حاج خانم گلدسته در سراي فرهنگ و رسانه: عمرم به بطالت  نگذشت


گزارش |

 

اشاره: مهر ماه از سوي سراي فرهنگ و رسانه مراسم بزرگداشت حاج خانم رحماني (گلدسته ) برگزار شد. حاج خانم با تني نحيف و با سختي در مجلس حاضر شد. هفته اي يکي دوبار دياليز و بيماري زمينه اي قبلي و عوارض  بيماري هاي مختلف برايش ناي و جان نگذاشته بود، اما اصرار چند ماهه ما را پذيرفت و آمد و خوشبختانه در انتهاي جلسه  با سخنان گرم مدعوين، توانست محکم روي پاي خود بايستد و با همه گپ و گفتي نمايد. گزارش کامل آن مراسم طبق معمول در گلشن مهر منتشر شده بود، اينک در فقدان ايشان نيز سخنان ايشان و بخش هايي از آن گزارش منتشر مي شود. خوانش دوباره متن سخنان خانم گلدسته نشان از آن دارد که او از عمر رفته رضايت داشته است و مرگ را با حسرت تجربه نکرده است.  روحش شاد و يادش گرامي.

 

مهران موذني _‌ عصر چهارشنبه، هفتمين نشست از دورهمي‌هاي فرهنگي به ميزباني سراي فرهنگ و رسانه‌ي گلستان برگزار شد. اين مراسم همراه بود با حضور نرگس رحماني (گلدسته)، پيشکسوت فعاليت‌هاي فرهنگي، اجتماعي و مطبوعاتي. نخستين سخنران جلسه، خود خانم رحماني بود که ضمن تشکر از همه‌ي حضار و اصحاب سراي فرهنگ و رسانه گفت: خدا را شاکرم که شرايطي ايجاد شد تا توانستم در چندين عرصه حضور پيدا کنم. خداوند اين اراده را در وجود من نهاد و من هم سعي کردم نقشم را در شرايط مختلف در دوران انقلاب، جنگ و بعد از جنگ در نهادهاي مدني همراه با بقيه‌ي عزيزان ايفا کنم. من يک قطره کوچک از شايستگاني هستم که همگي لايق تقديرند. مردان و زناني که در عرصه شهادت، دفاع از کشور، عرصه‌هاي فرهنگي و زمينه‌هاي زيست‌محيطي و ديگر زمينه‌ها حضور داشتند. نرگس رحماني در ادامه گفت: در حيطه‌ي فعاليت‌هاي ‌محيط زيستي  درس آموختم. در قسمت مطبوعاتي به عنوان خبرنگار سلام همکاري داشتم و بعد از آن تا سال 1385 در بشير مازندران و اسرار فعال بودم. در زمينه‌هاي مدني هم در زمان جنگ فعاليت‌هاي زيادي داشتم. تا نيمه‌هاي شب در پايگاه بسيج و ستاد پشتيباني جنگ حضور پيدا مي‌کردم. بعد از جنگ احساس مي‌کردم خلائي وجود دارد و بايد کاري انجام دهم. از همين رو، اولين تشکل غير دولتي زنان را به نام کانون فرهنگي حضرت زينب تاسيس کردم و اين امر مقدمه‌اي شد براي فعاليت من در امور مدني. به طور مثال در همان کانون فرهنگي، با بودجه‌ي دو ميليون توماني‌اي که از مرکز امور زنان گرفتيم، يک کارگاه توليدي پوشاک را براي پنج يا شش نفر آماده کرديم. وي ضمن تاييد کمبودهاي دهه‌هاي گذشته، آن سال‌ها را دوران طلايي نسل خود دانست و گفت: شايد نسل جديد خيلي از حرف‌هاي ما را نپذيرد. اما براي ما دوراني طلايي بود. چرا که توانستيم رشد کنيم. عمرمان به بطالت نگذشت و بخشي از آن براي کارآفريني و جامعه‌ي زنان گذاشته شد. رحماني در نهايت افزود: زمينه‌هايي که دولت اصلاحات براي فعاليت‌هاي اجتماعي، فرهنگي و مذهبي که براي زنان و مردان و جوانان ايجاد کرده بود، فرصت بسيار مغتنمي بود که ما توانستيم از آن فرصت استفاده کنيم. يکي از دستاوردهاي 8 ساله‌ي دولت اصلاحات اين بود که بعد از دوران سازندگي و فشارهاي اقتصادي، نهادهاي مدني توانستند به صورت منسجم نشست‌هاي منطقه‌اي برگزار کنند. در بخش دوم جلسه، از صديقه نصيري، فعال اجتماعي و عضو اسبق شوراي شهر گرگان به عنوان سخنران دعوت به عمل آمد. وي درباره‌ي سابقه‌ي همکاري‌اش با نرگس رحماني گفت: (خانم رحماني دو دوره رئيس مجمع مشورتي بود. شرايط طوري بود که بودجه‌ي زيادي در اختيارمان نمي‌گذاشتند. از همين رو، ايشان وقت و منزلش را در اختيار سازمان‌هاي غير دولتي مي‌گذاشت. سال 1385 انجمن زنان کارآفرين کشور قصد اجراي همايش زن در جهان اسلام را داشت. اوضاع طوري بود که بايد جايي را در نظر گرفته و ستادي را تشکيل مي‌داديم. خانم گلدسته خانه‌اش را در اختيار ما قرار داد و در نهايت، همايش به بهترين شکل ممکن انجام شد. فعاليت‌هاي اجتماعي خانم رحماني طوري بود که شما اگر با هرکدام از فعالين اجتماعي کشور صحبت کنيد، ايشان را مي‌شناسند. من خودم بارها با ايشان در همايش‌هاي کشوري حضور داشتم. حضور خانم رحماني چنان پررنگ بود و ايشان قدري به طور دقيق اظهار نظر مي‌کرد که تاثير خودش را مي‌گذاشت و سبب مي‌شد که به عنوان عضو اصلي هيئت مديره انتخاب شود. وي افزود: دردسر رسيدگي به کودکان کار بسيار بزرگ است. چرا که گاهي از آن‌‌ها به صورت تيمي استفاده مي‌شود. خانم رحماني به ادارات مختلف مي‌رفت که بتواند اين بچه‌ها را سامان دهد. اجراي کارگاه‌هاي حقوق زنان هم از جمله فعاليت‌هاي ما بود. پول کمي براي اين امر در اختيارمان بود. ايشان ناهار و تمام مسائل مربوط به کارهاي اجرايي را بر عهده گرفت که برگزاري کارگاه‌ها به مشکل نخورد. به ياد دارم مستندي قرار بود در منطقه‌ي ترکمن‌صحرا و مناطق محروم استان فيلم‌برداري شود که خانم گلدسته به صورت داوطلبانه مسئوليت پذيرفت. طوري بود که باز هم ايشان منزلش را در اختيار اين برنامه گذاشت و تمام امور هماهنگي ضبط مستند را انجام داد. ايده‌ي اين مستند اين بود که از بچه‌هاي محلات محروم بپرسند آرزويشان چيست؟ مي‌دانيد چه اتفاقي افتاد؟ بسياري از اين کودکان اصلا آرزويي نداشتند. اصلا نمي‌دانستند آرزو چيست. اين فيلم مستند خيلي تاثيرگذار بود و سبب شد بودجه‌هايي به بچه‌هاي بازمانده از تحصيل استان اختصاص يابد. نصيري با اشاره به توجه نرگس گلدسته به مسائل زنان گفت: هميشه تا حرف احداث مکاني مي‌شد، بحث ايشان اين بود که چند درصد از زنان و دختران منطقه مي‌توانند از اين امکانات استفاده کنند؟ اين‌ها مسائلي طولاني هستند و نمي‌شود به کوتاهي درباره‌شان صحبت کرد. وي در نهايت افزود: عليرغم ادعاي کمي که داشتند، هميشه اطراف‌شان شلوغ بود. شايد خيلي از افرادي که دم از مديريت مي‌زنند، نتوانند افراد زيادي را جمع کنند. اما کافي بود ايشان يک ندا دهند تا مردم جمع شوند. خانم رحماني کوشا و پرتوان بودند و نه اهل گلايه. ايشان را براي شخص خودم هميشه يک الگو مي‌دانم. مي‌توانم بگويم ايشان مادر ترزاي استان هستند. هرچند که مادر ترزا بودجه‌هاي زيادي مي‌گرفت. اما ايشان بودجه‌هاي ويژه نداشت. بلکه بودجه‌اش دل، اقوام،‌ دوستان و زندگي‌اش بود. کاظم علاءالدين که سومين سخنران نشست بود، در بخش آغازين سخنانش گفت: در طول تاريخ، هميشه انسان‌ها مديون فعاليت‌هاي افراد خوش‌فکر و خوش‌انديشي بوده‌اند که براي رفاه، آزادي و عدالت اجتماعي حرکت مي‌کردند. سرکار خانم گلدسته از جمله همين افرادي است که در اين راه کوشش‌هايي داشت. به ياد دارم که با دوستان براي جلساتي به منزل ايشان رفته بوديم که ديديم آن سادگي، صداقت، متانت و بي آلايشي که در درون ايشان موج مي‌زد، در خانه‌اش هم براي همه‌ي حضار مشهود بود. محمد هاشم مهيمني، استاندار سابق گلستان سخنران بعدي مراسم بود. وي ضمن تبريک به نرگس رحماني بابت 40 سال فعاليت در عرصه‌هاي مختلف گفت: يکي از ويژگي‌هاي بارز خانم رحماني مقاومت بالاي ايشان است. در هر صحنه و هر جايي، ايشان خيلي فعال بود. من ايشان را شخصي موثر و مقاوم مي‌دانم. هرچند که مصيبت هم زياد سر ايشان آمد. از جمله فوت پسرشان، محمد زمان گلدسته.