نگاهی به مجموعه سرزمین مادری یا سرزمین کهن !


یادداشت |

 حسین میقانی

حال که تقریبا یک سوم از سریال 66 قسمتی سرزمین کهن و یا سرزمین مادری سپری شده است، می توان تا حدودی در مورد این سریال بحث و نقد داشت و به زوایای تاریک و روشن آن پرداخت. قبل از هر چیز باید به تیم کارگردانی سریال دست مریزاد گفت که در دورانی که تلویزیون به دنبال تولید سریالهای بی محتوی و مضحک بوده تا بتواند ذهن اکثریت جامعه را از واقعیتهای اسف بار جامعه دور نگهداشته و جامعه را به طرف خواسته های خودش پیش ببرد و در حالی که اوضاع اقتصادی مملکت اظهر من الشمس است، آن را گلستان جلوه دهد؛ باز گلی به جمال کارگردان سریال، جناب آقای کمال تبریزی که انسانها را به تفکر و غور در تاریخ گذشته وادار، تا از گذشته تاریخی خود، درس عبرتی گرفته و بتوانند موضع گیری مناسب و در خور توجه داشته باشند. چنین به نظر میرسد که کارگردان و البته تیم مشاوره دهنده تاریخی ایشان، اطلاع دقیقی از جریانات کودتا نداشته و یا اینکه آنها سریال را به طرف امیال نمایش دهندگان تلویزیون پیش برده اند، اینگونه تحلیلهای تاریخی و آن هم در سریالی که سرگذشت سرزمین کهن یا مادری را به تصویر می کشد بسی مایه تاسف و نگرانی است چرا که تاریخ را وارونه جلوه دادن، خیانت به تاریخ و ملت و از جان گذشتگان آن دوران است. در ضمن این گونه تحلیل تاریخی را به خورد مردمی که اطلاع دقیق از آن جریانات ندارند، میتواند دهن کجی به آنها دانست. هم اکنون که سریال سرزمین مادری در حال نمایش می باشد، مناسب است که به آن نظری افکنده شود. در ابتدا مقداری به سیر فکری کارگردان، کمال تبریزی می پردازم و سپس وارد جریانات سریال خواهم شد. تبریزی اولین فیلم سینمایی خود را سال 67 با نام «عبور» ساخت و هر چند این فیلمساز در آثار اولیه خود رویکرد خاصی به دفاع مقدس داشت و پس از موفقیت «لیلی با من است» و موفق ظاهر نشدن فیلم «شیدا» بیشتر به فیلم های ماورایی، مذهبی و خط قرمزهای این حیطه روی آورد و در آثار متأخر خود این رویکرد را به مفاهیم انسانی عام تر گسترش داده است. تبریزی با «مهر مادری» از فضای جنگ فاصله گرفت اما فیلم در گیشه موفق نبود. سپس با فیلم «شیدا» با فیلمنامه‌ای از رضا مقصودی این بار جنگ را محملی برای شکل گرفتن عشق در این فضا و موقعیت قرار می‌دهد. " فرش باد" محصول مشترک ایران و ژاپن فیلم دیگر تبریزی بود که در زمان داغ بودن بحث گفتگوی تمدن ها ساخته شد. " مارمولک" جنجالی‌ترین فیلم تبریزی و موفق‌ترین فیلم او در گیشه با فیلمنامه‌ای از پیمان قاسمخانی سال 82 ساخته شد. فیلمی که از خط قرمزهای حیطه روحانیت عبور کرد و پس لرزه‌های آن تا مدت ها ادامه داشت. هر چند حضور تبریزی به عنوان فردی خودی کلیه شبهه ها را برطرف می‌کرد ولی حساسیت موضوع بخصوص انتخاب قالب طنز و کمدی که می‌تواند حساسیت ها را بالا ببرد به حواشی کار افزود. وی سپس «طعم شیرین خیال» و «امکان مینا» را ساخت، فیلم‌هایی که بسیار مورد انتقاد قرار گرفتند و بسیاری اذعان داشتند هیچ نشانی از کارگردانی درجه یک تبریزی در این آثار نیست. کارنامه پربار کمال تبریزی ثابت می‌کند با کارگردانی خلاق و کاربلد طرف هستیم که از شکستن تابوها و رد کردن خط قرمزها برای رسیدن به اهداف بزرگتر هیچ واهمه‌ای ندارد.

و اما ادامه داستان سرزمین مادری !

سرزمین کهن که سرنوشت آن نامشخص بوده و معلوم نیست به چه دلیل و یا دلایلی ادامه نیافت و چنانچه در افواه عمومی هست دلیل ادامه نیافتن آن، به خاطر اعتراضات یکی از اقوام بوده است و یا دلیل دیگری دارد و در هر دو سریال سرزمین کهن و سرزمین مادری، با شروع حمله متفقین به سرزمین پهناور ایران شروع میشود!. اولین مسئله ای که میتوان به آن اشاره کرد تحریف تاریخ است. در این مورد بعضی از مورخین و منتقدان تاریخ آورده اند که تاریخ را فاتحان می نویسند و آیا اینکه میتوان به تاریخ مثلا 1000 ساله و یا 500 ساله و یا 100 ساله اخیر ایران اعتماد داشت و یا اینکه تاریخ را هر فرد مورخی از دیدگاه خود آن را نگاشته است ؟ آنچه که نگارنده به آن رسیده است این بوده که در تاریخ نویسی نظرات مورخ خیلی دخالت داشته است و مثلا مقوله ای مانند " انقلاب مشروطیت " و بازیگران آن را از دیدگاههای مختلف میتوان متفاوت دریافت و قضاوتهای صورت گرفته گاه مختلف و در بعضی از اوقات متضاد است ( در این باره میتوان به نظرات متضاد مورخان در مورد شیخ فضل الله نوری اشاره داشت). من مطالب خودم را در مورد سریال سرزمین مادری در چند قسمت به نگارش در می آورم و امید است مورد عنایت خوانندگان واقع شود:

۱- ابتدا باید به قابلیتهای کارگردان در بازی گرفتن از شخصیتهای داستان و تعدادی از بازیگران، مخصوصا علی شادمان اشاره کرد، هر چند که به بازی خانم ثریا قاسمی اعتقادی ندارم و در این سریال هم اگر نقش ایشان حذف هم می شد مشکلی برای داستان به وجود نمی آمد.

۲- خیلی خلاصه هم باید به داستان سریال سرزمین مادری پرداخت: در فصل اول سریال، کودکی رهی که شخصیت اصلی سریال است به تصویر کشیده می‌شود، که نقش او را علی شادمان بازی می‌کند. رهی بعد از بمباران دهکده محل سکونت‌شان توسط نیروهای متفقین، از زیر آوار بیرون کشیده می‌شود. رهی پس از چند روز مراقبت توسط مادرش راهی تهران می‌شود. سال‌ها بعد او در یک خانواده توده‌ای بزرگ می‌شود، اما بر اثر وقوع ماجراهایی او به یک خانواده درباری سپرده می‌شود. در این خانواده است که او رفته رفته به هویت خود پی می‌برد. همین باعث می‌شود به یک خانواده دیگر که مذهبی هستند، سپرده شود؛ اما این پایان ماجراهای او و اطرافیانش نیست و این سریال خاص پر از اتفاق‌های جذاب است.

۳- در این سریال و در ابتدا که سخن از حمله متفقین است نشان میدهد که ایران عزیز از سه جناح مورد حمله واقع شده است از شمال توسط روسها، از غرب توسط انگلیسی ها و از طرف جنوب توسط آمریکایی ها ! آخر چرا تحریف تاریخ تا این حد؟ مگر آمریکایی ها هم از جنوب به ایران حمله کرده بودند؟ شاید هم این چنین باشد و ما تا کنون مطلع نشده ایم و تازه مگر انگلیسی ها از جنوب وارد ایران نشده بودند و در همه کتب تاریخی برای ما ننوشته بودند چرا در این سریال حمله انگلیسی ها را از غرب، نشان میدهد ؟ آیا واقعا این موضوع سهوی بوده است؟.

۴- پرداختن به نقش گروههایی که در این دوره زمانی و مخصوصا بین سالهای 1320 تا 1332 در تاریخ این مملکت اثر گذار بوده اند را از یک کارگردان حتی در سطح تبریزی نباید خیلی انتظار روایت درست و واقعی داشت چرا که اگر بخواهیم مثلا در مورد عملکرد حزبی مانند حزب توده و اثرات مثبت و منفی آن را در دروره تاریخی نامبرده مورد کنکاش قرار دهیم به این چند دقیقه نمایش داده شده نباید اکتفا شود و به نظر میرسد که یا نباید کارگردان وارد این وادی میشد و یا باید بیشتر به آن می پرداخت چرا که بیننده سریال در این مورد سردر گم خواهد شد و شاید صدها سوال در ذهنش ایجاد بشود که در سیستمی مانند امروزه، هیچکس پاسخگوی آن نخواهد بود.

در این مورد چندین نظریه وجود دارد:

الف: طرفداران ایت الله کاشانی و فدائیان اسلام عقیده دارند که تا زمانی که مصدق از پشتیبانی آیت الله برخوردار بود، نهضت به سمت پیشروی پیش رفت و از زمانی که مصدق با بی مبالاتی سیاسی و با تاثیر از اطرافیان حمایتهای ایت الله را نادیده گرفت به سقوط کشیده شد و نهایتا آنچه که نباید میشد، شد و کودتا شکل گرفت و با حمایت اراذل و اوباش به پیروزی رسید و مصدق السلطنه سرنگون شده و راهی زندان و تبعید و دادگاه و ...شد.

ب: طرفداران مصدق و در راس آنها افراد جبهه ملی که همیشه و در همه حال از همه تصمیمات رهبرشان مصدق، حمایت کرده و همه دستورات ایشان را بدون هر گونه ان قلتی می پذیرفتند و تمامی تقصیرها را بر سر کاشانی و طرفدارانش و همچنین حاکمیت شاه و ...دانسته و در اجرایی شدن آن کودتای ننگین هیچ گونه تقصیری را متوجه دکتر مصدق روا نمی دارند.

5 - چنین به نظر میرسد که کارگردان و البته تیم مشاوره دهنده تاریخی ایشان، اطلاع دقیقی از جریانات کودتا نداشته و یا اینکه آنها سریال را به طرف امیال نمایش دهندگان تلویزیون پیش برده اند اینگونه تحلیلهای تاریخی و آن هم در سریالی که سرگذشت سرزمین کهن یا مادری را به تصویر میکشد بسی مایه تاسف و نگرانی است چرا که تاریخ را وارونه جلوه دادن، خیانت به تاریخ و ملت و از جان گذشتگان آن دوران است. در ضمن این گونه تحلیل تاریخی را به خورد مردمی که اطلاع دقیق از آن جریانات ندارند، میتواند دهن کجی به آنها دانست.

۶- در به تصویر کشیدن جریانات روز 28 مرداد، بدون پرداختن به نقش کرمیت روز ولت و دلارهای آنچنانی و نقش ایت الله کاشانی و دارو دسته فدائیان اسلام و برادران رشیدی و ... خیلی راحت با نشان دادن افراد رمضان یخی و شعبان جعفری ( البته در هیچ سکانسی از افراد طیب رضایی خبری نیست !!!) و ... با قمه ها و چوب دستی هایشان در صبح آن روز کذایی و در تظاهراتی به نفع دکتر مصدق و با شعارهای دورد بر مصدق و یا مرگ، یا امصدق گفتن را به تصویر میکشد و البته این تظاهرات هم با عنوان طرفداران حزب توده و در عصر همان روز همان افراد و با همان امکانت و تجهیزات و این بار بر علیه دکتر مصدق و با شعارهای مرگ بر مصدق و ... در خیابانها جولان داده و جورا برای ناامن جلوه دادن حکومت مردمی آماده و نهایتا پخش صدای زاهدی از رادیو و اینکه ملت باید برای همیشه نفس کشیدن آزاد را از یاد برده و خفقان و سرکوب همه جا را فرا میگیرد. آقای کارگردان و تیم همراه آیا آن جریانات اتفاق افتاده به همین سادگی بوده است که شما آن را نمایش داده اید؟ و یا اینکه اینگونه تفسیر وقایع تاریخی از جانب دیگری به شما دیکته شده است؟. به راستی نقش تمامی جریانات درگیر در این مسئله فقط به همین چند سکانسی محدود میگردد که از تلویزیون پخش شده است؟ حداقل از برنامه 27 قسمتی 60 دقیقه ای "دوران" با اجرای آقای دکتر مجید شاه حسینی (نظریه‌پرداز سینما و مدیرعامل سابق بنیاد سینمایی فارابی) می آموختید که چگونه باید حداقلها را در راستی آزمایی جریانات تاریخی رعایت کرد.

عضو هیات علمی دانشگاه