به بهانه‌ي روز آواها و نواهاي ايراني


یاددداشت اول |

 اردوان طاهري

 

مناسبت‌هاي تقويمي بهانه است؛ بهانه‌هايي براي درنگ در مفاهيم و مقولاتي که در گذار تمدن، براي ملت‌ها و -گاهي فراتر از مرزها- براي بشريت حائز اهميت است؛ اهميتي که گاه از دغدغه‌ي اهالي فرهنگ و هنر و يا علم و فن‌آوري نشأت مي‌گيرد و گاهي نتيجه‌ي گستره‌ي پروپاگانداي ايدئولوژيک اهل سياست است. و اما سرنوشت فرزند آدم، از آن زمان که به پيشاني‌اش داغ نسيان کوبيده شد و انسان نام گرفت، بين دو بي‌نهايتِ محتومِ پارادوکسيکال رقم خورده است و گويي با مناسبت‌سازي در حدود اين دو، به دنبال ماندگاري در عرصه‌اي است که خود بر آن، نامِ تاريخ نهاده است. ششم بهمن که روز درگذشت صفي‌الدين ارموي، موسيقيدان، خوشنويس و اديب ايراني قرن هفتم هجري قمري است، در تقويم جمهوري اسلامي ايران به نام «روز آواها و نواهاي ايراني» ثبت شده است. در ماحصل پربار زندگي صفي‌الدين در خوشنويسي، آوانگاري، تئوري موسيقي و ابداع ساز -به استناد رسالات و آثار او- شکي نيست، اما آنچه بايد همانند بسياري ديگر از دانشمندان، انديشمندان و مفاخر فرهنگي ايراني در مورد زندگي او در نظر داشت، تأثير دوران پرتلاطم سياسي خلافت عباسي و حمله‌ي مغولان به بغداد آن زمان است که يکي از پايتخت‌هاي مهم علوم اسلامي بوده است. در همان دوراني که وي در دربار مستعصم، آخرين خليفه‌ي عباسي به ناز و تنعم و توجه خاص خليفه روزگار مي‌گذراند، رساله‌ي «الأدوار في‌الموسيقي» را به رشته‌ي تحرير درآورد که يکي از مهم‌ترين آثار در زمينه‌ي تئوري موسيقي ايراني است. پس از کشته شدن خليفه و بسياري از درباريان در پي فتح بغداد توسط هلاکو خان، صفي‌الدين بر خلاف بسياري از مشاهير پيش و پس از خود، به واسطه‌ي قرابت با خاندان جويني و هنر خنياگري، همچنان بر صدر نشست و در آن دربار نيز روزگار را خوش سپري کرد ...

تا اين که پس از بر تخت نشستن ارغون خان، چهارمين فرمانرواي امپراتوري ايلخاني مغول در ايران، ورق روزگار خاندان جويني و صفي‌الدين برگشت و سرانجام صفي‌الدين ارموي در سن هشتاد سالگي و در حالي که به دلايل مالي در زندان بود، از دنيا رفت. بي‌گمان سرنوشت صفي‌الدين ارموي ، تکرار داستان غم‌انگيز نخبه‌کشي است، نه به آن دليل که روزهاي پاياني عمر را در زندان گذراند، بلکه او در آن روزي کشته شد که براي خوشامد هلاکوي مغول با خنياگرانش بزم‌ها راه انداخت و شد همراه نواهاي طربخانه‌ي مغول! باشد که آواها و نواهاي ايراني تا هميشه در گوش جهان آزادانه بپيچد.

 

نويسنده، آهنگساز و پژوهشگر فلسفه‌ي هنر