به بهانه روز جهاني اهدا کردن کتاب؛ اهداي کتاب را به فرزندان خود بياموزيم


یادداشت |

سيدحسن حسيني نژاد- اشاره: ابوالفضل نجف زاده، دانش آموخته فلسفه و پژوهشگر گلستاني با تاکيد بر اينکه بايد از دوران کودکي سنت حسنه اهداي کتاب را به فرزندان خود بياموزيم، گفت: اهداي کتاب در واقع مهمترين ابزار ترويج دانايي و بهتبع آن، ترويج «فرهنگ مدارا» است.

هديه دادن از ديرباز يک سنت پسنديده و ارزشمند براي ابراز علاقه، عرض ارادت، وفاداري، تجديد دوستي و مواردي از اين دست بوده و از جمله رفتارهاي پسنديده و نيکويي است که سبب تقويت روابط دوستي بين افراد ميشود. يکي از بهترين و نفيسترين هدايا از دوران نياکان ما تا به امروز، کتاب است، زيرا کتاب چراغ معرفت و دانايي و آگاهي را به ديگران ميبخشد. با نگاهي به تقويم جهاني، 14 فوريه مصادف با «روز جهاني اهدا کردن کتاب» است. روزي که با هدف افزايش امکان دسترسي و افزودن به اشتياق و علاقه به کتاب به ويژه براي کودکان نامگذاري شده است . تمرکز اين روز بينالمللي بر تشويق افراد سراسر جهان به هديه دادن کتاب بهخصوص به کودکان است. در اين روز افراد دعوت ميشوند تا به اعضاي فاميل و دوستان خود کتاب هديه دهند، در اتاق انتظار هر مکاني کتاب بگذارند تا افراد بردارند و بخوانند و کتابهاي خواندهشده خود را در ادامه به کتابخانههاي محلي، بيمارستانها، پرورشگاهها يا سازمانها و يا ديگر افراد اهدا کنند و به اين شکل، چرخه کتابخواني به راه بياندازند. به بهانه اين روز با ابوالفضل نجف زاده، دانشآموخته فلسفه، جستارنويس و پژوهشگر فرهنگ عمومي به گفتوگو نشستيم و او درباره سنت حسنه اهداي کتاب و آدابش، نقش اهداي کتاب در ترويج گفتمان در جامعه و معيارهاي اهداي کتاب و مواردي از ايندست مطالبي را عنوان کرد که در ادامه از نظر مخاطبان ميگذرد.

اصولاً هديه دادن ماهيتي شيرين و روحيهبخش داشته و اگر اين هديه کتاب باشد آنهم از طرف افرادي که دوستشان داريم، لذت مضاعفي را بهخصوص براي اهل مطالعه به همراه دارد، اما در اين ميان برخي از صاحبنظران معتقدند همين اهداي کتاب هم اصول و آدابي دارد، نظر شما چيست؟

اهداي کتاب بهعنوان يک رفتار و سنت انساني همانند ساير سنن قطعاً داراي اصول و آدابي بوده که برخي از اين اصول ناظر بر نحوه «انتخاب کتاب» و برخي ناظر بر فرد «گيرنده کتاب» است. حتي معتقدم خود فرآيند اهداي کتاب نيز بايد داراي صورتبندي و تشريفات خاص باشد. اگر ما شناخت درستي از گيرنده کتاب نداشته باشيم، قطعاً نميتوانيم کتاب مناسبي را هديه بدهيم. شما نميتوانيد کتابهاي مربوط به يک دوره سني مثلاً کودک و نوجوان را به افراد بزرگسال هديه دهيد و يا بالعکس. اهداي کتاب بدون رعايت ضوابط و اصول نقض غايت ميشود و شايسته است اين سنت حسنه را از همان دوران کودکي به فرزندان خود بياموزيم. به ياد دارم در دوره نوجواني به جشن تولد يکي از نزديکان دعوت شدم و هنگاميکه همه کادوها را باز ميکردند به کادويي که من تهيهکرده بودم، رسيدند. ميزبان با خوشحالي آن را اعلام کرد و آن 2 جلد کتاب بود که در ميان آنهمه اسباببازي و شايد در نگاه اول ناچيز به شمار ميآمد اما متفاوت بود و در مورد خودم هم هيچ هديهاي بهاندازه کتاب مرا خوشحال نميکند.

هر کتاب خوبي به دانش خواننده خود چيزي اضافه ميکند؛ چيزي که ممکن است در زندگي او به کار بيايد، گرهاي از مشکلي بگشايد يا آرامش خاطري را باعث شود و يا اندوه و نگراني و اضطرابي را از ذهني بزدايد يا به عبارتي «لذت آگاهي» را به کام خوانندهاش بچشاند، بهعنوان يک دانشآموخته فلسفه نظر شما چيست؟

نخست آنکه بايد بگويم ما در جهان هستي فقط يک داور مطلق داريم که ميتوان گفت به دليل شناخت کامل از آنچه خلق کرده حکم درستي را صادر ميکند. ساير داوريها را بايد گفت اميد که مقرون به صحت باشد زيرا حکم بشري محدوديتهاي بشري را نيز دارد و آنچه که محدود است قادر به صدور حکم مطلق و بي اما و اگر نيست؛ بنابراين اينکه چه کتابي خوب است و چه کتابي خوب نيست کار بغرنج و دشواري است و به يک معنا تصميم گرفتن بجاي ديگري است. موضوع ديگر آنکه ما در واقع در اينجا با حسن و قبح ذاتي مواجه نيستيم بلکه با امري نسبي مواجه هستيم. اين موضوع به معني تائيد نسبيت معرفتي که گويي نميتوان حتي حکمي مقرون به صحت صادر کرد، نيست. گاهي اوقات خوب نبودن هيچ ارتباطي به محتوا ندارد بلکه ممکن است مقصود مناسب نبودن باشد ولي اصطلاحاً و عرفي ما ميگوييم خوب نيست. مثلاً يک رمان درام و مملو از روابط عاطفي بزرگسال براي يک نوجوان خوب نيست، يعني «مناسب» نيست. لذا بايد دقيق مشخص کرد که اين خوب نبودن به چه معنايي مدنظر است. يکي از ايرادهاي صاحبنظران و کارشناسان ما اين است که هيچ مداقهاي در خصوص معناي مورد نظر خود در بهکارگيري کلمات ندارند. چه بسيار کتابها که از منظر منِ دانشآموخته فلسفه کتابهاي بيمغز و فاقد فايده باشد لکن از منظر دانشآموخته فيزيک چنين نباشد. پس نميتوان با يک خطکش واحدي کتابها را تقسيم به کتابهاي خوب و يا کتابهاي بد کرد. ما بايد سعي کنيم اصول «درست انديشيدن» و در واقع «انديشه ورزي» را به کودکان و نوجوانان خود ياد دهيم تا توان تشخيص سره از ناسره را داشته باشند. بجاي آنکه ما سازماني را تأسيس کنيم که اين وظيفه را بر عهده بگيرد و يا آموزش چگونه انديشيدن و انديشه ورزي کار نهادهاي آموزشي است و وقتي اين دستگاهها به وظيفه خود درست عمل نکنند و صرفاً آدمهاي مقلد پرورش دهند، آنگاه باري را بر دوش نظام تربيتي کشور تحميل کردهاند که چارهاي نيست خطکشي را برداريم و مناسبسازي را انجام دهيم.

کتابخواني، روشي براي ديدن و شنيدن افکار کساني است که شايد نوع نگاهشان با ما متفاوت باشد. برخي معتقدند اين همانجايي است که ما تمرين مدارا ميآموزيم و ميپذيريم که کساني هم هستند که بهگونهاي ديگر ميانديشند و رفتار ميکنند. ازاينرو با اهداي کتاب ميتوان بهعنوان ابزاري مؤثر و عملي براي ترويج صلح و گفتمان در جهاني با تنوع فکري فراوان يادکرد. نظر شما چيست؟

«تعصب» ناشي از «جهل» است. آنجا که پاي تعصب پيش ميآيد قطعاً بدانيد غفلت و جهل ميداندار هستند. آنچه جهل را برطرف ميسازد «دانايي» است و آنچه دانايي را ترويج و نشر ميدهد در ميان ابزارهاي متعدد، «کتاب» است و انسان هر چه داناتر متواضعتر. بنابراين آنکه کتابهاي بيشتري خوانده است و جهان هستي را از منظرهاي متفاوت مطالعه کرده است و از اين منظر به «عينِ» ديده است که در تاريخ چه بسيار نظريات و دانايي نماياني طشت رسواييشان از بام دانايي افتاده؛ قطعاً آدم محتاط و اهل مداراي بيشتر است تا آنکه با آنچه بيان شد بيگانه باشد. لذا اهداي کتاب در واقع مهمترين ابزار ترويج دانايي و بهتبع ترويج «فرهنگ مدارا» است.

سنت حسنه اهداي کتاب باعث تقويت جريان گردش کتاب در جامعه ميشود و قدمي در مسير افزايش سرانه مطالعه در کشور است؛ اما از سويي ديگر برخي صاحبنظران معتقدند صرفاً اهداي کتاب، نهتنها مردم را کتابخوان نميکند، بلکه کتاب را هم بيمقدار ميکند. مثلاً بعضي از اشخاص و مراکز و کتابشان را به سازمانهاي مختلف ميفروشند و آنها هم حتي نخوانده اين کتابها را بهصورت کلي و بدون توجه به ذائقه و نياز به جامعه هدف خود هديه ميکنند. چنين کاري بيشتر هدر دادن بودجه و بيمقدار کردن و دفن کتاب است، نه ترويج و تقويت جريان گردش کتاب، نظر شما چيست؟

شکي نيست اهداي کتاب باعث تقويت جريان گردش کتاب و دانايي در جامعه ميشود اما اين مهم اگر خارج از قواعد و اصول و آداب پيشگفته انجام شود، هماني ميشود که برخي از کارشناسان معتقدند اهداي کتاب هدر دادن منابع است. چه بسيار کتابهايي که در انواع مراسمها در قالب هديه به شرکتکنندگان اهدا شده اما هيچوقت خوانده نميشوند. اين کار در واقع عدم توجه به شأن و منزلت کتاب است و نه ترويج سنت حسنه اهدا کتاب. اهدا کتاب آري اما بي رعايت اصول خير.