کسادی بازار


تیتر اول |

 

 

لیلی معتمد

نان آوری در روزگار کسادی بازار برای خرده فروش ها و دست فروش ها، کار سختی شده است. از سویی وجهی ندارند که بتوانند سرمایه کار خود کنند و از طرفی هر روز قیمتها افزایش پیدا می کند و آنها عملا از چرخه زندگی حذف می شوند و گرفتار دهها بلا و مصیبت. چنین اتفاقاتی را تنها با گشت و گذار در خیابانها می توان دریافت. حمزه دستفروش در خیابان امام خمینی گرگان باطری ساعت عوض می کند و کارهایی از این دست انجام می دهد، می گوید: تا چند وقت پیش، روزی ده، بیست تا باطری عوض می کردم و چند تا تعمیرات داشتم، بد نبود، اما دو سه ماه گذشته روزی یکی دو تا بیشتر باطری عوض نمی کنم، تعمیر که هیچ خبری  نیست.  حمزه ادامه می دهد، بازار کساد است و مردم  پولی برای این هزینه ها ندارند. کمی آن سوتر از یک دستفروش دیگر که به همراه همسرش روی چارچرخه  ادکلن می فروشد از اوضاع کسب و کار می پرسم، با گلایه می گوید هیچ خبری نیست، دلمان به روز مادر خوش بود که مردم چیزی بخرند اما آن روز هم مردم هیچ خرید نداشتند. او ادامه می دهد خود من هر سال برای مادر و مادر خانم و همسر هدیه می گرفتم اما امسال نتوانستم هدیه بگیرم و شرمنده شدم. این دستفروش ادامه می دهد تازه اگر هم مردم پولی داشته باشند دیگر برای ادکلن پولی ندارند که هزینه کنند  و... از یکی دو نفر دیگر هم پرس و جو می کنم، صحبتها تقریبا شبیه هم است، بازار کساد است و پولی دست اقشار پایین دست و حتی متوسط نمانده است که خرید کنند. شاید این حرفها برای من و شما که دستمان به دهنمان می رسد تکراری باشد شاید دولتی ها بگویند سیاه نمایی است شاید کس دیگری بگوید ..... اما اینها کف خیابان ماست و نشان از ناتوانی شهروندان در حفظ یک زندگی حداقلی با معیشتی حداقلی دارد. بی توجهی به اقتصاد خانوار ریشه  دهها مشکل و آسیب است باید به آن توجه داشت و سیاستهایی در پیش گرفت که زندگی خانواده ها را نابسامان تر نکند، برای مردم توانی نمانده است.