■   بامسوولیت سردبیر

بزرگترین سرمایه یک مدیر در دوران مدیریتش که البته می تواند برای او پس از دوران مدیریت هم بماند، اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی آن مدیر در بدنه کارکنان و اهالی فرهنگ و هنر  است و  این سرمایه و اعتبار آنقدر اهمیت دارد که چنانچه مدیری نتواند آن را تولید کند، نمی تواند به ماندگاری و ارتقای سیستم تحت مدیریت خود امیدوار باشد. طبیعی است در این صورت امور از هم خواهد گسیخت و ساختارها از هم خواهد پاشید علاوه بر این باید بگوییم فرهنگ مساله ای ایدئولوژیک نیست و نمی توان با نگاهی بسته و با پیش فرض های قبلی به سراغ فرهنگ و اهالی آن رفت. مساله فرهنگ دانایی است و کیلومترها با سیاست در حوزه معرفتی فاصله دارد. اهل فرهنگ هر یک جهانی هستند در گوشه ای نشسته و تا زمینه مساعد برای بروز و ظهور خود نبینند تلاشی در این مسیر نخواهند داشت، پس وظیفه اداره کل فرهنگ و ارشاد است که از آنها تمنا کند، در کنار فرهنگ قرار گیرند تا زمینه ارتقای جامعه را فراهم آورند. نکته دیگر آنکه سالهاست نهادها و انجمن های فرهنگی و ادبی در شهرستانها و مراکز استان از اصالت تهی شده اند و مشارکت هنرمندان در آن کم رنگ یا بی رنگ شده است، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی باید زمینه را برای ارتقای نهادها و انجمن های فرهنگی و هنری و سپردن آن به دست هنرمندان از طریق انتخابات فراهم آورد تا شور و شوقی دوباره در کالبد سیاست زده و عقب مانده فرهنگ گلستان دمیده شود. نمی شود هنرمندان و اهل فرهنگ را از ساختار تصمیم سازی و تصمیم گیری ها کنار گذاشت و آنگاه انتظار تاثیرگذاری آنها را در عرصه عمومی داشت. حرفه ای بودن، حرکت بر اساس علم و دانایی، دور نگهداشتن ساختار فرهنگ و هنر از سیاست و تلاش در مسیر ارتقای فرهنگ عمومی بزرگترین مسوولیت مدیرکل فرهنگ و ارشاد است. این موارد انتظاراتی بنیادین و کلی است و دهها مطالبه دیگر در حوزه رسانه و بخش های دیگر بر جا مانده است که باید به آنها نیز توجه داشت.