خاطره پنجم آذر گرگان


یاددداشت اول |

  بامسوولیت سردبیر

یکی از روزهای پر حماسه ای که مردم گرگان همواره آن را به یاد داشته و دارند، روز پنجم آذرماه  پنجاه و هفت است. در آن روز مردم برای اعتراض به رفتارهای رژیم  به خیابان آمدند و شوربختانه جمعی از شهروندان به شهادت رسیدند. شهیدان حسین امیرلطیفی - صدیقه پروانه - سید اسماعیل حسینی - عباس خالداران - احمد سبطی - حجت‌الله عباسی – جعفرعلاءالدین - نرگس قصابان - غلامحسین محبی‌راد - حسین مقصودلو - سید نظام‌الدین نبوی - حسین علی نصیری - فرامرز ویزواری - ابوالحسن هادی در آن روز به دیدار خداوند شتافتند. امروزه  باید در بزرگداشت و نکوداشت این شهیدان از خود بپرسیم آیا جامعه امروز ایران به آنچه که شهیدان برای آن جان خود را فدا کرده اند، دست یافته است؟ آیا فرزندان و خانواده های شهیدان امروز از آنچه بر شهروندان این آب و خاک می گذرد، رضایت دارند؟ خواسته های شهیدان، جانبازان، آزادگان و همه آنها که برای آبادانی و ماندگاری این آب و خاک هزینه پرداخته اند، چه بود؟ فقر و تنگدستی مستمر، فقدان برنامه ای منسجم برای ارتقای زندگی شهروندان، افول توسعه سیاسی و حرکت به سوی خالص سازی، دور شدن جامعه از معیارهای زندگی اخلاقی و شرافتمندانه، آسیب های اجتماعی و به هم ریختگی ساخت خانوار و دهها مورد دیگر در توسعه فرهنگی، اقتصادی، سیاسی که دیگر در کلام مسوولان قوا نیز جاری است، با کدام یک از خواسته های شهیدان هم خوانی دارد؟ شعارها و متون باقی مانده از صدر انقلاب اسلامی نشان می دهد، خواسته ملت ایران در آن روزگار نیل به استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی و عدالت اجتماعی بوده و  هم چنان نیز هست، امروز آیا به این غایات رسیده ایم؟اگر نتوانسته ایم به خواسته های شهیدان جامه عمل بپوشانیم چرا نباید در روش ها و تاکتیک هایمان تجدید نظر کنیم ؟چرا باید با روش های کهنه به سراغ مسائل نو برویم تا هر روز خود را در شرایط نا به سامان تری ببینیم. کاش آنگونه که سهراب گفت چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید، جور دیگر به پدیده ها نگاه می کردیم.