خاکستری یا سبز


تیتر اول |

علی نجفی نژاد_  بارش های شدید در روزهای 16 و 17 آبان 1402 بار دیگر منجر به وقوع سیل و بروز خسارات شدید مالی به زیرساخت ها و چند مورد تلفات انسانی شد. منطقه شرق استان و شهرهای کلاله، گالیکش، گنبد و تعداد زیادی از روستاهای این مناطق آسیب دیدند. راه های روستایی و پل های ارتباطی زیادی آسیب دید. بخش قابل توجهی از شریان اصلی در منطقه جنگل گلستان آسیب دید و منجر به قطع ارتباطی گردید که بازگشایی مجدد آن زمان نسبتا زیادی لازم دارد. براساس اعلام سازمان مدیریت بحران استان، بالغ بر 250میلیارد تومان خسارت مستقیم این سیل برآورد گردید. وقوع سیل و خسارات ناشی از آن طی سال های اخیر در استان گلستان روند رو به رشدی را نشان می دهد. در سال 1380 نیز سیل شدیدی در منطقه شرق استان بوقوع پیوست و علاوه بر خسارات مالی شدید تلفات انسانی زیادی را برجای گذاشت. در سال 1398 نیز استان شاهد وقوع سیل شدیدی بود که بدلیل گستردگی پهنه سیل مدت زمان زیادی شرایط استان بویژه شهر آق قلا و اراضی پایین دست آن از حالت عادی خارج شده بود. سیل پدیده طبیعی در هر رودخانه است، بنابراین یک مشکل نیست، بلکه یک نعمت است. با این حال بدلایل مختلف از جمله تخریب و دستکاری دشت های سیلابی و از بین رفتن ظرفیت نگهداری جوامع حاشیه رودخانه ها و توسعه گسترده و بی رویه، ظرفیت ذخیره آبخیز رودخانه ها بشدت کاهش یافته است و خسارات زیادی به زیرساخت ها وارد می سازد. به این دلیل، تاب آوری مناطق مختلف بشدت کاهش یافته و همزمان شاهد سیل بیشتر و خشکسالی بیشتر در نقاط مختلف هستیم. وقوع سیل که در واقع شرایط پرآبی است و  در شرایطی است که بسیاری از شهرها و روستاهای استان بشدت با کمبود آب مواجه هستند. این موضوع نشان می دهد که رویکرد حاکم بر مدیریت منابع آب موفقیت چندانی نداشته و نتوانسته است که بر این چالش ها فایق آید. مطالعات و گزارشات حاکی از تشدید وقایع جدی آب و هوایی بدلیل ناهنجاری های اقلیمی در مقیاس جهانی است. به عبارت بهتر رژیم بارش ها به سمت بارش های شدید و سیل آسا تغییر یافته و به همین دلیل تعداد وقوع سیل براثر این بارش های شدید افزایش می یابد و دوره های خشکی نیز افزایش خواهد داشت. به همین دلیل لازم است تا راهبردهای سازگاری متفاوت با این شرایط جدید انتخاب و اجرا گردد. برای مدیریت سیل و کاهش خسارات مادی و جانی روش های مختلفی وجود دارد که در منابع علمی به آنها اشاره شده است. از اوایل قرن بیستم که اقداماتی در نقاط مختلف دنیا برای مقابله با سیل اجرا شد رویکرد اصلی رویکرد مقابله و کنترل با استفاده از سازه های مهندسی بود که به این رویکرد، رویکرد خاکستری گفته می شود. رویکرد سازه ای و یا مهندسی سخت از جمله نام های دیگری است که برای این رویکرد بکار می رود. با اجرای چندین دهه اجرای این رویکرد وقوع سیل و خسارات سیل نه تنها کمتر نشده که افزایش نیز داشته است. این موضوع منجر به این شد تا بسیاری از کشورهای دنیا در رویکردهای خود تجدید نظر کنند و رویکرد جدید یعنی رویکرد سبز را در برنامه های مدیریت سیل وارد نمایند. رویکرد سبز بطور خیلی خلاصه عبارتست از استفاده از ظرفیت های طبیعی برای کاهش خسارات سیل. استفاده از این رویکرد در سال های اخیر بسرعت رو به رشد بوده و در بسیاری از نقاط دنیا سیاست ها و برنامه های گسترده ای برای استفاده از این رویکرد اجرا شده است.

 

ویژگی های رویکرد سبز در مدیریت ریسک سیل

1-امکان مشارکت مردم در اجرای اقدامات 2- هزینه های اجرایی کمتر  3- پایداری بیشتر 4 - هزینه نگهداری کمتر 5- چندمنظوره بودن و مدیریت همزمان ریسک سیل و خشکسالی 6- زیبایی منظر و چشم اندازهای زیباتر

 7- مبارزه با علت ریشه ای بجای برخورد با معلول 8-طولانی شدن زمان جریان پایه رودخانه 9- افزایش تنوع زیستی 10 -افزایش کیفیت آب و کیفیت محیط طبیعی 11-احیای شرایط هیدرومورفولوژی رودخانه ها و دشت های سیلابی 12- بهبود کیفیت خدمات زیست محیطی اکوسیستم های مختلف.

رویکرد سبز مزایای زیست محیطی متعددی را برای زیستگاه ها، افزایش ترسیب کربن، بهبود کیفیت آب، کاهش سیل و رفاه عمومی به ارمغان می آورد. رویکردهای سبز اقدامات چند منظوره ای هستند که هدف آنها حفاظت و مدیریت منابع آب و خاک و مدیریت چالش های مرتبط با آب با بازسازی یا حفظ اکوسیستم های طبیعی و همچنین ویژگی های طبیعی پیکره های آبی با استفاده از ابزارها و فرآیندهای طبیعی است. تمرکز اصلی این رویکرد افزایش و همچنین حفظ ظرفیت نگهداری آب سفره های زیرزمینی، خاک و اکوسیستم های مختلف با هدف بهبود وضعیت آنها است. اقدامات انجام شده در چارچوب رویکردهای سبزکه به علت های ریشه ای وقوع سیل می پردازد به طور قابل توجهی وسعت مناطق طبیعی را افزایش می دهد و ارزش اکولوژیکی و کیفیت چشم انداز با این اقدامات بهبود می یابد. فرآیندهای طبیعی بهبود می یابند و تنوع زیستی بیشتری ایجاد میشود. رویکردهای سبز دارای پتانسیل ارائه مزایای متعدد از جمله کاهش خطر سیل و خشکسالی، بهبود کیفیت آب، تغذیه آب زیرزمینی و بهبود زیستگاه است. رویکردهای سبز، کمیت آب های سطحی و زیرزمینی را بهبود می بخشد و می تواند با بازیابی یا بهبود عملکرد طبیعی اکوسیستم ها و ارائه خدمات اکوسیستمی، بر شرایط شیمیایی و اکولوژیکی پیکره های آبی از قبیل رودخانه ها تأثیر مثبت بگذارد. حفظ یا بازسازی اکوسیستم ها می توانند هم به سازگاری و هم کاهش تغییرات آب و هوایی کمک کنند. با توجه به تاثیر فزاینده تغییرات آب و هوا، رویکردهای سبزمی تواند سازگاری با تغییرات آب و هوا، خطرات طبیعی در آینده، و کاهش اثرات آنها را با تسهیل ترسیب و ذخیره کربن طبیعی افزایش دهد. توسعه رویکرد سبز در مناطق شهری کمک بسیار زیادی در کاهش رواناب شهری خواهد داشت و در افزایش تاب آوری شهرها در برابر وقایع بارندگی و همچنین مدیریت منابع آب نقش بسیار کلیدی خواهد داشت. رویکردهای خاکستری با تغییر و دستکاری شرایط طبیعی اکوسیستم رودخانه کارکردها و خدمات زیست محیطی رودخانه را کاهش داده و یا از بین می برند. رویکرد خاکستری با معلول مبارزه می کنند بجای مبارزه با علت. بطور مثال افزایش فرسایش خاک در اراضی بالادست و تولید رسوب منجر به افزایش رسوب گذاری در کانال رودخانه می شود. لایروبی رودخانه بعنوان یک اقدام خاکستری تنها برای مدت کوتاهی شرایط را بهبود می بخشد و با ادامه رسوب گذاری مجددا شرایط قبلی تکرار خواهد شد.

 

منشا تولید رواناب و وقوع سیل در استان گلستان

مناطق بالادست آبخیزهای استان گلستان منشا تولید سیل هستند. در شرق استان و سرشاخه های گرگانرود اراضی شیبدار لسی بیشترین نقش را در تولید رواناب دارند. اراضی زراعی شیبدار در این مناطق گسترش بسیار زیادی دارد و منشا تولید رواناب و رسوب است. در این اراضی بدلیل جنس خاک و فشردگی زیاد در اثر فعالیت های کشاورزی در بارش های نه چندان شدید خیلی سریع رواناب ایجاد شده و همراه خود خاک حاصلخیز زیادی به پایین دست منتقل می کند. بعد از سیل سال 1380 هیات دولت اصلاح کاربری این اراضی را که در حدود 110هزار هکتار است را تصویب کرد. براساس این مصوبه، وزارت جهاد کشاورزی موظف شد تا نسبت به اصلاح کاربری این اراضی اقدام نماید. متاسفانه با گذشت بیش از 2 دهه از تصویب این طرح کمتر از 20هزارهکتار از این اراضی تغییر کاربری داده شده اند. کشت هرساله در این اراضی شیبدار در هرسال که با عملیات شخم اراضی همراه است شرایط را برای بالابردن ضریب رواناب فراهم می کند و در زمان بارندگی که باید بخش بیشتری در خاک نفوذ کرده و از طریق جریان زیرقشری وارد شبکه آبراهه شود تبدیل به رواناب سریع شده و منجر به وقوع سیل در پایین دست می شود. کاربری زمین به شدت بر ظرفیت نفوذ زمین تأثیر می گذارد. کاربری زمین تعیین می کند که چه مقدار باران داخل زمین نفوذ می کند و چه مقدار آب تبدیل به رواناب میشود. مراتع، درختچه زار‌ها، جنگل‌ها ظرفیت نفوذ بیشتری دارند زیرا وجود پوشش گیاهی ساختمان بهتر و متخلخل‌تری در خاک ایجاد می‌کند. تحقیقات انجام شده در اراضی لسی استان نشان می دهد که میزان تولید رواناب در اراضی شیبدار لسی بیش از 3 برابر اراضی مرتعی و جنگلی می باشد. متاسفانه هیچ اقدام حفاظت خاک در این اراضی شیبدار انجام نمی گیرد و پس از برداشت محصول زراعی که عمدتا گندم می باشد اراضی فاقد پوشش بوده و با وقوع بارندگی فرسایش و رواناب زیادی اتفاق میافتد. براین اساس هرگونه تلاشی برای کنترل سیل بدون داشتن برنامه جدی برای مدیریت این مناطق منشا محکوم به شکست است و اقدامات اجرایی در مناطق پایین دست تنها مبارزه با معلول و اقدامی موقتی می باشد. یک روی دیگر عدم اقدام برای کنترل رواناب در اراضی شیبدار زراعی بروز خشکسالی است. بدلیل کاهش نفوذ در مناطق بالادست و کاهش ذخیره حوضه رودخانه ها در بالادست زمان جریان پایه کاهش پیدا می کنند و با تخلیه سریع جریان رودخانه فاقد جریان پایه در بیشتر روزهای سال می باشد. بنابراین مدیریت ریسک سیل و خشکسالی یک مجموعه یکپارچه و مرتبط با یکدیگر می باشد که بایستی بطور همزمان مدیریت شود. مطالعات انجام شده در آبخیز آق سو در بالادست شهر کلاله نشان می دهد که بیش از 50درصد اراضی این آبخیز اراضی شیبدار زراعی هستند که متاسفانه هیچ اقدام حفاظتی در این اراضی انجام نشده است. در آبخیز اوغان در بالادست شهر گالیکش نیز بیش از 40درصد اراضی زراعی شیبدار هستند که منشا تولید سیل و رسوب هستند.این رسوبات وارد سدهای بوستان و گلستان شده و ظرفیت ذخیره این سدها را بشدت کاهش داده است. این شرایط در بسیاری از آبخیزهای استان مشاهده می شود.

 

رویکرد سبز راه حل کاهش خسارات و مدیریت همزمان ریسک سیل و خشکسالی

در رویکرد سبز توجه اصلی به مناطق منشا تولید رواناب می باشد. براین اساس ضروری است تا اصلاح کاربری اراضی زراعی شیبدار با جدیت پیگیری و اجرا شود. اجرای روش های حفاظت خاک در این اراضی از دیگر اقدامات اساسی است که باید با سرعت و با کمک و مشارکت کشاورزان اجرایی گردد. آبراهه ها و سرشاخه های رودخانه ها فاقد مدیریت مناسب هستند و در درون شهرها، رودخانه ها به محل دفع زباله ها و نخاله های ساختمانی و دفع فاضلاب تبدیل شده اند. جوامع گیاهی حاشیه رودخانه ها بشدت آسیب دیده اند و کمترین توجهی به آنها نمی شود. متاسفانه در مواردی مشاهده شده که  به غلط نسبت به قطع درختان حاشیه رودخانه ها اقدام شده تا آبگرفتگی مناطق پایین دست کنترل گردد. این اقدام کاملا اشتباه بوده و در جهت تشدید سیل گیری بوده و خمات اکوسیستمی حاشیه رودخانه را کاهش خواهد داد. براساس مطالب بالا لازم است مدیریت ارشد استان با جدیت بکارگیری رویکردهای سبز را در دستور کار قرار داده و با جدیت پیگیری نماید. در انجام این کار دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی می توانند بعنوان بازوی علمی در کنار دستگاه های اجرایی قرار گیرند و پشتیبانی های علمی را ارایه نمایند. بکارگیری رویکردهای سبز تنها با مشارکت مردم موفق خواهد شد. بنابراین در این راه مشارکت و همراهی کشاورزان و مالکین اراضی شیبدار یک ضرورت است. با مشارکت مردم و توسعه اقدامات سبز مدیریت مردم نهاد ریسک سیل و خشکسالی محقق خواهد شد. مطالعات انجام شده حاکی از این است که رژیم بارندگی مناطق مختلف به رژیم بارش های سیلابی و شدید تغییر خواهد کرد که به این معنی است که در آینده شاهد وقوع جریان های سیلابی بیشتری خواهیم بود. روش ها و رویکردهای بکارگرفته شده فعلی تاکنون نتوانسته است خسارات سیل را کاهش دهد و میزان موفقیت بسیار اندک بوده است. براین اساس تنها راه چاره بکارگیری رویکردهای نوین در حل این چالش هاست. رویکرد سبز در مدیریت همزمان ریسک سیل و خشکسالی یک رویکرد علمی و مورد تایید جوامع علمی است که اجرای دقیق و صحیح آن با کمک مردم و پشتیبانی مراکز علمی در استان گلستان ضروری است. تاخیر در اجرای این کار حاصلی جز تخریب بیشتر منابع و بروز خسارت بیشتر نخواهد داشت و ضرورت دارد تا در کمترین زمان ممکن برنامه های اجرایی تنظیم و به مرحله اجرا درآید.

 

استاد گروه آبخیزداری دانشگاه علوم کشاورزی

و منابع طبیعی گرگان- رییس سابق دانشگاه