۱

اگر سازمان پنبه  احیاء شود عالیست. ممنونم بدین موضوع پرداختید.

۲

نقد بسیار بجا و  مهم. البته که کک مسوولین امر هم اصلا نمی گزه.

۳

 مطلب آقای قجری اشکالات بسیار دارد

با سلام خدمت شما. با کمال تاسف اطلاعات آقای قجری درباره پنبه اشکالات زیادی داره از جمله ادعای این که در استان از بذرهای اصلاح شده استفاده نمیشده و مسئله بعدی سازمان پنبه هست که اصلا مدت ها قبل از رفتن از گرگان به اداره کل تبدیل شده بود و سازمان ستادی بود و کارش ارتباط مستقیم با کشت پنبه گرگان نداشت چون در استان گلستان مثل هر نقطه دیگری امور کشاورزی به سازمان کشاورزی استان مربوط میشد که سر جای خودش بود.

۴

 شالی به صرفه تر است

سلام و درود. داستان برچیده شدن کشت پنبه ماجرای دامنه داری است که بخشی از آن رهایی کشور از وابستگی به واردات گندم بود و این مطلب که کشت شالی را جایگزین پنیه قراردادند، شاید برداشت درستی نباشد و واقعیت آن است وقتی کاشت گندم و کلزا برای کشاورز به صرفه نباشد به ناچار به  کشت شالی متمایل میشوند. حال در وزارت کشاورزی آقای دکترعلیرضا مهاجر و سایر فرزندان استان درسمت های مختلف حضور دارند. امیداست اقداماتی درجهت احیای کشت پنبه صورت گیرد.

۵

با خودمان چه کرده ایم

آلودگی هوا کشنده، خشکسالی بی بارانی، زمستان شبیه تابستان. امسال کشور بخصوص تهران،حاصل رفتارهای غلط مانیست؟ یا ابری دیده نمی‌شود یا اگر هم بشود بارانی نمی بارد. برف دیگر جزو آرزوهای محال شده،چه کرده ایم با آب وهوای خودمان؟ آب ها را با چاه های مجاز و غیر مجاز از دل زمین بالا کشیدیم وبرای کشاورزی سنتی مصرف کردیم. زمین را خشکاندیم، هوای مان را  خشکاندیم، باران چیزی جز افزایش رطوبت در کنار سرمای حداقلی نیست ذرات باردار توده های فشرده بخار تبدیل به قطرات آب می‌شود،آنقدر بنزین وگوگرد وارد هوا کردیم که هوای شهرهایمان این سالها در زمستان هم گرم شده وشبیه تابستان شده است، اینها فاجعه است، ما سرزمین مان تمدن مان را در معرض نابودی قرار دادیم. دشت های مان تشنه باران آنهم در پاییز وزمستان هستند، برای حفظ آب، حفظ سفره های آب‌های زیرزمینی برای هوای پاک وتمیز چه کردیم؟فاضلاب ها را کجا دفع میکنیم؟زباله هایمان را کجا دفن می کنیم ؟مبارزه با آفات نباتی در کشور چگونه است؟ طرح های آبخیزداری طرح اصلاح الگوی کشت طرح آمایش سرزمینی را چه کسانی باید پیگیری واجرا نماید؟ این کشاورزی سالها عقب افتاده از کشاورزی روز جهان چه در بحث آبیاری چه بحث نگهداری خاک وچه در بحث مبارزه با آفات نباتی ماحصل چیست؟ این خودروهای بی کیفیت که حتی نو آنها مولد آلودگی هستند ماحصل چه تفکری هست؟ در جهان چه خودروهایی تولید میشود؟ سوخت آنها چیست؟ آنها از انرژی الکتریکی برق برای خودروهایشان استفاده می‌کنند حتی کشنده های چندین تنی با انرژی برق کار می‌کنند حال در این روزهای آلوده در کشور ما میلیونها موتورسیکلت کاربراتوری با سن بالای ۱۵ سال درحال تردد است، مصرف گاز ما چگونه است؟ برابر چین یک ونیم میلیاردی ایران روزانه گاز وبنزین مصرف می‌کند! این ها فاجعه نیست؟ ما پوشش جنگلی خود را چه کردیم؟ البرز وزاگرس رو نابود کردیم، چین درحال ایجاد میلیونها هکتار جنگل مصنوعی هست. پاکستان وسایر کشورها هم همینطور ما اگر به این روز افتادیم ماحصل افکارمان وتلاش نکرده مان در جهت بهبود شرایط است. ما به علم احترام نمی‌گذاریم، تلاش نمی‌کنیم. پایان نامه ها وطرح های تحقیقاتی دانشگاه های ما رهگشا نیست، مبتنی بر خواست و نیاز و مشکل موجود درجامعه نیست، ما فرصت ها را ازدست دادیم، دردناک اینست که همین لحظه هم برنامه مشخصی برای برون رفت از مشکلات موجود نداریم، مادامی که به علم پژوهش دانایی و عقلانیت رو نیاوریم، مادامی که از فناوری های روز و نوآوری در همه بخش های دچار مشکل استفاده نکنیم،حال وروزمان سخت تر وسخت تر خواهد شد. ما باید به بهره وری رو بیاوریم،زمین ما طبیعت ما ظرفیت آبی ما دیکر تحمل ندارد، وحال بد خودش رو با تغییرات آب وهوای موجود دارد نشان می‌دهد، ما باید آن را ببینیم وبفهمیم.

۶

نسل ۴ در ایران جایگاهی ندارد

ما توی نسل اول و دوم ماندیم اونوقت نسل چهار. من رساله دکتری خودم نسل 4 بود چون در کشور جایی نداشتیم رفتم نسل سوم رو انتخاب کردم که ....‌

۷

طبیعت با کسی تعارف ندارد

سلام و درود. با توجه به وضعیتی که بوجودآمده همه وظیفه دارند از نعمات الهی پاسداری کنند. خشم طبیعت با کسی تعارف ندارد. حاکمیت یا سایرانسانها، پس دولت و مردم باید در نهضت حفظ طبیعت همکاری کنند و ازخشم آن درامان باشند.

۸

 نباید سطل زباله نان آور باشد

سلام ودرود. فرخنده میلادبانوی نمونه اسلام حضرت فاطمه زهرا(س)وروزمادرمبارک باد. مادران سرزمینمان در دفاع ازدین، ناموس و سرزمین جگرگوشه های خود را به تاسی از صدیقه کبری وزینب(س)به میدانهای نبرد داخلی وخارجی گسیل داشتند. به امید اینکه عدالت درسایه نظام جمهوری اسلامی درجامعه حاکم شود و دیگرخانوادها شرمنده فرزندان وعزیزان نشوند و سطلهای زبانه نان آورنباشد. صدحیف که نشدوعدالت را سربریدند و باسرمایه مردم و بیت المال خود و فرزندانشان به سرزمینهای خوش آب وهوامرفه پرواز کرده وملت را به خاک سیاه نشاندن. ننگ و بدنامی را به پای اسلام وانقلاب بستند.

9

 احیای سازمان پنبه اتلاف منابع است

با سلام خدمت شما. اطلاعات آقای قجری درباره پنبه اشکال دارد. بذر های اصلاح شده از خیلی سال قبل از انقلاب متداول بوده چه در مورد پنبه و چه محصولات دیگه. سازمان پنبه هم سال ها قبل از انقلاب تاسیس شد تا وضعیت نابسامان تصفیه پنبه در کارخانجات رو اصلاح کنه که به درستی در این کار موفق شد. اصولن پیش از انقلاب نیازی به دخالت سازمان پنبه در امور زراعت نبود بلکه توان این سازمان بر رقم بندی پنبه محلوج و سورت وش ورودی به کارخانجات و ایجاد دو ازمایشگاه بررسی کیفیت الیاف در ورامین و گرگان متمرکز بود. در واقع تنها کاری که سازمان پنبه در اون مسوولیت داشت آموزش رقم بندی پنبه و تربیت افراد وارد در امر رقم بندی بود در کنار دو آزمایشگاه که نقش صرفن کنترلی داشتند و در تجارت پنبه فقط رقم بندی نقش داشت. البته من خودم از سال ۱۳۶۴ کارمند سازمان پنبه شدم و آنچه مربوط به قبل از انقلاب هست را از همکاران قدیمی و مطالعه پرونده ها به دست اوردم. بعد از انقلاب با راه افتادن مراکز خدمات کشاورزی کارشناس های پنبه در سراسر ایران از سازمان پنبه جدا شدند و تبدیل شدند به کارمند سازمان های کشاورزی، بنابراین سازمان پنبه دیگه به طور غیر مستقیم بر کار کارخانجات نظارت داشت و به علت کاهش سطح کشت پنبه این سازمان برای این که خودی نشون بده، وارد مباحث قیمت و بازرگانی و زراعت پنبه شد که این ها اموری بودند که اداره های دیگری هم بر آنها نظارت داشتند و سازمان پنبه نقش چندانی نداشت. به عبارت دیگه با جدا شدن کارشناس های رقم بندی از سازمان پنبه به قول معروف میخ تابوت می رفت که کوبیده بشه. بعد دیدند سطح کشت پنبه نسبت به قبل از انقلاب کاهش پیدا کرده و سازمان پنبه هم نقش چندانی نداره جز شرکت در جلسه های وزارت خونه برای همین اول شد اداره کل، بعد هم بردنش تهران چون اصل کار سازمان پنبه شده بود شرکت در جلسه های داخل وزارت خونه و هزینه های زیادی بابت و خرید و تعمیر خودرو و پرداخت ماموریت به همکاران صرف میشد و انتقال به تهران از نظر صرفه جویی کار درستی بود و در عین حال بود و نبود سازمان پنبه دیگه نقشی نداشت. البته کار من در سازمان پنبه در آزمایشگاه بود و از مسایل زراعت و بازرگانی در سازمان پنبه اطلاع دقیق و مستقیم ندارم ولی مشکل سازمان پنبه این بود که با از دست دادن کارشناس های پنبه دیگه حرفی که مربوط به خودش باشه برای گفتن نداشت. احیای سازمان پنبه جز تلف کردن بودجه فایده دیگری نداره بخصوص اگر قرار باشه در استان گلستان یا مکانی غیر از پایتخت باشه. در هر حال از نو درست کردن سازمان پنبه نتیجه نمیده.(یک کارشناس بازنشسته سازمان پنبه)