بيهقي و حسنک وزير


یاددداشت اول |

 با مسووليت  سردبير

بيست و يکم دي ماه برابر با بردار کردن حسنک وزير در 416 قمري بود. روايت غم بار بيهقي از به دار کشيدن حسنک، باعث شده است تا اين وزير ايراني در تاريخ ادب فارسي جاودانه بماند. تاريخ بيهقي اما جزو چند کتاب نثر ارزشمند زبان فارسي در کنار گلستان، کليله و دمنه، اسرار التوحيد و تذکره الاولياست. هر چند از نزديک به سي جلد تاريخي که جناب بيهقي نوشته اند، شوربختانه تنها بخش اندکي از آن به ما رسيده است، اما همين اندک نيز نشانه ي توانايي و بضاعت اين انسان خردمند است که کوشيده است بخشي از تاريخ کهن اين ديار آريايي را براي ما باز گو کند. کتابي هم در فرم و هم در مضمون صاحب ارج، آنجا که مي نويسد: غرض من آن است که تاريخ پايه اي بنويسم و بنايي بزرگ افراشته گردانم، چنان که ذکر آن تا آخر روزگار باقي ماند و يا در جاي ديگر مي گويد: «غرض من از نبشتن اين اخبار آن است تا خوانندگان را فايده اي به حاصل آيد و مگر کسي را از اين به کار آيد و هرکس که اين نامه بخواند، به چشم خرد و عبرت اندر اين نامه بنگرد، نه بدان چشم که افسانه است». کتابي بس شيرين که در غم نامه اي مانند بر دار کردن حسنک وزير  چنان داستان را روايت مي کند  که گوي سبقت را از بزرگترين  غم نامه هاي جهان مي ربايد تا تالي نثر غم نامه رستم و سهراب حکيم فردوسي نام گيرد، غم نامه اي که آب به چشم مي آورد آن هنگام که از مادر حسنک مي نويسد: و مادر حسنک زني بود سخت جگرآور؛ چنان‌ شنيدم که دو سه ماه ازو، اين حديث نهان داشتند، چون بشنيد، جزعي نکرد؛ چنان که زنان کنند؛ بلکه بگريست به درد؛ چنان که حاضران از درد وي خون گريستند. پس گفت: «بزرگا مردا که اين پسرم بود! که پادشاهي چون محمود اين جهان بدو داد و پادشاهي چون  مسعود آن جهان، و ماتم پسر سخت نيکو بداشت و هرخردمند که اين بشنيد، بپسنديد و جاي آن بود. بيهقي منصفانه کوشيده است روايتگري صادق باشد و مي نويسد چون دوستي بد کند چه چاره از گفتن و اشکالات دوستان خود را نيز به قلم آورده است. باري بسيار مي توان درباره بزرگي چون بيهقي نوشت وقتي بگذاريد و حال که دانشگاهها و گروه هاي ادبيات فارسي در گلستان و شايد در کشور به خوابي عميق فرو رفته اند بخش هايي از بيهقي را در جمع خانواده و دوستان بخوانيد، بهترين و آخرين کار پژوهشي بر تاريخ بيهقي را استاد ارجمند جناب دکتر محمد دهقاني با عنوان حديث خداوندي و بندگي به وسيله نشر ني به بازار نشر آمده است. شرح و بسط آن به غايت براي خوانندگان کفايت مي کند، وقتي بگذاريد  و تورقي بکنيد.