منابع انسانی


یاددداشت اول |

با مسوولیت سردبیر

 امروزه بشر به مدد دانایی روز افزون، توانسته است، نقطه های دیده ناشده را ببیند و بر زوایای تاریک فهم خود چراغ روشنایی بر افروزد و روش های مختلف را برای رشد و ارتقا را امتحان کند. به این جهت، پاسخ به  برخی سوالات چندان پیچیده نیست، یکی از مسایل قابل بحث برای جامعه بشری آن بوده است که کدام جامعه به توسعه متوازن می رسد؟ آیا با احداث سدها، بنای کارخانه ها و دهها ساخت و ساز دیگر می توان به توسعه متوازن رسید ؟ آیا شوروی دهه نود میلادی  و یا ایران دوران پهلوی به توسعه متوازن نایل شدند ؟ آیا  چین و عربستان اکنون به توسعه همه جانبه و متوازن رسیده اند؟ اگر پاسخ شما منفی است و معتقدید در جامعه ای مثل عربستان یا چین  که حتی یک انتخابات آزاد اتفاق نیفتاده است، نمی توان انتظار توسعه همه جانبه داشت، زیرا انسان آزاد و صاحب حق انتخاب بنای بنیادین توسعه پایدار است و به مدد خرد و دانایی حق فهم و تفسیر پدیده ها و تغییر را دارد. بنابراین انسان و نیروی انسانی فعال، خردمند، برنامه ریز و تواناست که محور توسعه متوازن در هر جامعه ای است و بدون توجه به این اصل، تصور توسعه متوازن یک توهم است و می تواند ریشه های یک تمدن و فرهنگ را بسوزاند، مثلا اگر در جامعه ای همه زندگانی به ظاهر مدرنی دارند و هر روز سوار خودروهای شیک خود می شوند و در همان هنگام آن جامعه بحران  آب، بحران خاک و بحران هوا و اکسیژن  و هر روز جنگل ها از دست تبرهای آنها به امان هستند، نشان از درک ناصحیح مفاهیم در آن جامعه است، به این خاطر  تا هنگامی که نیروی انسانی خردمند و دانا در برنامه ریزی ها و تصمیم سازی ها دخالت نداشته باشند و تا شهروندان خود را در برابر همه آحاد جامعه مسوول احساس نکنند، نمی توان به توسعه ای که شهروندان را به آرامش و آسایش برساند امیدوار بود، بنابراین  سرمایه های انسانی را قدر بدانیم و به آنها مجال دهیم.