انساني فرهيخته به نام خانم گلدسته


یاددداشت اول |

 مريم قرآني

حاجيه خانم رحماني(گلدسته) دنيا را براي اهلش گذاشت و رفت. شخصيتي پرتلاش، صادق، سازنده و دلسوز داشت. با آنکه بيش از يک دهه درگير مريضي مهلک سرطان بود و  اين اواخر علاوه بر مريضي ها بايد هفته اي چند بار دياليز مي شد، اما چنان استوار بود که گويي هيچگاه از پا نخواهد افتاد و البته جز مرگ هم هيچ پديده اي نتوانست او را آرام کند. انسانهايي اين چنين که به خاطر رسيدن به آنچه به آن باور دارند از هيچ تلاشي نمي کاهند و همواره در مسير رشد و تعالي گام بر مي دارند. خانم گلدسته شخصيتي چند وجهي داشت، فعاليت براي محيط زيست، تلاش براي نهادهاي مدني،کار براي کسب روزي حلال با خياطي و راه اندازي کارگاهي براي توليد، تلاش در حوزه سياست و کوشش براي توسعه سياسي و در کنار همه اينها مادري نمونه که در دامنش  شاعري مانند محمد زمان تربيت مي شود را نمي توان شخصيتي ممتاز ندانست. او بي گمان در ميان بانوان امروز ايران زمين يک بانوي قابل احترام و فرهيخته بود. گلدسته از زمره بانواني بود که عطف به خودش بود، اگر چه همسر بود، اگر چه مادر بود، اما او بخاطر شخصيت قايم به خويش   و بخاطر توانمنديهايش براي همگان قابل احترام بود. شخصيتي که از مرز جنسيت گذشته بود و براي  همگان يک انسان متعالي  مينمود. آخرين باري که در بزرگداشتش در سراي فرهنگ و رسانه با هم، هم کلام بوديم با همه مريضيها بسيار پر قدرت بود، روحيه اي سرشار از زندگي و ادبياتي مملو از شور حيات داشت. به راستي جامعه امروز ايران با چنين  انسانهايي نمي تواند نا اميد باشد. روحش شاد که بزرگ بود و از اهالي امروز و با تمام افق هاي باز نسبت داشت و لحن آب و زمين را چه خوب مي فهميد.

مديرمسئول