوامـل مثبـتی کـه از خـروج از فقـر حمایـت می کننـد عبارتنـد از رونـق اقتصـادی کلـی (خصوصـا آسـانی یافتـن شـغل)، حضــور فیزیکــی بازارهــا در یــک روســتا، و نزدیکــی بــه شــهرها و جاده هــا. همچنیــن مســئولیت پذیری مسئولین محلـی نیز، می تواند تفـاوت مثبـت ایجـاد کنـد، کـه از خـروج از فقـر حمایـت می کند. همه اینهـا بـر مـردم فقیـر، در بسـترهای متفـاوت رشـد، اجتماعـی و سیاسـی تاثیـر می گـذارد.کارشناسان دو دلیــل مهــم برای ســقوط بــه ورطه فقــر بر می شمارند، که عبارتنــد از: کاهــش رونــق اقتصــاد محلــی و افزایــش تکانه هــای ســلامتی. ایــن یافته هــا دلالت هــای سیاســتی مهمــی دارنــد. همچنین کاهــش آســیب پذیری اجتماعی افراد فقیر، بســیار حیاتــی اســت. مــا بایــد بــه مــردم کمــک کنیــم تــا دارایی هــای دائمــی داشــته باشــند کــه شــانس ســقوط کــردن بــه فقــر بــه واســطه تکانه هــای غیرمنتظــره از قبیــل افزایــش قیمــت خــورا ک و ســوخت، بیمــاری، بلایــای طبیعــی، یــا از کار بیــکار شــدن را کاهــش دهــد. مــا بایــد تورهـای ایمنـی اجتماعـی اساسـی شـامل تهیـه و تـدارک خدمـات سـلامت اساسـی را فراهـم کنیـم تـا از تبدیــل بدبیاری هــا و بدشانســی ها، بــه رویدادهــای فاجعه بــار جلوگیــری شــود. بایــد فرصت هــای اقتصـادی در سـطح محلـی را چنـان گسـترش داد کـه مـردم فقیـر دسترسـی عادلانـه ای بـه مشـاغل  و بازارهـا داشـته باشـند. دیگر اینکــه بررســی ها روشــن می ســازد کــه مــردم فقیــر انــواع ابتــکار عملهــا را انتخــاب کــرده، و امتحــان می کننــد، در بیشــتر مــوارد حتــی بیــش از کســانی کــه وضــع رفاهــی بهتــری دارنــد. میلیونهــا خرده پــا وجــود دارنــد امــا فضــای ســرمایه گذاری بــرای ایــن کارآفرینــان وجود ندارد. میلیونهــا کارآفریــن فقیــر خرده پـا، در کانـون توجـه راهبردهـای مبـارزه بـا فقـر قـرار نداشـته اسـت. در بیشـتر مواقـع، مـردم فقیـر بـا زمیـن بـازی صـاف و همـوار مواجـه نیسـتند. مـردم فقیـر بیـرون از دایـره بیشـتر خدمـات مالـی باقـی مانده انـد و وام دهنـدگان بـزرگ، تمایلـی بـه وام دادن بـه کسـب وکارهای کوچـک و کارآفرینـان خـرد ندارنـد. پـس بـه مدلهـای نهـادی و ابزارهـای مالـی جدیـد نیـاز اسـت، تـا بـه نیازهـای مالـی مـردم فقیـر پاسـخ دهـند، و سـرمایه مورد نیـاز بـرای گسـترش کسـب وکار، و اتصـال بـه بازارهـا را در اختیـار آنهـا بگـذارد. وقتـی نـرخ رشـد اقتصـادی پاییـن اسـت و نیمـی از جمعیـت فقیرنـد، برنامه هـای بازتوزیعـی برمبنای ایـن فـرض کـه بـه هرکسـی اعانـه اندکـی داده شـود، ممکـن اسـت بـه فقـرا بـرای تحمـل اوضـاع کمکـی بکنـد، امـا ایـن کمکهـا بـه نـدرت دارایی هـای دائمـی ایجـاد می کننـد تـا آسـیب پذیری کاهـش یابـد: چنیــن برنامه هایــی نمی تواننــد تعــداد قابــل توجهــی از مــردم را از فقــر خــار ج کننــد. برنامه هــای حمایـت اجتماعـی بایـد آنقـدر دستشـان پـر باشـد تـا مـردم فقیـر را قـادر کنـد در برابـر تکانه هـای وارده مقاومـت کننـد، و دارایـی هایی جمـع کننـد تـا آنهـا را از فقـر نجـات دهـد. بعـلاوه تمرکـز بایـد بـه سـمت افزایـش رونـق اقتصـادی در سـطح محلـی تغییـر جهـت دهـد، فرصت گشـایی کنـد، فـوت و فن هـای کسـب وکار را یـاد بدهـد تـا ابتـکار عمـل فقـرا بـه نتیجـه مطلـوب بینجامـد و جلـوی زخم هـای ناشـی از تکانـه سـلامت را بگیـرد.  فقرا با اعتمــاد بــه نفــس و ابتــکار عمــل می توانند، دســت در دســت هــم، و بــا آرزوهــای بلنــد بــرای آینــده، بــه پیــش رونـد، و آرزوهـای بزرگـی بـرای آینـده فرزندانشـان در سر بپرورانند. در غیر این صورت، چنان که گفته اند؛ " فقـر حیـوان وحشـی بیرحمـی اسـت. ا گـر چـرت بزنـی تـو را می خـورد. بـرای همیـن اسـت کـه مـردم نمی خوابنــد، آنهــا کار می کننــد تــا جــان بگیرنــد."